هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده پیشکسوت حوزه نوجوان، بهعنوان مهمان ویژه، در غرفه موسسه خانه کتاب در بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات حضور یافت و به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: نشریات و مطبوعات بخش مهم و ارزشمندی به نام فرهنگ و کتاب دارند و در معرفی، نقد، تحسین و تشویق نویسندهها و شاعران میتوانند نقش بسیار مهمی داشته باشند. اگر روزی مطبوعات و رادیو و تلویزیون در حوزه کتاب و فرهنگ فعالیت نکنند، حتی این موضوع که میگویند «وضعیت کتاب و کتابخوانی خوب نیست» هم مطرح نمیشود.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبی فارسی، با اشاره به توجه زیاد مردم به اخبار سیاسی عنوان کرد: در جامعه ما مسائل سیاسی اهمیت بسیاری دارند و توجه زیادی به اخبار فرهنگی و کتاب و کتابخوانی که جزئی از فرهنگ جامعه است، نمیشود، در حالیکه فرهنگ از اهمیت زیادی برخوردار است. جامعه ما هیجانزده است و مطبوعات هم بیشتر به این هیجانزدگی دامن میزنند، در حالیکه باید بیشتر به سمت تحلیل محتوا پیش بروند و مردم را به سمتی سوق دهند که از قضاوت عجولانه بپرهیزند و عمیقتر به مسائل بنگرند.
مطالعه نقدهای منتشر شده در مطبوعات برای جوانان سودمند است
مرادی کرمانی با بیان اینکه مطالعه نقدهای منتشر شده در مطبوعات برای جوانهایی که میخواهند وارد این حوزه شوند بسیار سودمند است و آنها متوجه میشوند که از نظر یک ناقد هر نویسندهای چه نقاط ضعف و قوتی دارد، افزود: در بسیاری از مواقع وقتی خبر معرفی یا نقد کتابی را در مطبوعات یا رسانهها میخوانم، حس کنجکاویام برانگیخته میشود و تشویق میشوم آن کتاب را بخوانم. همچنین وقتی نقدی درباره کتابی که قبلا خواندهام را مطالعه میکنم، روشنگریای در من ایجاد میشود که مرا علاقهمند به خواندن دوباره آن کتاب میکند. من از نشریاتی که به بررسی و معرفی کتاب میپرداختند، مطالب زیادی یاد گرفتم.
وی ادامه داد: به یاد دارم قبل از انقلاب نقدهایی که از رضا براهنی در مجله «فردوسی» منتشر میشد را میخواندم و برایم خیلی جذاب بود؛ بر همین اساس نخستین کتابی که نوشته بودم با عنوان «معصومه» را برای معرفی به دفتر مجله «فردوسی» بردم و خواستم که آنرا معرفی کنند. من مقدمه خیلی متواضعانهای برای این کتاب نوشته بودم مبنی بر اینکه «این کتاب تنها دستگرمی برای من بوده و بهعنوان سیاهمشق آنرا نوشتهام و چقدر خوب بود من صبر میکردم و داستانهای بهتری مینوشتم» و با کمال تعجب دیدم که آنها در معرفی کتاب همین بخش را آورده و نوشته بودند «حیف کاغذی که صرف چاپ کتابی شود که خود نویسنده اذعان میکند کتاب خوبی ننوشته است» و آنها بدون اینکه کتاب را بخوانند، آنرا معرفی کرده بودند.
خبرنگاران و منتقدان در معرفی و بررسی کتاب منصف باشند
به گفته نویسنده «شما که غریبهنیستید» در مطبوعات بیش از آنکه بخواهند حق به حقدار برسد، مسائل پشت پرده مانند دوستبازی و رفیقبازی مطرح بوده و گاهی برخی از معرفیکنندگان کتاب، آثار را به دو بخش «نخودی» و «خودی» تقسیمبندی میکنند و کتابهای «خودی» را چربتر و بهتر و کتابهای «نخودی» را خیلی بد معرفی میکنند و نمیدانند کسی که کتابی را مینویسد و میخواهد نخستینبار معرفی کند، مانند کسی است که میخواهد بچهدار شود و راجع به این مساله فکرهای زیادی میکند و رویاهای فراوانی در سرش میپروراند.
مرادی کرمانی اظهار کرد: من هم درباره کتاب «معصومه» چنین احساسی داشتم، انگار میخواست نخستین فرزندم متولد شود و دوست داشتم مطبوعات و رسانهها به خوبی به آن بپردازند. بعد از آن کتابم را به جواد مجابی که در صفحه کتاب روزنامه اطلاعات فعالیت میکرد، سپردم که آنرا معرفی کند به امید آنکه داور منصفی باشد؛ او کتاب را بهتر معرفی کرد و مردم تشویق میشدند که کتاب را بخوانند. الان هم وقتی خبری را میخوانم در ابتدا به منتقد یا نویسنده خبر نگاه میکنم، زیرا خبرنگار یا منتقدی که با انصاف باشد را میتوان از آثارش به خوبی شناخت.
بهترین تبلیغ برای کتاب خواندن، تبلیغ فرد به فرد و زبانی است
خالق «قصههای مجید» با بیان اینکه بهترین تبلیغ برای کتاب خواندن تبلیغ فرد به فرد و زبانی است، افزود: وقتی مردم اثری را میخوانند، اگر برایشان جذاب باشد، آنرا به هم معرفی و توصیه میکنند؛ در واقع شخصیت، قلم، سابقه و وجهه هر نویسندهای در استقبال از کتابی که مینویسد، بسیار موثر است، اما این مساله فقط میتواند یک یا دو چاپ از کتاب را پوشش دهد و از چاپ سوم به بعد دیگر این مساله اهمیتی ندارد و اگر کتاب جذاب نباشد و تبلیغ مردم و پیشنهاد آن به یکدیگر نباشد دیگر آن کتاب را نمیخرند و به چاپهای بعدی نمیرسد.
درباره مرادی کرمانی
هوشنگ مرادی کرمانی، سال ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان متولد شد. وی، چهره ماندگار و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که آثار متعددی را در قالب داستان، فیلمنامه و نمایشنامه روانه بازار نشر کرده است. مرادی کرمانی مجموعه داستانهای «خمره»، «آب انبار»، «معصومه»، «من غزال ترسیدهای هستم»، «قصههای مجید»، «بچههای قالیبافخانه»، «نخل»، «چکمه»، «داستان آن خمره»، «مشت بر پوست»، «تنور»، «پلو خورش»، «مهمان مامان»، «مربای شیرین»، «لبخند انار»، «مثل ماه شب چهارده»، «نه ترو نه خشک»، «شما که غریبه نیستید»، «ناز بالش»، «کبوتر توی کوزه»، «هوشنگ دوم» و «ته خیار» را نوشته و همچنین نگارش فیلمنامههای «کاکُلی»، «تیکتاک»، «کیسه برنج»، «مهمان مامان» و نمایشنامههای «کبوتر توی کوزه»، «پهلوان و جراح» و «مأموریت» را در کارنامه خود دارد.
نخستین جایزه نویسندگی مرادی کرمانی به خاطر «بچههای قالیبافخانه» بود که در سال ۱۳۵۹ جایزه نقدی شورای کتاب کودک و جایزه جهانی اندرسن در سال ۱۹۸۶ را به او اختصاص داد. آثار وی به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شده است. نخستین اثری که از او به زبان انگلیسی ترجمه شده بود، داستان «سماور» از «قصههای مجید» بود که برای یونیسف فرستاده شد.