خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حمیدرضا شاهآبادی: رمان «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده» نوشتهی جمشید خانیان از جمله آثار خوبی است که متاسفانه مغفول مانده است. زمانی که برای نخستین بار این رمان را خواندم به شدت تحت تاثیر ریزبینی نویسنده و دقت بسیار بالایش در بهرهگیری از ابزار و عناصر داستانی قرار گرفتم.
خانیان در این اثر در پی خلق اثری در گونه ادبیات وحشت بوده است. گونهای که امروز در بین مخاطبان نوجوانان ایرانی طرفداران بسیاری دارد و متاسفانه آنچه که در اینگونه آثار به ایشان عرضه میشود، نوعی سطحی و کمکیفیت است. اما خانیان بدون توجه به آنچه که امروز در بازار ادبیات دیده میشود، راه نرفتهای را در پیش گرفته که به گمان من حتی برای منتقدان ایرانی ناشناخته است و شاید دلیل بیتوجهی به این اثر مهم همین باشد.
این رمان شکلی جدید از ادبیات وحشت را ارائه میدهد. شکلی نو که عنصر وحشت را نه در روساخت و ظاهر که در لایههای درونیاش به خواننده منتقل میکند.
تقابل دو دنیا که در یکی منطق ریاضیوار حاکم است و در دیگری منطقی غیرریاضی و غیرمادی و بیان هنرمندانهی این نکته که توجه صرف به منطق ریاضی، ما را از آنچه که در لایهای دیگر از جهان میگذرد، غافل میکند، مهمترین ویژگی این اثر خانیان است.
خانیان به دلیل سابقه کارش در تئاتر، عناصر دراماتیک را خیلی خوب میشناسد و از توانایی خوبی برای ایجاد یک جریان داستانی در لایههای عمیق رمان و دور از آنچه که در ظاهر داستان رخ میدهد، برخوردار است. موقعیت خانوادهای که به تازگی وارد خانهای جدید شدهاند، روحیات پدر و مادر، راوی نوجوان داستان، همسایهها و... همه به خوبی در جهت ایجاد وحشت زیرپوستی به خوبی به کار گرفته شدهاند. و در نهایت پایان قدرتمندی که از در پیش بودن یک فاجعه خبر میدهد؛ از مهمترین نقاط قوت داستان است.
خیلی متاسفم که بعد از گذشت چند سال از انتشار «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده» این اثر هنوز جای خودش را در میان آثار قابل اعتنای ادبیات کودک ما باز نکرده است. کاش منتقدان ما کمی با حوصلهتر بودند و با دقت بیشتری امتیازهای این اثر خوب را برای دیگران بازگو میکردند. در شرایطی که داستانهای ترسناکِ سطحی، بازار کتاب نوجوانان را قبضه کردهاند. روایت متفاوت جمشید خانیان از ادبیات وحشت بیشتر از اینها جای توجه دارد.