به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیامک گلشیری از جمله نویسندگانی است که آثار مختلفی را در حوزه کودک، نوجوان و بزرگسال خلق کرده است. برخی از این آثار مانند مجموعه «خونآشامها»، «خانهای در تاریکی»، «خفاش شب» و «کابوس» در قالب ژانر وحشت نوشته شده است. به این بهانه به سراغ این نویسنده که بنابر گفته خودش از دوران پیش از دبستان به داستانها و فیلمهای این ژانر علاقه زیادی داشته است، رفتیم تا نظرش را درباره تاثیرات اینگونه رمانها بر کودکان و نوجوانان جویا شویم. در ادامه گفتوگوی ایبنا را با سیامک گلشیری میخوانید:
به نظر شما علت افزایش گرایش کودکان و نوجوانان به ژانر وحشت در سالهای اخیر چیست؟
هر رمان یا داستانی، بهخصوص وقتی با قشر نوجوان سر و کار داریم، اگر قصه جذابی داشته باشد، خواننده پیدا میکند. حالا میخواهد ژانر وحشت باشد یا ژانر فانتزی یا حتی داستان رئالیستی. به اعتقاد من دلیل اصلی اینکه نوجوانان دوست دارند این نوع آثار را دنبال کنند این است که این ژانر پیش از هر چیزی، همانطور که گفتم، یک قصه جذاب دارد. قصهای که میتواند طوری خواننده را مسحور کند که تا آخر داستان را رها نکند. نویسنده میتواند صحنههای ترسناک بسیاری در کتابش بیاورد، اما اگر قصهای پشت آن نباشد، بیمعنی خواهد شد. مطمئناً چیزی که به «فرانکنشتاین» اثر مری شلی این قدرت را میبخشد که خواننده تا پایان کتاب، یکنفس آن را دنبال کند، چنین چیزی است. در واقع اتفاقات طوری کنار هم چیده شدهاند، که شخصیتها عمق زیادی پیدا میکنند. یعنی ما فقط با یک سری صحنههای ترسناک مواجه نیستیم، بلکه از تمامی این ابزار استفاده شده تا یک داستان بینقص و به یاد ماندنی روایت شود.
آیا مطالعه این کتابها را به بچهها توصیه میکنید؟
هر کسی مختار است هر اثری را که دوست دارد بخواند. تنها چیزی که میدانم این است که اثر خوب میتواند باعث به وجود آوردن قدرت خلاقیت در نوجوانان شود و این قدرت را در آنها افزایش بدهد. هیچکس هم نباید و نمیتواند به آنها القا کند که چه چیزی بخوانند و چه چیزی نخوانند. اینکه فکر کنیم آنها هنوز سن و سالی ندارند و ما باید به آنها بگوییم چه بخوانند و چه نخوانند، کاملا اشتباه است و عملا راه به جایی نخواهد برد. مطمئنا آنها کار خودشان را خواهند کرد. درست مثل جاهایی که فکر میکنند میتوانند با هیاهو کردن اثری را به خوانندگان تحمیل کنند. شاید این قضیه در مورد بزرگسالان تا حدی اتفاق بیفتد، اما نوجوان میخواهد کتابی را که در دستش گرفته است، آنقدر کشش داشته باشد که تا آخر دنبالش کند و کلاه هم سرش نمیرود و ما هم باید به او اعتماد کنیم. اگر واقعاً به دنبال آن هستیم تا کتابمان فروش برود، به جای توصیهها، باید کاری کنیم آثاری خلق شود که قصه محکم و جذاب داشته باشد. در این میان هم هستند آثاری که نویسنده در آن فقط ادای این ژانر را درآورده، درست مثل بعضی از آثار سینمایی در این ژانر یا آثاری که قصد دارند تا با نشان دادن بدنهای تکهتکهشده این ترس را بهوجود بیاورند؛ به گمان من اینگونه آثار به ورطه ابتذال کشیده شدهاند و قطعاً چنین آثاری با استقبال طولانیمدتی مواجه نخواهند شد.
