خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ملیسا معمار: لاکپشت پرنده عنوان فهرستی است از کتابهای برتر هر فصل، برای کودکان و نوجوانان ایرانی. این کتابها را گروهی از منتقدان، کارشناسان و نویسندگان کودک و نوجوان، با بررسی کتابهای هر فصل، انتخاب میکنند. افزون بر این، هیئت داوران لاکپشت پرنده، کتابهای برگزیده هر سال را نیز انتخاب و به کتابهای برگزیده، نشانهای لاکپشت طلایی و نقرهای اهدا میکنند.
تاکنون پنج دوره از این جایزه برگزار شده است و کتابهای مختلف تالیفی و ترجمهی حوزهی کودک و نوجوان به این لیست راه پیدا کردهاند. بر این اساس خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به منظور بررسی دورههای مختلف لاکپشت پرنده و تاثیر آن بر بازار کتاب کودک و کیفیت و کمیت آثار تولیدی در این حوزه میزگردی را با حضور علیاصغر سیدآبادی، محمود برآبادی، حدیث لزرغلامی و مریم محمدخانی به عنوان نمایندگان هیئت داوران لاکپشت پرنده و جمالالدین اکرمی، نویسنده و منتقد ادبی، سعید رهنمایی، کتابفروش و کارشناس توزیع و پخش انتشارات ققنوس برگزار کرد.
جوایز ادبی سبب ترویج کتابخوانی میشود
علیاصغر سیدآبادی در آغاز این نشست به ارائه توضیحاتی درباره تاثیر و کارکرد جوایز و فهرستهای ادبی پرداخت و گفت: ما میتوانیم دیدگاههای مختلفی نسبت به جوایز ادبی داشته باشیم. یک نگاه این است که این جوایز را راهی برای ارتقای کیفی ادبیات ببینیم. دیگر اینکه این جایزه میخواهد مسئلهای را در کتابها برجسته کند، مانند جوایزی که به آثاری درباره مسائل زیستمحیطی داده میشود و نگاه دیگر این است که ما این جوایز را راهی برای ترویج کتابخوانی بدانیم.
این نویسنده و منتقد ادبی ادامه داد: چیزی که ما غالبا از جوایز ادبی انتظار داریم این است که آن را لزوما برای کیفیتسنجی ادبی و راهی برای ارتقای کیفی ادبیات و کتاب میدانیم و همیشه دعوا سر این است که آیا این کتابی که انتخاب شد اینقدر کیفیت داشت که برگزیده شود؟ من معتقدم که بهترین کتاب در ادبیات وجود ندارد و نمیتوان به طور مطلق در این باره نظر داد، چون ادبیات در حوزه سلایق و ذوقهای فردی است و اصلا موضوعی توافقپذیر نیست.
سیدآبادی بیان کرد: من جوایز ادبی و فهرستها را کاری در ترویج کتابخوانی میبینم اما این نافی این نیست که جایزهای میتواند تاثیرات دیگری هم داشته باشد. اگر این جوایز بتوانند فروش و خواندن کتاب را تغییر دهند، آنوقت میتوانیم بگوییم موفق شدهایم، حتی اگر در انتخاب کتاب برگزیده اشتباهی صورت گرفته باشد.
این منتقد ادبی معتقد است: از نیمه دوم دهه 70 که جوایز ادبی در ایران رونق گرفت خواندن رمان و داستان ایرانی در کشورمان دوباره احیا شد. اگر به دهه 70 برگردیم غیر از آثار تعدادی از نویسندگان صاحب نام مثل هوشنگ گلشیری و محمود دولتآبادی کسی رمانهای تالیفی را نمیخواند و همه آثار ترجمه میخواندند. اما با روی کار آمدن جوایز ادبی در دهه 70 سبب شد که امروزه بسیاری از آثار تالیفی در کشورمان خوانده شوند. بر این اساس بهتر است این جوایز و فهرستها را بیش از اینکه کاری در حوزه ارتقا و آموزش ادبیات ببینیم، کاری در راستای ترویج ادبیات و کتاب ببینیم و با این معیار ارزیابی کنیم که این جوایز موفق هستند یا نه.
