محمدرضا یوسفی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره راهکارهای ترویج کتابخوانی در جامعه اظهار کرد: ابتدا باید در آموزش و پرورش کار ریشهای انجام دهیم. اگر بتوانیم کتاب را به مدارس ببریم بچهها مشتاقانه از آن استقبال میکنند. برگزاری نمایشگاههای مرتب در حوزه کودک و برگزاری نمایشگاههای استانی کتاب نیز در گرایش کودکان به کتابخوانی بسیار مهم است.
این نویسنده و پژوهشگر توضیح داد: آموزش و پرورش نیاز به یک تحول اساسی دارد. ضرورت ارتباط با نویسندگان از جمله برنامههایی است که باید در آموزش و پرورش کشور ما گنجانده شود. غیر از این برنامههای فرمالیته باید به ساعت کتابخوانی نیز در مدارس توجه شود. آموزش و پرورش فرهیخته باید برنامهریزی داشته باشد.
وی افزود: همچنین انتشارات وابسته به آموزش و پرورش باید فعالیت کاری خود را از حوزه کتابهای کمکدرسی به حوزه فرهنگی انتقال دهند. سایر بخشهای فرهنگی هم مانند جشنوارههای کتاب، تئاتر و فیلم نیز باید به خوبی حمایت شود و از مقطعی بودن پرهیز کرده و به آنها استمرار ببخشند. من چند سال پیش که برای نمایشگاه کتاب به برلین رفته بودم در آنجا بنرهایی را میدیدم که برنامهریزیهای کتابخوانی، شعر، قصهگویی، ادبیات داستانی، تئاتر و فیلم کودک را ارایه کرده بودند. اغلب کشورهای توسعهیافته دارای برنامهریزی هستند ولی در کشور ما این برنامهریزی وجود ندارد.
ناشران خرد یکی پس از دیگری ورشکسته میشوند
این نویسنده و پژوهشگر ادبی ادامه داد: مساله دیگری که در ترویج کتابخوانی مهم است توزیع کتاب در جامعه است که در کشور ما بسیار نامناسب و ضعیف است. باید توجه داشت که تحول فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان با ناشران خرد اتفاق میافتد چون این ناشران هستند که قدرت ریسک کردن دارند. ناشران دولتی خیلی دست به عصا حرکت کرده و محافظهکارانه عمل میکنند. من با تجربه 40 سالهام در حوزه کودک و نوجوان، اغلب آثار ارزشمند و آثاری که تحول ایجاد میکنند در انتشارات خرد دیدهام. ناشران دولتی بهدلیل نگاه سیاسی و فیلترهای متعددی که دارند اهل ریسک نیستند و جسارت و شهامت ندارند تا هر کتابی را به لحاظ ساختار و مضامین جدید منتشر کنند.
وی با بیان اینکه متاسفانه طی دهه اخیر فاجعهای رخ داده است و ناشران خرد نمیتوانند بهکارشان ادامه دهند، افزود: این ناشران توان چاپ بیش از 40 عنوان کتاب را ندارند بعد باید برگشت سرمایه داشته باشند اما این برگشت سرمایه در کشور ما صورت نمیگیرد. دولت باید به این ناشران کمک کند.
یوسفی اضافه کرد: برخورد نهادهای دولتی و موسساتی که اقدام به خرید کتاب میکنند نیز با ناشران خرد بسیار بد است و اغلب از ناشران دولتی کتاب میخرند و پیدرپی شاهد ورشکستهشدن ناشران خرد هستیم در حالی که باید بستر فعالیت ناشران تازهکار را فراهم کنیم.
