آتوسا صالحی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره گرایش افراد مختلف به ادبیات کهن اظهار کرد: همه آدمها دوست دارند که گذشتهشان را بشناسند و از پیشینه خود اطلاعات داشته باشند، این مساله به هویت آنها برمیگردد، همانگونه که دوست دارند اجداد و نیاکان خود را بشناسند. مردم نه به خاطر ادبیات و هنر بلکه به خاطر کنجکاوی که نسبت به ریشههایشان وجود دارد، به مطالعه ادبیات کهن علاقهمندند.
اطلاع از متون کهن یک دغدغه بشری است
این شاعر و مترجم با بیان اینکه همه افراد اعم از کودکان و نوجوانان و افراد مسن علاقه زیادی به شناخت اساطیر، تاریخ و ادبیات کهن دارند و استقبال آنها از آثار ادبیات کهن در بازار نشر گویای همین مساله است، افزود: حتی کودکان 7 یا 8 ساله هم این حس کنجکاوی را دارند و وقتی پدربزرگها و مادربزرگها برایشان قصه میگویند که غالبا از اساطیر و ادبیات و افسانههای کهن است، میبینیم که بچهها علاقه زیادی از خود نشان میدهند، چراکه آنها هم دوست دارند بدانند چه گذشتهای داشتهاند. در واقع این یک دغدغه بشری است که از هزاران سال پیش وجود داشته و همیشه افراد مختلف قصه گذشتگانشان را برای دیگران مخصوصا کودکان و نوجوانان نقل میکردهاند و چیزی نیست که نویسندگان امروز آنرا کشف کرده باشند، فقط شیوه ارائه و بیان آن تغییر کرده و با متد امروزی درآمیخته است.
وی در ادامه به آثار فاخر بازنویسی در کشور ما پرداخت و گفت: رونق بازنویسی در کشور ما در دهه 50 بود و آثاری مانند آثار «احسان یارشاطر» در این دوره از بهترینها بود. بهویژه بازنویسی مجموعه دوجلدی مفصلی که از شاهنامه انجام داده بود، دارای زبان پیراسته و روان بود و در آن دهه، همه اصول و قواعدی که ما امروزه نیاز داریم، رعایت شده بود. همچنین نویسندگانی مانند مهرداد بهار و مهدی آذریزدی نیز آثار ارزشمندی را در حوزه بازنویسی خلق کردند که بسیار ارزشمند است.
مترجم کتاب «کورالین» در ادامه با اشاره به قابلیت پرداختن به همه داستانهای مطرح شده در متون و ادبیات کهن برای گروه سنی کودک عنوان کرد: در این مورد دو نظر متفاوت وجود دارد؛ برخی معتقدند که در سراسر دنیا، انواع داستانها همراه با فکر و گاهی توام با خشونت در ادبیات عامه و افسانههای تاریخی مطرح شده و در زمانهای گذشته همه اینها را بدون اینکه انتخاب کنند، برای بچهها بیان میکردندو پس باید از دوران کودکی، بچهها را با ادبیات کهن آشنا کرد و لزومی برگزینش وجود ندارد. حتی برخی از روانشناسان معتقدند که همه ژانرهای ادبی از جمله ترس و وحشت و خشونت هم باید برای بچهها مطرح شود، چون با بیان این مسائل، تخلیه روانی صورت میگیرد؛ همچنین آنها با مواجه شدن با مشکلات مختلف به آگاهی بیشتری میرسند. دسته دوم هم معتقدند که نباید هر موضوع و هر داستانی از ادبیات کهن برای کودکان مطرح شود و براساس گروه سنی مخاطب باید گزینش انجام شود، زیرا کودکان در هر سنی ظرفیت پذیرش مسائل خاصی دارند.