انتشار 20 فهرست لاکپشت پرنده
مریم محمدخانی، منتقد ادبیات کودک و نوجوان نیز در ادامه این نشست، به ارائه توضیحاتی درباره نحوه داوری و معیارهای ارزیابی در جایزه لاکپشت پرنده اشاره کرد و گفت: ما دو مبحث مختلف فهرست و جایزه لاکپشت پرنده داریم که از سوی 15 داور لاکپشت پرنده مشخص میشوند. تا به حال 20 فهرست لاکپشت پرنده مشخص شده است.
وی ادامه داد: ما در انتخاب کتابها به گروه سنی توجه نمیکنیم اما زمان اعلام فهرستها به مخاطبان، آن را با تفکیک گروه سنی ارائه میکنیم. کتابهای منتخب در فهرست حداقل توسط سه داور ارزیابی میشوند اما آثار راهیافته به جایزه سالانه لاکپشت پرنده حتما باید توسط 15 داور خوانده و ارزیابی شود و نامزدهای دریافت لاکپشت، دستکم باید دو سوم آرای داوران را به دست آورند. آثار راهیافته به جایزه سالانه، شامل کتابهایی است که در فهرست فصلی لاکپشت پرنده توانستهاند امتیاز پنج یا شش لاکپشت را دریافت کنند که معمولا حدود 20یا 30 کتاب میشود. تا به حال پنج دوره جایزه برگزار شده است و ما تفکیکی در گروههای سنی نداریم.
لاکپشت پرنده، نمایشگر وضعیت ادبیات کودک است
حدیث لزرغلامی، از دیگر داوران جایزه لاکپشت پرنده در ادامه در پاسخ به این پرسش که "چرا تفکیک گروه سنی در انتخاب کتاب برای فهرست و جایزه لاکپشت پرنده وجود ندارد؟"، گفت: توجه نکردن به گروه سنی در انتخاب برگزیدگان لاکپشت پرنده بیش از آنکه ظلم یا امتیازی برای کتابها باشد، نمایشگر وضعیت موجود آن سال ادبیات کودک و نوجوان است. مثلا وقتی میبینیم در لیست جوایز، تعداد کتابهای گروه سنی خردسال بیشتر از سایر گروههای سنی است، یعنی در آن سال کیفیت کتابهای گروه خردسال بهتر بوده است. به عنوان مثال در جایزه لاکپشت پرنده امسال، در حوزه رمان نوجوان و همچنین خردسال، بسیار خوب کار شده بود و به لحاظ کیفی و کمی طوری بود که خودش را در جوایز ما نشان داد. به نظر من جایزه لاکپشت پرنده معیار خوبی است برای اینکه مشخص شود در طول یکسال وضعیت آثار تولید شده در حوزه کودک و نوجوان چگونه بوده و چه اتفاقی افتاده است.
وی درباره نحوه داوری آثار نیز توضیح داد: بحثهایی که در جلسه هیئت داوران درباره کتابها میشود، کاملا تخصصی است و روی نکات جزئی در همه بخشها، شامل کیفیت ترجمه یا تالیف، ویراستاری، کیفیت چاپ کتابها، گرافیک و ... تمرکز میکنیم و کسی خارج از حوزه داوران از این بحثها خبر ندارد و نمیتوان از دور فکر کرد که چگونه کتابهایی که همه معیارها را داشتهاند، یکی، سه لاکپشت گرفته و دیگری پنج لاکپشت. آنقدر معیارها ریز است و سختگیری وجود دارد که امکان ندارد چیزی از نگاه داوران مخفی بماند. دادن تکتک لاکپشتها با دقت و ظرافت انجام میشود. برای همین هم تفاوت معناداری بین سه، چهار یا پنج لاکپشت وجود دارد.