اغلب نویسندگان در تنهایی و بیارتباطی میپوسند
یوسفی در ادامه به نقش نویسندهها در جذب مخاطبان به کتابخوانی اشاره کرد و گفت: نویسنده کسی است که در گوشه خانه نشسته و آثار مختلف را خلق میکند. او نمیتواند فردی اجرایی باشد و به چاپ و توزیع اثرش بپردازد. مدیر انتشارات و مدیر مدارس نقش اساسی در مطرح کردن نویسندگان و آثارشان در کشور ما دارند. اغلب نویسندگان ما در خلوت و تنهایی و بیارتباطی میپوسند و این یک فاجعه است که نویسندگان ما ارتباط چندانی با مخاطبانشان ندارند. در واقع این آموزش و پرورش است که باید نویسنده را به مخاطب معرفی کند چون نویسنده در دست آموزش و پرورش است.
این پژوهشگر اضافه کرد: مساله بعدی تبلیغات است که نقش اساسی در معرفی آثار مختلف به جامعه دارد. مثلاً درباره کتابی مانند «هریپاتر» یک سیستم تبلیغات جهانی از سینما و رسانه گرفته تا فضای مجازی پشت آن وجود دارد که برای آن تبلیغ میکند. طبیعتا وقتی کودک میبیند فیلمها، ماهواره، فضای مجازی، تلویزیون و تبلیغات بهطور گسترده درباره کتابی مانند هریپاتر سخن میگویند جذب این کتاب میشود تا یک اثر ارزشمند تالیفی.
وی ادامه داد: وقتی کتابی در یک NGO یا مدرسه به کودکان و نوجوانان معرفی میشود ناگهان فروش کتاب بهشدت افزایش پیدا میکند. چندی پیش در سفری که به سوئد داشتم درباره آثاری که از شاهنامه برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کردهام صحبت کردم آنها بسیار استقبال کردند و جلسات متعددی را درباره چگونگی روند کار تشکیل دادند و از من خواستند درباره این کار به آنها توضیح دهم. در واقع آنها به ارزش و اهمیت این مساله پی برده بودند. ما خدمات کتاب نداریم و روی هیچ پروژه کتابی در ایران کار نشده است. این فقر در حوزه بزرگسال نیز وجود دارد.
یوسفی درباره اهمیت کتابخوانی در دوران کودکی و جایگاه کودک کتابخوان در جامعه نیز بیان کرد: کسی که اهل مطالعه باشد و یاد بگیرد با کتاب رفیق باشد حتی اگر هیچ حمایت اجتماعی و خانوادگی از او صورت نگیرد (یعنی دقیقا همین وضعیتی که بچههای ما دارند و هیچ پشتوانهای ندارند) تنها یاریگر وی کتاب است. وقتی دانش کودک افزایش یابد و سواد او بالا رود و دایره معلوماتش گسترش پیدا کند در برخورد با مشکلات به راحتی میتواند از پس آنها برآید.
خواندن رمان تخیل کودک را پرورش میدهد
به گفته این نویسنده، رمان مجموعهای از تجربیات پراکنده است که در کتاب تبدیل به یک تجربه عینی شده است. وقتی رمان خوانده میشود تمام شخصیتهای در ذهن کودک بازپروری و با تخیل او آمیخته میشود و کودک از طریق رمان تجربیات زیادی به دست میآورد. زندگی نیز محصول تجربههاست. مشخصه زندگی کردن ما تجربه و دانش است که این دو از طریق کتاب خواندن کسب میشود و بهترین هدایتگر کودک در آینده همین دانش و تجربهای است که از طریق کتاب خواندن به دست میآورد البته به جزء رهاورد روانشناسی، مردمشناسی، دانشی و سایر دستاوردهای گستردهای که درباره هر کودکی سودمند است.
یوسفی در پایان یادآور شد: امروزه در حوزه کودک و نوجوان مساله کتابدرمانی را بیان میکند. چون برخی از مشکلات کودکان از طریق کتاب درمانی و داستاندرمانی به راحتی قابل حل است و کودکی که مشکل روحی و روانی دارد از طریق مطالعه و داستاننویسی میتواند خودش را تخلیه کرده و خوددرمانی کند و از معبر ادبیات مشکلات او حل میشود و ناخودآگاه اضطراب او آرام میشود.