وی ادامه داد: من نیز مانند دسته دوم معتقدم که باید انتخابهایی صورت گیرد، اما دلیل خاصی برای رد کردن نظریه گروه اول نیز ندارم. بهنظر من باید به بخشهایی از متون کهن بپردازیم که با دغدغههای کودکان و نوجوانان امروز همخوانی داشته باشد و همه بحثها به شناخت هویت، آگاهی و افزایش مهارت زندگی به آنها کمک میکند، در نتیجه همواره در بازگردانیها و بازنویسیهایی که انجام دادهام دست به انتخاب زدهام.
ضرورت پژوهش و مطالعات تاریخی برای بازنویسی و بازآفرینی آثار
صالحی در ادامه سخنانش به لزوم انجام پژوهش و مطالعات تاریخی برای بازنویسی و بازآفرینی اشاره کرد و گفت: پژوهش جزو ضروریاتی است که باید قبل از بازنویسی و بازآفرینی آثار وجود داشته باشد، ولی میبینیم که متاسفانه بسیاری از نویسندگان ما اینکار را انجام نمیدهند و آثاری تولید میکنند که اشکالات فراوانی در آنها وجود دارد. اینکار خیانت به متون کهن است، چراکه ما از پیشینههای یک منبع ارزشمند و فاخر برای تولید اثری بهره میبریم، اما آنرا درست به مخاطب ارائه نمیکنیم و پر از ایرادات و اشکالات است.
به گفته وی، نویسندهای که آشنایی کامل با متون کهن و قواعد اولیه بازگردانی و بازنویسی آثار ندارد، نمیتواند به اینکار دست بزند. ابتدا باید شناخت و آگاهی کاملی نسبت به متن اصلی وجود داشته باشد، سپس نویسنده میتواند آنرا مطابق زاویه و نگاه خودش تغییر دهد که متاسفانه در متون ما رعایت نمیشود.
این نویسنده درباره لزوم بازنویسی آثار کهن نیز بیان کرد: ما پیش از آنکه نیاز به بازآفرینی داشته باشیم، نیاز به بازنویسی متون کهن داریم، چون خیلی از بازنویسیهای موجود اصلا بازنویسی نیست و دلیل آن این است که افرادی که به سمت این حوزه میآیند، آنرا بسیار سهل و ساده میدانند و بسیاری از معیارها را بلد نیستند و اصول و قواعد را نمیشناسند و در نتیجه بیشتر آثار بازاری و فاقد اصول اولیه یک متن پیراسته و اصول بازنویسی و سرشار از اشتباهات و غلطهای بسیار است. حتی گاهی برداشت نویسنده از متن اصلی نیز اشتباه است و مشخص است که نویسنده حتی یک بار هم متن اصلی را نخوانده و فقط براساس ذهنیات خودش متن را نوشته، در حالیکه این مشکل کمتر در بازآفرینیها دیده میشود.
حضور افراد ناکارآمد در حوزه بازنویسی چشمگیر است
صالحی با بیان اینکه اغلب نویسندگان آثار بازآفرینی کسانی هستند که کارشان در حوزه کودک و نوجوان شناخته شده و بیشتر رماننویس هستند و معیارها و اصول و قواعد این حوزه را به خوبی میشناسند، افزود: اما این وضعیت در حوزه بازنویسی وجود ندارد و اغلب آثار این حوزه کیفیت بالایی ندارند. باید توجه داشت که تولید آثار بازاری بسیار مضر است و میتواند مخاطب را از متون کهن دور کند. حتی شورای کتاب کودک در گزارشش در بحث ادبیات کهن به این مساله اشاره کرده که بسیاری از آثار بازنویسی موجود خارج از فهرست است و از معیارهای اولیه هم برخوردار نیست و فقط عنوان اثر مربوط به ادبیات کهن است، اما هیچ ارتباطی با این متون ندارد و پر از اشکالات فاحش است که سبب دلزدگی بچهها و دادن اطلاعات غلط به آنها میشود.