لاکپشت پرنده، جایزهای دموکراتیک است
محمود برآبادی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست، جایزه لاکپشت پرنده را "جایزهای دموکراتیک" خواند و گفت: یکی از دلایلی که من به کارم در داوری در لاکپشت ادامه میدهم ساختار دموکراتیک آن است. در واقع انتقاد از خود هم بخشی از این ساختار دموکراتیک است و هیچکس، هیچ داوری را مجبور نمیکند که رای خود را تغییر دهد. معمولا مصلحتهایی در اعلام نتایج جایزههای مختلف اعم از دولتی و غیردولتی لحاظ میشود که در این جایزه وجود ندارد.
وی درباره ضعفهای جایزه لاکپشت پرنده نیز گفت: مهمترین انتقادی که میشود به لاکپشت پرنده وارد دانست، این است که در هنگام اعلام جوایز تفکیکی بین انواع کتابهایی که منتشر میشود در حوزههای رمان، سرگرمی، تاریخی، علمی و... صورت نمیگیرد و به نظر من این نقیصهای است که باید برطرف شود و لازمه برطرف کردن آن تشکیل تیمهای حرفهای و تخصصی داوری برای هرکدام از کتابهاست اما با توجه به اینکه این جایزه غیردولتی است و بیشتر با انگیزه شخصی افراد و علاقه خود داوران پیش میرود، در حال حاضر نمیتوان انتظار بیشتری از داوران و تشکیلات جایزه لاکپشت پرنده داشت، البته بین داوران افرادی هستند که تخصص بیشتری در رشته خاصی دارند و عملا موقع انتخاب کتاب و داوری، آنها درباره کتابی که بیشتر درباره آن تخصص دارند، نظر میدهند، اما این کار تخصصی نیست و نیازمند کمیته تخصصی است.
برگزیدگان لاکپشت، اتفاق تازهای در خود دارند
سیدآبادی در توضیح موضوعی که برآبادی مطرح کرد، گفت: نکتهای که آقای برآبادی اشاره کرد تا حدودی به صورت آگاهانه صورت گرفته و بیشتر درباره فهرست لاکپشت مصداق دارد. ما در انتخاب فهرست به صورت تخصصی عمل میکنیم و به گروه سنی هم توجه میکنیم. اما درباره جایزه، تفاوتی که این جایزه با بقیه جوایز موجود دارد، این است که در لاکپشت پرنده بهترین کتابها انتخاب نمیشوند بلکه کتابهایی انتخاب میشود که اتفاقی در آنها افتاده باشد، یعنی؛ وقتی به کتابی نشان طلایی لاکپشت پرنده اهدا میشود به این معنی نیست که بهترین کتاب است، بلکه در این کتاب اتفاق تازهای افتاده و پیشنهادی در ادبیات کودک دارد.
وی ادامه داد: ممکن است کتابی در روال معمول بهترین کتاب باشد اما در لاکپشت پرنده جایزه نگیرد. بر این اساس بعید میدانم اتفاق تازهای در کتابی افتاده باشد و در لاکپشت پرنده دیده نشده باشد. در جایزه لاکپشت پرنده گروهبندی نداریم ولی پیش آمده که مثلا کتاب آموزشی چون در آموزش پیشنهادی تازه ارائه داده لاکپشت طلا گرفته است.
این نویسنده بیان کرد: از سویی دیگر در بعضی از جشنوارهها مانند شورای کتاب کودک یا کانون پرورش فکری و غیره میبینیم تعداد زیادی کتاب جایزه میگیرند، با احترام به این جوایز، اما در این شرایط ارزش جایزه پایین میآید. الان ما میدانیم که چه اثری در جایزه گلشیری یا در لاکپشت پرنده برگزیده شده است اما به یاد نمیآوریم چه کتابی برگزیده شورا بوده است. در لاکپشت پرنده به مسائل معاصر کودک امروز توجه میشود و گاهی کتابهایی در لاکپشت پرنده مورد توجه قرار میگیرد که در جاهای دیگر دیده نمیشود.
