به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، راوی این داستان پسر نوجوانی به نام جیکمون است که با مادرش پیش پدربزرگش زندگی میکند. زندگی روال عادیاش را میگذراند؛ تا اینکه به ناگهان پدربزرگ جیکمون دچار آلزایمر میشود و همین اتفاق، کل روند زندگی جیکمون و خانواده را دستخوش تغییرات پیشبینی نشده و گاه ناخوشایندی میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «دیگر نتوانستم تحمل کنم. برگشتم و در جهت مسیر شروع کردم به دویدن، از یک مرکز خرید میانبُر زدم و زیر یک حصار رفتم. ده دقیقه بعد بود که به محوطه پارکینگ مدرسه رسیدم.
آن سر محوطه پارکینگ، سطل زباله را دیدم که درست روبهرویم قرار داشت. ایستادم تا نفس تازه کنم. بعد، آرام آرام به طرف سطل رفتم و از بالای آن به داخلش نگاه کردم. قوطیهای رنگ خالی، اسکلی برای برداشتن آنها توی سطل سرک کشیده بود. داخل سالن ورزش را از نو رنگ زده بودند و داشتند آن را برای مراسم فارغالتحصیلی آماده میکردند و ته سطل پر از قوطیهای خالی رنگ، قلموها و غلتکهای کار کرده بود. عجیب است که حتی هنوز هم اسکلی تا این حد با دیدن اینها شگفتزده میشود. هر زمان که قوطی رنگ میبیند، مغزش به طرز عجیبی با گذشتهاش ارتباط برقرار میکند و به نظر میرسد که دیگر نمیتواند بی خیال قضیه بشود...»
شقایق قندهاری، مترجم و منتقد ادبی، متولد تهران است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «فرزندان معجزه»، «عروسک پدر»، «خانه خودمان»، «خواهر گشده»، «فراری»، «گریز پا»، «زندگی اسرار آمیز زنبورها»، «خانه مرموز»، «الماس» و «قصههای جزیره»(در چهار جلد و با همکاری چیستا یثربی) اشاره کرد. قندهاری تاکنون چند جایزه ادبی دریافت کرده است.
کتاب «فارغالتحصیلی جیکمون» در 116 صفحه با شمارگان پنج هزار نسخه و قیمت 74 هزار ریال برای گروه سنی نوجوان منتشر شده است.