برخی از روانشناسان معتقدند مطالعه اینگونه کتابها تاثیرات منفی بر روح و روان بچهها میگذارد و در افزایش ترس و اضطراب آنها نقش دارد ، شما با این نظریه موافقید یا مخالف؟
این حرف درست مثل این است که بگوییم ما بعد از دیدن فیلمی که پر از صحنههای خشونت است، به فکر میافتیم همان کارها را انجام بدهیم. راه بیفتیم توی خیابان و خشونت کنیم و هزار کار دیگر. اما به گمان من در ادبیات قرار است اتفاق دیگری بیافتد. ادبیات با نشان دادن زشتیها و کاستیها، ما را از خیلی کارها دور میکند. به عنوان مثال زمانی «گوستاو فلوبر» را به دادگاه میکشانند و به او میگویند چرا زنی را خلق کرده که دست به کارهای ناشایست میزند. او از دادگاه تبرئه میشود اما به طور مسلم قصد او در رمان «مادام بوواری» تبلیغ زنی همچون «اما بوواری» نبوده، اتفاقاً با خواندن آن رمان، آینهای در برابر ما قرار میگیرد. به گمان من این ژانر هم میتواند چنین تأثیری داشته باشد. علاوه بر این، ادبیات مقولهای نیست که بتوان برای آن حد و مرزی در نظر گرفت. نویسنده تخیلش را رها میکند و مشخص نیست پا به چه سرزمینی میگذارد. به همین دلیل نمیشود برای آن حد و مرزی قائل شد.
به نظر شما مطالعه آثار این ژانر، چه تاثیرات مثبتی بر کودکان و نوجوانان دارد؟
بهطورکلی مطالعه رمان و ادبیات قدرت فکر کردن به آدمهایی که در اطرافشان وجود دارند و اتفاقهایی که در محیط اطرافشان رخ میدهد را به مخاطبان میدهد. باید توجه داشت کودکان و نوجوانان قبل از هرچیزی نیاز دارند ذهنشان خلاق شود. رمانهایی که در این ژانر تولید میشود به خاطر قصه قوی که دارند این خلاقیت را در ذهن بچهها ایجاد میکنند. همچنین مطالعه این کتابها ذهن کودکان و نوجوانان را منسجم میکند.
کیفیت آثار تالیفی و ترجمه در این ژانر را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حوزه تالیف هرچند آثاری خلق شده که با استقبال زیادی از سوی نوجوانان روبهرو شده است اما فکر میکنم هنوز در ابتدای راه هستیم و جای کار برای تولید آثار بیشتر و بهتر وجود دارد. درباره آثار ترجمه هم تا حدی که من مطالعه کردهام، فکر میکنم ترجمههای خوبی از آثار انجام شده است اما ضرورت بهرهگیری بیشتر از ویراستاران توسط ناشران احساس میشود و برخی کتابها باید ازنظر نشانهگذاری و نثر درست فارسی اصلاح شوند.
سيامك گلشيري در سال 1347 در اصفهان به دنیا آمد. این نویسنده بیش از ۱۰ سال است که در دانشگاهها و موسساتی مانند دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس داستاننویسی مشغول است. از گلشیری تا بهحال حدود ۴۰ کتاب منتشر شده است که بیش از ۱۰ رمان و ۵ مجموعه داستان را در بر میگیرد. ازجمله آثار او میتوان به «از عشق و مرگ»، «كابوس»، «با لبان بسته»،(برنده لوح تقدير بهتدرين مجموعه داستان سال 1382 جايزه يلدا)، «سمك عيار»، «اولین روز تابستان»، «تهران كوچه اشباح» و ترجمه آثاری چون «اندوه عيسي»، «ميراث»، «قصه ديگچه و ملاقه»، «زيباترين افسانه هاي جهان»، «چاپلين» اشاره کرد. آثار گلشیری جوایزی از جمله جایزه کتاب سال مهر، لوح تقدیر جشنواره کتاب برتر کودک و نوجوان و لوح تقدیر جایزه یلدا را از آن او کردهاند.
در این باره بیشتر بخوانید:
گیتا گرکانی: خواندن کتابهای ژانر وحشت میتواند برای بچهها سودمند باشد/ دوران شیرین کودکی افسانه است
مدیر نشر ویدا: کتابهای ژانر وحشت مهارتهای زندگی را به نوجوانان آموزش میدهند
محبوبه نجفخانی: انرژی نهفته بچهها با کتابهای ژانر وحشت تخلیه میشود/ داستان خون آشامها بچهها را بیرحم میكند
مصطفی خرامان: نظریه تاثیرات مخرب ژانر وحشت بر کودکان غیر علمی است/ تاثیر مجموعهسازی بر علاقه کودکان به کتاب
مدير انتشارات پيدايش: کتابهای ژانر وحشت در تقویت هوش هیجانی مخاطبان موثر است/کسب لذت از لابهلای مطالعه آثار ترسناک
سپیده خلیلی: ژانر وحشت مشکلات روحی را در کودکان تشدید میکند/ نوجوانان ما مضطربتر از غربیها هستند