به گفته سیدآبادی؛ "لاکپشت پرنده تنها جایزهای است که معیارها، شرایط و اسامی داورانش را از قبل اعلام کرده است و گفته که میتوانید بر این اساس ما را نقد کنید و گاهی پیش آمده که نقد و اعتراضی به داوریها شده و مورد بررسی قرار گرفته و رای تغییر کرده است و این ویژگی مهمی در لاکپشت پرنده است".
ما به اعتراضها رسیدگی میکنیم
مریم محمدخانی از دیگر داوران جایزه لاکپشت پرنده، نیز در این نشست در پاسخ به انتقادهای برخی نویسندگان نسبت به داوری آثار و انتخابهای سلیقهای داوران، گفت: به نظر من سلیقه لزوما چیز بدی نیست کمااینکه اگر چیدمان داوران را عوض کنیم و از افراد دیگری استفاده کنیم سلیقه داوری به سمت دیگری کشیده میشود، ولی مهم این است که سلیقه ما براساس چه معیارهایی بوده است.
وی ادامه داد: خیلی اوقات پیش آمده کتابهایی که در جاهایی دیگر جایزه گرفته، اصلا جزء فهرست لاکپشت پرنده نیامده است. اگر هم موردی وجود دارد که نویسنده معتقد است کتابش شایسته دریافت لاکپشت بیشتری بوده، ما این امکان را برایشان درنظر گرفتهایم که انتقاد کنند و ما دوباره کتاب را بازنگری کردهایم و هیچوقت در را به روی منتقدان نبستهایم. قطعا ممکن است خطای انسانی وجود داشته باشد و ما دوباره بازنگری کنیم و به چیزهایی توجه کنیم که ممکن است ندیده باشیم. اما جز مواردی معدود، پیش نیامده که اعتراضی داشته باشیم.
به گفته این منتقد ادبی، لاکپشت پرنده به مجموعهای به نام کتاب توجه میکند که نویسنده، مترجم، ناشر، تصویرگر و ... باهم میسازند. گاهی کتابهای خوبی وجود دارد که به خاطر برش بد کتاب از فهرست خارج شده است.
همیشه با تالیف مهربانتر بودهایم
لزرغلامی در پاسخ به این پرسش که "در برخی دورهها مثل دوره اخیر لاکپشت پرنده، میبینیم جایزه طلایی لاکپشت به نویسندهای خارجی اعطا میشود، آیا در بین انبوه آثار تالیفی کودک و نوجوان، کتاب خوبی که شایسته دریافت لاکپشت طلایی باشد، نبود؟" بیان کرد: ما بر اساس معیاری که باهم توافق کردهایم، در فهرست لاکپشت پرنده، همیشه با تالیف مهربانتریم. اما وقتی میخواهیم جایزه لاکپشت را بدهیم، راحت نمیشود آن را تقسیم کرد. این جایزه را میخواهیم به دنیای ادبیات بدهیم و تالیف و ترجمه مرزی ندارد و ما بیش از همه به مخاطب پایبند هستیم و میخواهیم به او بگوییم این کتاب بهترین کتابی است که امسال میتوانی بخری و بخوانی.
ضعف ترجمه در جایزه امسال لاکپشت چشمگیر بود
محمدخانی نیز در این باره گفت: جایزه لاکپشت میخواهد نشان دهد وضعیت امسال ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما چگونه بوده است. امسال در بین نامزدهای جایزه لاکپشت پرنده، سه یا چهار کتاب ترجمه داشتیم و بقیه آثار تالیفی بود و با اینکه لاکپشت طلایی به یک نویسنده خارجی رسید اما تلقی ما این بود که امسال وضعیت خوبی در حوزه آثار تالیفی داشتهایم و وضعیت ترجمه خیلی خوب نبوده است و در بیانیه هیئت داوران تلاش کردیم توجه ناشران را به سمت افزایش ترجمههای انبوه و شتابزده و اُفت کیفیت ترجمهها جلب کنیم، در مقابل، این مشکل در آثار تالیفی به چشم نمیخورد. از طرفی باید توجه داشت نویسندگان ما در حال رقابت با بهترین آثار و بهترین نویسندگان غربی هستند، مترجمان غالبا آثاری را برای ترجمه انتخاب میکنند که بهترین جوایز ادبی مانند نیوبری را به خود اختصاص دادهاند.
