حدیث لزرغلامی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره وضعیت شعر کودک امروز اظهار کرد: امروزه در شعر کودک با دو دسته از شاعران مواجهیم؛ دسته اول شاعران دوره انقلاب هستند که در آن موقع جوان بوده و وارد عرصه کودک و نوجوان شدند و همچنان جزء چهرههای شاخص و شناخته شده این حوزه محسوب میشوند و خوب یا بد این عرصه را به دست گرفتهاند و بیشترین آمار کتابهای شعر کودک و نوجوان در بازار به قلم این شاعران است.
وی در ادامه به شاعران دسته دوم اشاره کرد و گفت: شاعران دسته دوم، افرادی هستند که چند سال اخیر به این حوزه پیوستهاند و اغلب از شاگردان شاعران دسته اول محسوب میشوند و از جلسههای نقد و آموزش شعر ایشان بهره بردهاند. براین اساس سلیقه و قالب شعرشان نیز بسیار نزدیک به استادانشان است اما نسخه ضعیفتری از آنها هستند. البته ممکن است چهره خلاقی هم در آنها وجود داشته باشد اما خیلی حرف تازهای برای گفتن ندارند و به نظر میرسد ما با یک سلیقه یکسان در شعر کودک مواجهیم که تعریف ثابتی از شعر کودک را به ما ارایه میدهد و این تعریف پسندیدهای از نظر شاعران، مخاطبها، ناشرها و جامعه محسوب میشود؛آثار نسل اول شاعران بهتر از نسل دوم است.
تک صدایی در شعر کودک موج میزند
لزرغلامی در ادامه بیان کرد: چندی پیش به کتابی برخوردم که در زمان انقلاب منتشر شده بود و در آن تعدادی شاعر بزرگسال با سلیقه متفاوت اشعاری را برای کودکان سروده و انتخاب کرده بودند. به نظر میرسد که اگر آن سلیقه نیز در کنار سلیقه موجود در حوزه شعر کودک امکان رشد و بالندگی پیدا میکرد ما در حال حاضر صاحب حداقل دو یا سه نگاه متفاوت در این حوزه بودیم، اما متاسفانه این اتفاق نیافتاد و سلیقه حاکم بر شعر کودک ما را به سمت نوعی تک صدایی در این کتابها برد.
این شاعر و منتقد ادبی اظهار کرد: آنچه به عنوان تک صدایی و نگاه یکسان از آن سخن میگوییم، چیزی است که شاعران این حوزه سعی میکنند به سمت آن بروند و احساس میکنند موفقیت در همین شباهت و تک صدایی بودن است. مثلا وقتی میبینیم مجموعه کتابهایی منتشر میشود که در آن شعر تعدادی از شاعران مطرح در کنار هم آمده است اگر نام شاعر را برداریم متوجه نمیشویم هر شعر مال چه شاعری است و این مساله نشان میدهد صدای اصلی شاعر، قلم و نگاه او در اثرش دیده نمیشود در حالی که باید هرکدام از شاعران نسخهای مخصوص به خود داشته باشند که فقط مربوط به آنها باشد و این خصوصیت شعر است.
شاعران کودک با شعرهای کارخانهای آپارتمانسازی میکنند
به گفته لزرغلامی، در شعر کودک با مشابهت مواجه هستیم و به قول علی اصغر سیدآبادی انبوهی از «شعرهای کارخانهای» میبینیم، چیزی شبیه آپارتمانسازی. شعری با طبقات زیاد و شبیه هم انبوهسازی میکنند و در اختیار مخاطبها قرار میدهند.