مترجم کتاب «سی و پنج کیلو امیدواری» در ادامه با اشاره به سایر مشکلات این حوزه گفت: از دیگر مشکلات اصلی این حوزه، آموزش و پرورش است که در اصل باید به این متون در کتابهای درسی بپردازد، اما میبینیم که بازنویسیهای خوبی در کتابهای درسی وجود ندارد و اشتباهاتی در آنها به چشم میخورد، دلیل آن هم عدم ارتباط آموزش و پرورش با نهادهایی مانند شورای کتاب کودک و کانون پرورش و فکری کودکان و نوجوانان است. این ارتباط در سایر کشورها وجود دارد و میبینیم که در کتابهای درسیشان چندین اثر بازنویسی متون کهن معرفی میشود که بچهها باید آنها را بخوانند و نظراتشان را بیان کنند و به این وسیله با این متون آشنا میشوند، اما در کشور ما اینکار انجام نمیشود و میبینیم افرادی که 50 سال پیش تحصیل کردهاند، ادبیات کهن را به خوبی میشناسند و محفوظات خوبی از این حوزه دارند، ولی بچههای امروزی با اینکه امکانات بیشتری در اختیار آموزش و پرورش وجود دارد با این متون آشنایی زیادی ندارند.
آثار بازآفرینی نیازی به پانویس ندارند
وی در پاسخ به این سوال که آیا متون بازنویسی و بازآفرینی باید کاملا با زبانی ساده و روان و قابل فهم بیان شود یا از برخی کلمات و اصطلاحات دشوار نیز استفاده شود، اظهار کرد: این مساله برمیگردد به اثری که روی آن کار میکنیم. باید برخی از آثار پانویس داشته باشند، مانند تاریخ بیهقی که همه زیباییاش زبان آن است و همچنین کتابهای درسی که میخواهیم با استفاده از آنها بچهها را با متون قدیمی آشنا کنیم. ولی برخی از مطالب اصلا نیازی به استفاده از پانویس ندارند، مانند بازآفرینیها که باید کاملا روان باشند.
این نویسنده و مترجم درباره آثاری که در این حوزه تولید کرده نیز گفت: در این زمینه مجموعه بازآفرینی شاهنامه را در نشر افق منتشر کردهام و در هر سه جلد رویکرد و نگاه تازهای به بخشی از ادبیات کهن داشتهام. همچنین چند کتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارم، مانند کتاب «سیاوش» از مجموعه شاهنامه کانون که توانست لوح زرین کانون پرورش فکری دریافت کند و بهعنوان کتاب ویژه شورای کتاب کودک انتخاب شود. همچنین کتاب «طوطی و بازرگان» را از مجموعه مولانا در کانون پرورش فکری نوشتهام که موفق به دریافت جایزه پایور و کتاب ویژه شورای کتاب کودک شده است.
صالحی با اشاره به استقبال خوب از مجموعه «افسانههای شاهنامه» اظهار کرد: کودکان و نوجوانان علاقه زیادی به اینگونه آثار دارند و هر سال 2 یا سه بار تجدیدچاپ میشود. سه جلد نخست مجموعه شاهنامهام در نشر افق تا به حال به چاپ 18 رسیده و بازخورد خوبی از آن دریافت کردهام. بچهها میگویند که مطالعه این بازآفرینیها، آنها را به شاهنامه علاقهمند کرده و در حال مطالعه خود شاهنامه هستند.
آشنایی با آتوسا صالحی
آتوسا صالحی، شاعر، نویسنده و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان، سال ۱۳۵۱در تهران به دنیا آمد و از سال ۱۳۶۹ فعالیت حرفه ای خود را از طریق همکاری با مجله سروش نوجوان آغاز کرد. نخستين اثر ترجمه وی با عنوان «گروفالو» در سال 88 از سوي انتشارات كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان منتشر شد و سپس كتاب «ماشين قشنگ من، كاهو» را ترجمه كرد كه از سوی انتشارات علمی - فرهنگی چاپ شد. از دیگر آثار وی میتوان به رمان «حتی یک دقیقه کافی است»، «مثل همه، مثل هیچکس»، «دلم برای تو تنگ است»، «کسی خواب میمون کوچولو را ندیده»، «دریای عزیز»، «سی و پنج کیلو امیدواری» و مجموعه «افسانههای شاهنامه» اشاره کرد.