در ادامه، برآبادی یادآور شد: مادامی که به آثار تالیفی و ترجمه بهطور جداگانه جایزهای تعلق نمیگیرد، چارهای نیست جز اینکه اینها با هم مقایسه شوند. فقط در شرایطی که ما جایزه تالیف و ترجمه جداگانه داریم، میشود معیارهایشان از هم جدا باشد ولی الان اینکه یک کتاب ترجمه، نسبت به آثار تالیفی برتری یافته را نمیتوان کاری کرد و نمیتوان از داورها توقع داشت رای خود را به خاطر این مصلحت تغییر دهد. باید آزادی عمل برای داوران وجود داشته باشد و ما ناچاریم با هم مقایسه کنیم.
معیارهای ما نباید بر اساس معیارهای کودکان باشد
جمالالدین اکرمی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان، در ادامه این نشست به بیان انتقادهایش از جایزه لاکپشت پرنده پرداخت و گفت: درست است که بچهها کتابهای ترجمه را بیشتر دوست دارند اما داوران لاکپشت پرنده باید اولویتهای خود را مشخص کنند و ببینند چرا اینقدر به ترجمه توجه میشود، بهطوری خودشان هم لاکپشت طلایی را به یک اثر ترجمه میدهند.
این منتقد یادآور شد: معیارهای ما نباید بر اساس معیارهای کودکان باشد. ما باید برای کودکان، معیار تعیین کنیم. بچهها همیشه خوب تشخیص نمیدهند. واقعا اینکه "بچهها دوست دارند" ملاک ما نیست. ما اول باید اولویتهای جامعه خودمان را تشخیص دهیم. وقتی میبینیم که درختها دارند بریده میشوند، تالابها خشک میشوند، شکاربانان به جای قاچاقچیان دستگیر میشوند. پس ما اولویت را روی منابع محیط زیست میگذاریم و کتاب «سایه هیولا» را انتخاب میکنیم.
به گفته وی، اینکه داستان جذاب ادبیاتی را انتخاب کنیم، کار خاصی نکردهایم. همه ما کتاب «کودک، سرباز، دریا» را خواندهایم ولی من کتاب «کیش» با تصویرگری فرشید مثقالی را ترجیح میدهم. من سه تا رمان درباره «چابهار» نوشتهام. برای ما خیلی مهم است که بدانیم بچههای خوزستانی چه میکنند. ما چه رمانی درباره چابهار، خوزستان و کردستان ... داریم؟ توجه به زبانهای بومیِ ما کجایِ آثار ما قرار دارند. ما از محیط اطراف خودمان و کشورمان بیخبریم و کمتر در آثارمان به آنها پایبندیم. من کتاب «رودخانه واژگون» را خواندهام و برای چاپش نظر مساعد دادهام. اما باید ببینیم بچهها چه میخواهند؟ چرا بچههای ما عاشق مهاجرتند؟ ما باید بچههایمان را عاشق میهن خودمان کنیم.
اکرمی خاطرنشان کرد: کتاب «رودخانه واژگون» واقعا کتاب زیبایی است و ما کتابی را که رقیب این کتاب باشد نداریم اما این کتاب نوشته نویسندهای است که سالی یک کتاب مینویسد و زندگیاش کاملا تامین است. کتابهای تالیفی ما برای بچههای خارجی بسیار جذاب است. بیاییم روی جاذبهها فکر کنیم، روی این آسیبشناسیها فکر کنیم.