خالق «جادوگر طبقه هشتم» یادآور شد: کلیشههایی مانند نوع نگاه به پدر و مادر، طبیعت، حیوانات، مدرسه و ... همچنان در شعر کودک تکرار میشود اگر هم کسی تلاشی کرده و نوآوری و خلاقیتی داشته است چون اصل نگاه به موضوعها، روابط و زندگی نوآورانه نبوده با یکسری نوآوریهای سطحی در سطح کلمهها مواجهیم نه نوآوری در سطح جان شعر و بر این اساس مصنوعی بودن این نوآوریها کاملا احساس میشود و سبب میشود، شعر به جایی نرسد.
لزر غلامی با بیان اینکه مشکل در وجود نوعی نگاه رسمی به شعر کودک است، گفت: این نگاه شعر را از معنای شعر بودن خالی میکند و فکر میکنم این همان نقطه اختلاف ماست. شاعران این حوزه باید بدانند پیش از اینکه شاعر کودک و نوجوان باشند شاعرند و شاعر بودن آنها مقدم بر گروه سنی است که برای آن کار میکنند. در حالی که اغلب فکر میکنند شاعر کودک بودن مقدم بر همه چیز است. اما مهم نیست شاعر چه گروه سنی باشیم هر شعری بسراییم مخاطب خودش را پیدا میکند اگر این نگاه را داشته باشیم هیچ وقت اسیر نگاه رسمی نمیشویم و نمیخواهیم با شعرمان تعلیمدهنده یا بلندگوی نهاد یا شخصی باشیم یا وامدار و ویراستار نگاه کلی شعر کودک شویم.
شاعر بودن مقدم است
مدیر دفتر خدمات خلاقه مداد بنفش در ادامه توضیح داد: اگر شاعر باشیم و با نگاه خودمان شعر بسراییم و نگوییم که شعر کودک و نوجوان مقدم بر شاعر بودن است و قید مخاطب بر شاعرانگی سایه نیاندازد موفق میشویم. نباید به شعر کودک تنها با چشم تکنیکال بنگریم و نباید بگذاریم وجوه دیگری مانند پدر و مادر و معلم بودن روی شاعرانگی ما تاثیر بگذارد.
نویسنده رمان «دخترک فوارهای» درباره خلاقیت و نوآوری فرمال و تجربه عرصههای تازهتر در حوزه شعر کودک نیز گفت: هر اتفاق و تجربه تازهای در این زمینه مبارک است. ما شاعران باید یاد بگیریم که هیچ کدام جای دیگری را تنگ نکردهایم و اینقدر در این حوزه فقر وجود دارد که جا برای همه هست. تجربه عرصههای تازه و نو از این جهت مبارک است که به هر حال ممکن است روزی یکی از این تجربهها به بار بنشیند و هوای تازهای در فضای شعر کودک و نوجوان ما بدمد.
باید در آفرینش مزههای جدید تلاش کنیم
به اعتقاد لزرغلامی، افرادی که این تجربه را ارایه میکنند نباید از کم بودن مخاطبهایشان بترسند و باید بدانند تا این تجربهها بیان نشود، سلیقههای جدید وارد این حوزه نمیشود. طبیعتا مخاطبی که چیزی به جزء همان شعرهای تکراری ندیده نمیتواند خیلی زود به شعرهای نو و جدید تمایل پیدا کند، نباید از شکستخوردن و عدم استقبال ناشرها و مخاطبها بترسیم و از پای بنشینیم، باید در آفرینش مزههای جدید تلاش کنیم و با استمرار راه را برای شنیدن صداهای تازه باز کنیم.
حدیث لزرغلامی، از شاعران و نویسندگان حوزه کودک و نوجوان و مدیر دفتر خدمات خلاقه مداد بنفش است. ازجمله آثار وی میتوان به «قوقولى غوغول»، «روبى»، «قصههاى كوچولو»، «بين ما شمعدانى است»، «آلبالوهاى بهشت رسيدهاند»، «من و سرخپوستم»، «يه تنگى بود كه آب نداشت»، «دخترک فوارهای»، «جادوگر طبقه هشتم» و «روى دماغ يك فيل گنده» اشاره کرد.