شهرام اقبالزاده در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره نامگذاری 18 تیرماه بهعنوان روز ملی ادبیات کودک اظهار کرد: نامگذاری 18 تیرماه بهعنوان روز ملی ادبیات کودک در دولت دهم و بدون مشورت با اهالی ادبیات کودک و نهادهای قدیمی و پیشکسوت آن مانند شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان صورت گرفت. انتخاب روز وفات مهدی آذریزدی به عنوان روز ملی ادبیات کودک نشاندهنده کجسلیقگی آنها بوده است. چراکه روز ملی ادبیات کودک روز جشن و شادی است و نباید روز مرگ و سوگواری برای مهدی آذریزدی را برای این مناسبت انتخاب میکردند و شایسته بود مثلا روز میلاد مهدی آذریزدی برای این مناسبت انتخاب میشد.
این منتقد ادبی افزود: از سویی دیگر در آن زمان نهادهای مدنی مرتبط با ادبیات کودک باید به این نامگذاری و تقارنش با روز مرگ مهدی آذریزدی اعتراض میکردند اما زمانی که این روز انتخاب شد، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به عنوان یکی از نهادهای مهم مرتبط با حوزه کودک به جای اعتراض به چنین انتخابی بیانیه شادباش نیز منتشر کرد.
وی با بیان اینکه مهدی آذریزدی یکی از پیشگامان ادبیات کودک در قلمرو تالیف است، درباره تحولات ادبیات کودک در ایران توضیح داد: نطفههای ادبیات کودک در ایران از دوره مشروطیت با نوشتههایی برای مخاطب کودک شروع شد ولی در آن زمان و حتی قبل از آن هم این مطالب خیلی با هدف مخاطب کودک تولید نمیشدند. از آن زمان نویسندگان و شاعرانی در حوزه کودک به وجود آمدند که برای مخاطب کودک مینوشتند. در دهه 30 نیز افرادی مانند توران میرهادی و مهدی آذریزدی توجه بیشتری به ادبیات کودک در ایران کردند.
این نویسنده و مترجم ادامه داد: آذریزدی در خانواده فقیر و کاملا بستهای متولد شد، خانوادهای که مخالف تحصیل بچهها و مدرسهرفتن آنها بودند. آذریزدی در این شرایط و با وجود مخالفتهای شدید خانوادهاش، با سختکوشی شروع به خودآموزی کرد و چون کتابخوان شده بود متوجه شد شرایط تالیف مناسبی برای کودکان و نوجوانان در ایران وجود ندارد و نبود متن مناسب برای مخاطب کودک و نوجوان را به خوبی درک و شروع به بازنویسی خلاق از متنهای کهن برای کودکان و نوجوانان کرد.
آذریزدی از طلایهداران هوشمند ادبیات کودک ایران است
این نویسنده کودکان و نوجوانان، آذریزدی را از طلایهداران هوشمند ادبیات کودک ایران نام برد و گفت: آذریزدی از دو جنبه اهمیت ادبیات کودک را درک کرده بود؛ نخست نیاز تاریخی کودکان و نوجوانان به ادبیات و دوم اینکه خودش برای آنها متنهایی آماده کرد که تا بهحال 3 و 4 نسل آنها را خواندهاند و با آن بزرگ شدهاند. علاوه بر این مهدی آذریزدی از اعضای هیأت موسس شورای کتاب کودک نیز بوده است و در زمینه شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان تلاش کرده است.
وی در ادامه سخنانش به وضعیت ادبیات کودک و نوجوان از آغاز شکلگیری تابهحال اشاره کرد و گفت: بعد از شکل گیری ادبیات کودک در دوران مشروطه، دهه 40 مصادف با دوره شکوفایی ادبیات کودک در ایران بود. در آن زمان نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک شکل گرفتند. از دهه 40 تابهحال نیز افتوخیزهای زیادی در این حوزه وجود داشته است.
اقبالزاده افزود: گرچه با تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حکومت نقشی جدی در این زمینه ایفا کرد و شورای کتاب کودک که در تخصصیکردن نهاد کودکی و نهاد ادبیات کودک نقش جدی داشتهاند، در کنار آن نهاد مدنی شکل گرفت که مهم ترین نقطه عطف تاریخی ادبیات کودک در دهه 40 محسوب میشود، اما واقعیت این است که ادبیات کودک همیشه تحت فشار رشد کرده است.
این پژوهشگر یادآور شد: در نیمه دوم دهه 50 و دوران انقلاب ادبیات کودک سیاستزده شد، سپس با شروع جنگ تحمیلی و دفاعمقدس ادبیات کودک نیز تحتالشعاع آن قرار گرفت و فضای سیاسی بر ادبیات کودک حکمفرما شد. با فروکش کردن شور انقلابی و شور دفاع از میهن که ادبیات کودک را از مسیر خودش منحرف کرد از نیمه دوم دهه 70 یک نقطه عطف و جهش جدید در ادبیات کودک شکل گرفت و با همت نهادهایی مانند شورای کتاب کودک که هرگز دچار این شور انقلابی نشدند دوباره نگاه تخصصی و کودک محور بر ادبیات کودک حاکم شد و نگاه بزرگسالانه کلیشهای از بین رفت و مجلاتی مانند کتاب ماه کودک و نوجوان، پژوهشنامه ادبیات کودک و نهادهایی مانند انجمن نویسندگان کودکان و نوجوان، انجمن تصویرگران و خانه ترجمه شکل گرفت و افرادی مانند هوشنگ مرادی کرمانی و احمدرضا احمدی در سطح جهان مطرح شدند و نشانههای تحول جدی در ادبیات کودک ایران پدید آمد.
کیفیت ادبیات کودک رشد و کمیت آن افت کرده است
نویسنده «یادداشتهایی درباره نادر ابراهیمی» درباره وضعیت امروز ادبیات کودک نیز اظهار کرد: امروزه از نظر کیفی نسبت به سالهای گذشته در ادبیات کودک و نوجوان رشد داشتهایم اما از نظر کمی پسرفت کردهایم. جمعیت کودکان کشور سهبرابر شده اما تیراژ کتاب یک دهم زمان پیش از انقلاب است که در اثر بیتدبیریها و بیسیاستیهای مدیرانی که شناختی از برنامهریزی فرهنگی نداشتهاند و از خرد جمعی و مشورت با نهادهای مدنی بهره نگرفتهاند، ایجاد شده است.
به گفته اقبالزاده، کاهش شمارگان کتاب سبب شده هم تعداد مخاطبان کاهش یابد و هم از نظر اقتصادی ناشران و نویسندگان در شرایط خوبی نباشند و باید با استفاده از خرد جمعی و هم فکری با نهادهای مدنی مربوطه مانند شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و ... برای این مساله تدابیری اندیشیده شود.
شهرام اقبالزاده، مترجم، نویسنده، ویراستار و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در سال 1333 در كرمانشاه متولد شد. از آثار او ميتوان به ترجمه «فرهنگ اصطلاحات انگلیسی/فارسی»، «گاندی»، «بینظمی نوين جهانی»، «یادداشتهایی درباره نادر ابراهیمی»، «چگونه رمان خود را بازنگري و ويرايش كنيم»، «یاد مهرگان»، «درد جاودانگی»، «آسیب شناسی داستانهای عامه پسند» و «آسیب شناسی داستانهای دینی» اشاره کرد. اقبالزاه در کنار فعالیت نویسندگی و ترجمه برای کودکان و نوجوانان، مدتی نیز به عنوان دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان فعالیت میکرد.