کودک ایرانی، در جهان معنی میشود
سیدآبادی درباره این مسئله توضیح داد: ما نمیتوانیم کودک امروز ایرانی را در یک مرز بسته تصور کنیم، کودک ایرانی در جهان معنی میشود. ما امروز همچنان که شهروند ایرانی هستیم، شهروند جهانی هستیم و باید سهممان را از ادبیات جهان ادا و مطالبه کنیم. درست نیست که بگوییم در چارچوب مرزهای بسته زندگی میکنیم. دوره درخشان ما در ادبیات با نهضت ترجمه آغاز شده و ما نباید فقط خودمان با خودمان رقابت کنیم و آثار ترجمه را کنار بگذاریم و در جوایز، خودمان را برنده کنیم. اگر در کنار کارهای جهانی و در قیاس با آنها قرار نگیریم، رشد نمیکنیم، ما باید تلاش کنیم شانه به شانه نویسنده غربی حرکت کنیم. ارزش این طلاها و نقرهها به این است که در رقابت واقعیِ تالیفی با ترجمه، اعطا شود.
وی ادامه داد: ما باید مخاطب ایرانی را همزمان یک مخاطب جهانی در نظر بگیریم. امروزه بچههای ما بهطور مستقیم کتابهای انگلیسی را میخوانند. ما باید بتوانیم با آنها رقابت کنیم. باید بتوانیم آنها را جذب کنیم. ما این جایزه را تشویق مولف نمیبینیم، ما این جایزه را در راستای ترویج کتابخوانی میبینیم. نویسندگان ما که نیازی به جایزه لاکپشت پرنده ندارند. لاکپشت پرنده ضعفهای ما را نیز آشکار میکند. تالیف برای ما اولویت است و با وجود اینکه از این افزایش فلهای ترجمه نگرانیم، در عین حال فکر نمیکنیم در جزیره دور افتادهای از جهان هستیم و داریم با دنیا رقابت میکنیم. کودک ما نمیگوید این اثر تالیفی است و باید از آن حمایت کنم، او اثر جذاب را میخواند چه تالیفی چه ترجمه.
بازار کتاب در دست آثار کمکدرسی است نه ادبیات
در ادامه این نشست اکرمی با بیان اینکه؛ "دفاع کردن باعث میشود ما در جای قبلی بمانیم و بهتر است به جای دفاع در جلساتمان این نکات را به عنوان نظر یک نویسنده و منتقد مطرح کرده و دربارهشان بیندیشیم"، گفت: باید توجه داشته باشیم همچنان که نوجوانان ما به آثار ترجمه علاقه دارند، نوجوانان دیگر کشورها هم به داستانهای تالیفی ما علاقهمندند و دوست دارند بدانند در سرزمینهای دیگر چه میگذرد. کتابهایی مانند «عاشقانههای یونس در شکم ماهی» برای آنها جذاب است اما ما در کشورمان جایزه طلایی لاکپشت پرنده را به «رودخانه واژگون» میدهیم. قبول دارم که بچههای کشور ما آثار تالیفی را کمتر میخوانند، اما نباید فراموش کنیم که این اثر ترجمه است. من وقتی به عنوان یک نویسنده و منتقد کتاب «رودخانه واژگون» را میخوانم به آسمان هفتم میروم و وقتی «عاشقانههای یونس در شکم ماهی» را میخوانم تا آسمان پنجم میروم اما آسمان پنجم را بیشتر دوست دارم.
