زهره پریرخ در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره ضرورت بازنویسی ادبیات کلاسیک برای کودکان اظهار کرد: ادبیات کهن همانطور که از نامش پیداست کهنسال است و این کهنسال بودن دو ویژگی بارز دارد؛ یکی اینکه سرشار از تجربه بوده و دوم اینکه دارای موضوعاتی است که اغلب قدیمی و کهن است و باید بهروز شده و به زبان مخاطب امروز بیان شود، به گونهای که برای آنها جذاب و قابل قبول باشد. بر این اساس نویسندگان میتوانند از بنیان غنی این آثار بهره گیرند و بهصورت امروزی درآورند و افسانههای نو و جدیدی از آن استخراج کنند. در واقع بیان ادبیات کهن کودکان را با یک تجربه تاریخی آشنا میکند، تجربه تاریخیای که در فرهنگ ما وجود دارد و همچنین تاریخ، زبان، آداب و رسوم و واژههای مختلفی که در زمانهای گذشته وجود داشته، را به بچهها آموزش میدهد.
این نویسنده و تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان با بیان اینکه همه متنها قابلیت برگرداندن و پرداختن برای این گروه سنی کودک را ندارند، افزود: همه متون کهن قابلیت بازنویسی و بازآفرینی را دارند و میتوان آنها را با زبانی ساده و روان برای مخاطبان بیان کرد اما برخی از این متون قابلیت پرداختن برای گروه سنی کودک و نوجوان را ندارند. بهعنوان مثال زمانی که در نمایشگاه کتاب در خارج از کشور شرکت کرده بودم، نویسندگان بسیاری از کشورها نسبت به بازآفرینی و بازنویسی داستانهای رستم و سهراب برای گروه سنی کودک معترض و معتقد بودند؛ بیان داستانی که صحنه کشته شدن پسری توسط پدرش را به تصویر میکشد، برای بچهها مناسب نیست. بهنظر من هم همه مطالب و متون کهن نباید برای این گروه سنی مطرح شود و بیشک حدود 30 درصد از متون کهن، قابلیت مطرح شدن برای کودکان و نوجوانان را ندارند.
سهلالوصول بودن بازنویسی متون کهن آسیبهایی را در پی داشته است
پریرخ درباره میزان آشنایی کودکان و نوجوانان با ادبیات کهن کشورمان نیز بیان کرد: امروزه کم و بیش آثار مختلف برگرفته از این متون در فضای خانوادگی به نوعی مطرح میشود و این موضوع سبب آشنایی نسبی بچهها با اینگونه متون شده است، اما باید توجه داشت که سهلالوصول بودن بازنویسی این متون، آسیبهایی را نیز در پی داشته است. این مساله سبب شده ظرافتی را که در بازنویسی و بازآفرینی ادبیات کهن لازم است، در تولید آثار این حوزه رعایت نشود و آنگونه که به کمیت بازنویسی آثار کهن توجه شده به کیفیت آن توجه چندانی نشود. همچنین علاوه بر بیدقتیهایی که در بازآفرینی و بازنویسی متون انجام میشود و این بازآفرینیها و بازنویسیها به شکل اصیل خود اتفاق نمیافتد، کتابداران ما هم که نقش اساسی در ترویج کتابخوانی و علاقهمند کردن کودکان به کتاب و ادبیات کهن دارند، توجه زیادی به این مساله ندارند. باید توجه کتابداران کودک به اهمیت ادبیات کهن جلب شود و در کنار کتابهای دیگری که به بچهها ارائه میدهند، این کتابها نیز مورد توجه قرار گیرد. آنها باید خودشان با این حوزه آشنا باشند و مطالعه داشته باشند و بتوانند ادبیات کهن را به شکلها و روشهای مختلف به بچهها ارائه دهند.
دقت و ظرافت در آثار بازنویسی دیده نمیشود
نویسنده «دستمال خالخالى» بیتوجهی به مبحث مخاطبشناسی را از دیگر آسیبهای این حوزه برشمرد و گفت: مخاطبشناسی و توجه به نیازهای کودکان امروز از مواردی است که در تولید آثار چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با آثار این حوزه برخورد اتفاقی شده و دقت و ظرافت زیادی در تولید این آثار دیده نمیشود و اغلب کمکیفیت و بازاری هستند و آن اندازه که به کمیت توجه شده به کیفیت توجهی نشده است.