وی در ادامه توضیح داد: من هرگز نمیگویم که ما باید در یک جزیره زندگی کنیم. برای من مهم است که کودکان ما که کمتر امکان جابجایی و شناخت شهرها و کشورهای مختلف را دارند، از طریق مطالعه آثار ترجمه با سایر کشورها و فرهنگشان آشنا شوند. ما باید بچهها را مجاب کنیم که به کشور خودشان توجه کنند و آن را بیشتر بشناسند. ما باید به کودکمان بگوییم؛ سرزمین ما سرزمین هفت رنگ و هفت ملت است و چیزی که ما در اینجا داریم، در هیچ جای دنیا نمیتوانیم بیابیم
اکرمی در ادامه با اشاره به اینکه متاسفانه امروزه بازار کتاب در دست کتابهای آموزشی و کمکدرسی است نه ادبیات، گفت: ایران در بزرگترین جایگاه ادبیات کودک قرار دارد اما خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. اوضاع نشر از نظر اقتصادی خوب نیست. نوشتن رمان با کیفیت ایرانی بسیار سخت و طاقتفرسا است، ولی گرفتن جایزه لاکپشت پرنده برای من خیلی اهمیت دارد و لذتبخش است. نمیتوانیم بگوییم نویسنده ما نیازی به جایزه لاکپشت پرنده ندارد. من دوست دارم جایزه لاکپشت را به دست آورم، چون اصولا این جایزه را دوست دارم. اگر من از اعضای هیئت داوران جایزه لاکپشت پرنده بودم، یک لاکپشت پرنده بلوری میساختم و اگر اثر ترجمهای خیلی خوب بود به آن میدادم اما در دادن جایزه لاکپشت بیشتر به آثار تالیفی توجه میکردم چراکه جایزه لاکپشت یک اتفاق ملی است نه بینالمللی. پس اگر میخواهیم از یک اثر خوب ترجمه هم تقدیر کنیم، یک جایزه لاکپشت پرنده بلوری به او دهیم و بگذاریم آثار خوب تالیفی به میدان بیایند.
رقابت عادلانهای بین نویسندگان ایرانی و خارجی وجود ندارد
برآبادی نیز در این باره توضیح داد: ما باید در لاکپشت پرنده به کتابهای تالیفی توجه خاصی داشته باشیم به این دلیل که این رقابت بین نویسندگان ایرانی و خارجی اصلا عادلانه نیست. نویسندگان ایرانی با محدودیتهایی که در ایران به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و به لحاظ سانسوری وجود دارد، روبهرو هستند. در ایران پنج نوع سانسور بر مولف ایرانی اعمال میشود، اعم از خودسانسوری، سانسور سرویراستار ناشر، سانسور ناشر، سانسور ارشاد و سانسور نهادهایی که کتابها را میخرند.
وی ادامه داد: به این ترتیب من فکر میکنم که اصلا رقابت عادلانهای بین نویسندگان ایرانی و خارجی وجود ندارد که ما بگوییم اینها باید در کنار هم رشد کنند. بایستی به کتاب تالیفی توجه شود. البته در لاکپشت پرنده هم به این مسئله توجه میشود اما به صورت غیرمستقیم. نمیتوانیم به داور بگوییم به دلیل تالیفی بودن به این آثار رای بدهید. خودشان باید به این نکته توجه داشته باشند. داوران هم معمولا به این مسئله توجه دارند، در غیر این صورت در خیلی موارد حتی لاکپشت نقرهای هم به برخی نویسندگان ایرانی تعلق نمیگرفت.
لاکپشت پرنده، آغاز یک دیالوگ جهانی است
سیدآبادی نیز در این باره توضیح داد: این خیلی طبیعی است که ما با هم اختلاف نظر داشته باشیم. فهم یکدیگر خیلی مهمتر از شبیه هم شدن است. در گفتوگو، تفاهم خیلی مهمتر است تا بخواهیم یکدیگر را قانع کنیم. ما باید وارد دیالوگ جهانی در ادبیات شویم. دیالوگی که در لاکپشت پرنده شکل گرفته آغاز یک دیالوگ جهانی است، برای نویسندگان غربی هم مهم است که آثارشان در ایران چگونه دیده میشود.
فهرست لاکپشت را از طریق کتابفروشان به مردم معرفی کنیم
سعید رهنمایی، کتابفروش و کارشناس توزیع و پخش انتشارات ققنوس نیز در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره تاثیرات جوایز ادبی بر بازار کتاب کودک پرداخت و گفت: لازم است لاکپشت پرنده فهرستی داشته باشد و در اختیار کتابفروشان قرار دهد و خودش را از طریق کتابفروشیها به مردم معرفی کند. معرفی همه جوایز کمک خوبی است برای کتابفروشیها.