نویسنده مجموعه «آى قصه قصه قصه» اظهار کرد: از سویی این کتابها به خاطر راحتتر بودن کار در حوزه کودک و نوجوان بیشتر برای این دو گروه سنی تولید میشود و گروه سنی خردسال از این آثار بهره نمیبرند، زیرا کار خردسال بسیار سخت است و تولید مطلب نیازمند جستجوی زیادی است، بنابراین نویسندگان کمتر به بازنویسی و بازآفرینی و تولید اثر برای این گروه سنی میپردازند.
به گفته پریرخ، زبان اثر، بخشی از شیرینی آن است. در بازنویسی ادبیات کهن بهویژه در زمان حال باید توجه شود که به زبان گفتار امروزی نزدیک باشد و در عینحال بوی کهنسالی هم بدهد تا صمیمیت و شیرینی اثر حفظ شود. باید تلاش کنیم شیرینی ادبیات کهن از اثر زدوده نشود، از طرفی به زبان کودک امروز و دنیایش نزدیک باشد.
ایجاد لذت مطالعه متون کهن با بلندخوانی آثار
خالق «پيراهن بىبى نازنين» با اشاره به اینکه با استفاده از این متون میتوان لذت مطالعه و خواندن را در بچهها ایجاد کرد، افزود: با بلندخوانی اثر در فضای کلاس، فضاهای آموزشی و محیط خانه میتوان بهطور موثری اینکار را انجام داد. با توجه به اینکه ادبیات کهن دارای یک غریبگی با زبان حال ماست، دشواریهایی که در زمان خواندن متن ایجاد میشود، با بلندخوانی از بین میرود و اثر نرم و خواندنیتر میشود. همچنین توضیحاتی که در حین بلندخوانی ارائه میشود، در کودک احساس نزدیکی ایجاد کرده و در حافظهاش نقش میبندد و در زمانی دیگر با پیشزمینه ذهنی خوبی که دارد با علاقه به سراغ مطالعه آثار کهن میرود و برایش جذابیت دارد. حتی صدای کلمات در زمان تلفظ و خواندن متن در ذهن کودک باقی میماند و میتواند موجب ایجاد خاطرهای جذاب در او شود.
پریرخ همچنین درباره جنبه آموزشی این متون گفت: با وجود اینکه متن کاملا باید با زبانی ساده و روان و قابل فهم بیان شود، اما بهتر است از تعدادی اصطلاح دشوارتر نیز استفاده شود؛ باید پرسشی از نظر معنایی به شکل طبیعی در ذهن کودک ایجاد کنیم. در کتابهای درسی هم بین متنهای ساده چند کلمه بیشتر از ذهن کودک آورده میشود و بهصورت پانویس برایش معنا میشود. اینکار جنبه آموزشی دارد و کلمات سخت بهطور آرام و تدریجی وارد متن میشود. نویسنده میتواند با استفاده از روشهای مختلف کلمات سخت را در متن اصلی بیاورد و به معنای آن را نیز برای کودک توضیح دهد.
درباره زهره پریرخ
زهره پریرخ، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان، متولد 1338 مشهد و فارغالتحصیل رشته مدیریت است. وی تا بهحال آثار زیادی برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده که از جمله این آثار میتوان به «دستمال خالخالى»، مجموعه «آى قصه قصه قصه»، «راز»، « پيامبر و خروسى كه دلتنگ بود»، «پیراهن بی بی نازنین»، مجموعه «بازی با آوا، بازی با الفبا»، « لولو پشمالو و کرم کوچولو»، «پيامبر و خروسى كه دلتنگ بود»، «ميراث فرهنگى ايرانيان» و «نمىخواهم بزرگ شوم» اشاره کرد.
آثار پریرخ جوایزی مانند جايزه پروين اعتصامی، جايزه كتاب رشد و برگزيده كتاب فصل را برای وی به ارمغان آوردهاند.