وی ادامه داد: در چند سالی که لاکپشت پرنده برگزار میشود، به خوبی توانسته جای خود را باز کند و خوب معرفی شده ولی بعضی از کتابها اَبتَر ماندهاند و این اطلاعات از طریق کتابفروشیها به مخاطب منتقل نمیشود. خوب است که به مردم درباره جزئیات لاکپشت پرنده اطلاعرسانی شود و آنها بدانند که روند انتخاب آثار در لاکپشت پرنده چگونه است و داوران به صورت داوطلبانه هر دو هفته یکبار برای انتخاب فهرست و هر هفته برای انتخاب نامزدهای جایزه لاکپشت پرنده دور هم جمع میشوند و درباره کتابهای مختلف که خواندهاند بحث کنند. خوب است ما لیستی از این کتابها در اختیار مردم قرار دهیم و اطلاعرسانی کنیم.
رهنمایی گفت: همچنین شایسته است این لیستها در اختیار موسسات مختلفی که کتاب خریداری میکنند، قرار گیرد و مورد توجه آنها باشد. اگر کتابها وارد فهرست موسسات مختلف مانند مدارس، مهدکودکها، فرهنگسراها و مراکز و نهادهای مختلف یا لیست فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تجهیز کتابخانهها شود، خیلی زود در دسترس عموم قرار میگیرد. به این ترتیب هم از ناشر حمایت میشود و هم از نویسنده و هم انگیزهای است برای نویسندگان برای تولید آثار بهتر.
تاثیر لاکپشت پرنده بر افزایش فروش کتاب شهر کتاب مرکزی
سیدآبادی نیز درباره تاثیر جوایز ادبی بر بازار کتاب گفت: طبق گفته امجد، مدیر فروشگاه شهر کتاب مرکزی، بخش کتاب کودک شهر کتاب از بخشهای رو به رشد این فروشگاه بوده که یکی از دلایلش وجود فهرست لاکپشت پرنده بوده است. همچنین من آماری از شرکت تعاونی توزیع کنندگان تهران گرفتم و بر اساس این آمار میزان فروش کتاب سال 95 نسبت به سال 94 افزایش قابل توجهی داشته است و این افزایش در تعداد فروش، در اکثر شهرهای ایران بوده است. حال باید مطالعه و بررسی شود که تا چه اندازه این فهرستها و لیستهای برگزیدگان جوایز در این آمار تاثیر داشته است؟
وی همچنین گفت: البته میتوان در تهیه برخی فهرستها به لیستهای جوایز ادبی توجه کرد. به عنوان مثال در جام باشگاههای کتابخوانی فهرستی شامل 600 کتاب برای خرید به بچهها پیشنهاد شد که میتوان در تهیه این فهرست به آن توجه کرد.
درِ مدارس به روی لاکپشت بسته است
در ادامه این نشست محمدخانی در پاسخ به این پرسش که "هیئت داوران برای مطرح شدن و شناساندن این فهرست به جامعه مخاطبان چه اقداماتی انجام داده است؟"، گفت: در لاکپشت پرنده از ابتدا برایمان مهم بود که به بازار وصل شویم و روی آن تاثیر بگذاریم. شاید به همین دلیل شهر کتاب مرکزی را برای برگزاری کارمان انتخاب کردیم. همچنین به سراغ شبکههای مجازی رفتیم تا فهرست کتابها را منتشر کنیم. خیلی وقتها انتخابگر کتاب کودک، خود کودک و نوجوان نیستند و والدین انتخاب میکنند، ما هم در فهرست گفتیم که مخاطب این فهرست علاوه بر کودکان و نوجوانان اولیا و معلمان و نهادها هستند.
این منتقد خاطرنشان کرد: در پژوهشنامه ادبیات کودک هم که در کانون و نهادهای مختلف توزیع میشود این فهرست را گنجاندهایم. همچنین در نمایشگاه کتاب امسال کل فهرست چهار سال قبل را در کانالمان گذاشتیم تا مخاطبان به راحتی دسترسی داشته باشند. ولی متاسفانه درِ مدارس به روی ما بسته است و نمیتوانیم وارد سیستم آموزش و پرورش شویم. توان ما محدود است اما حتما راههایی هست که ما هنوز نرفتهایم.