به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مخاطب آثارکهن، بیشتر بزرگسالان و افراد تحصیل کرده هستند. اما کودکان و نوجوانان نیز برای آشنایی با فرهنگ و تمدن گذشته خویش، به برقراری پیوند عمیقی با این متون نیاز دارند. بازنویسی و سادهسازی متون کهن ادبی به زبان ساده برای گروههای سنی مختلف از جمله کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. ضرورت این کار آشنا شدن کودکان و نوجوانان با فرهنگ، آداب و رسوم، تمدن، مفاخر ملی و گذشته ادبی این مرز و بوم است. امروزه شاهد گسترش نشر کتابهای بازنویسی شده متون کهن هستیم که در میان آنها تعداد زیادی نسخههای بیکیفیت و ضعیف نیز دیده میشود که میتواند آسیبهایی را برای مخاطب کودک و نوجوان دربر داشته باشد. در این راستا مریم جلالی؛ عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي، محمدرضا یوسفی؛ نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی و مرجان فولادوند؛ نویسنده و منتقد ادبی در میزگردی با نام «به زبان امروز» به بررسی نحوه بازافريني و بانويسي متون کهن و آسيب شناسي آن در ايران پرداختند.
در ابتدای این نشست ک با حضور جمعي از نويسندگان، مترجمان و محققان در انجمن نويسندگان کودک و نوجوان برگزارشد دکتر مريم جلالي عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و استاد ادبيات کودک و نوجوان درباره تجربه بازنويسي و بازآفريني در کشورهاي ديگر به ارائه توضيحاتي پرداخت.
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه لزوم بازپردازش متون بزرگسال درادبيات کودک و نوجوان سال 1800ميلادي در کشورهاي غربي مورد توجه قرار گرفته است، افزود: تا پيش از اين زمان، قسمت هايي از کتاب ها گزينش ميشد و بدون دخل و تصرف در اختيار گروه سني کودک و نوجوان قرار ميگرفت اما کم کم ضرورت اثبات و انتقال هويت تاريخي، ملي و ديني با ايجاد ارتباط ميان گذشته و حال را احساس کردند و براي سياست گذاري در بازپرداختن و اقتباس از متون بزرگسال وارد عمل شدند.
جلالي افزود: نويسندگان و مسئولان فرهنگي و سياست مداران براي سياست گذاري در اين خصوص پاي کار آمدند و با بکارگيري ظرفيتهاي موجود از جمله رسانههاي دولتي و خصوصي و با تمرکز بر شناخت خواسته و نياز واقعي مخاطب به بررسي و تحقيق پرداختند.
به گفته اين استاد دانشگاه، انتخاب متوني که قابليت جهاني شدن داشته باشد از جمله معيارهايي بود که در بازافريني آثار مورد توجه مسئولان فرهنگي و نويسندگان غربي قرار گرفت.
جلالي با اشاره به اينکه پس از سياست گذاري دقيق چندين ساله، براي تثبيت اين اقدام فرهنگي وارد عمل شدند، افزود: غربيها با اين ديدگاه که ادبيات با ايجاد حس لذت درکودک کمک ميکند تا او هويت و ميراث فرهنگياش را کشف کند، با استفاده از محرکهاي ديداري و نوشتاري توانستند آثار نويسندگان برجستهاي چون شکسپير را به گونهاي بازآفريني کنند که توجه کودکان و نوجوانان را به خود جلب کند.
به گفته وی، غربيها براي تثبيت پديده ادبي بازآفريني و بازنويسي آثار کهن فرهنگيشان در قالب يک برنامه مدون و مطالعه بر روي مکانهايي چون مهدکودکها و مدارس پيش رفتند و به همين دليل توانستند در اين راه وفق عمل کنند. اين در حالي است که درکشور ما به رغم انجام بازآفريني و بازنويسي متون قديمي براي کودکان و نوجوانان هنوز نه از سياستگذاري در اين زمينه خبري هست و نه از تدوين برنامهاي مدون و مستمر.
جلالي با بيان اينکه نبايد اجازه دهيم امپرياليسم فرهنگي با رويکردهاي خاص خودش ادبيات کودک و نوجوان ما را تصاحب کند بر لزوم سياست گذاري و تدوين برنامهاي براي پيشبرد هدفمند بازافريني و بازنويسي متون کهن ارزشمند کشورمان براي مخاطبان کودک ونوجوان تاکيد کرد.
لزوم تغيير ساختار داستانهای متناقض با هنجارهای اجتماعی
مرجان فولادوند نیز در ادامه اين نشست به ارائه توضيحاتي درباره خيانت و خدمت بازنويسی پرداخت و گفت: از آنجا که عصر حاضرناگزير به بازنويسي و بازافريني متون کهن هستيم بايد در خصوص چگونگي انجام اين اقدام فرهنگي مطالعه و تحقيق کنيم.
اين پژوهشگر و نويسنده با اشاره به اينکه در حال حاضر به دليل استقبال و تمايل مخاطبان به خواندن اثار و متون کهن بخش مهمي از کتابهاي حوزه ادبيات کودک و نوجوان در حيطه بازآفريني قرار گرفته است از اين رو نويسندگان و مترجمان براساس معيار و ملاک مشخصي به بازافريني و بازنويسي بپردازند.
وي ادامه داد: با توجه به تحولات اجتماعي، بازنويسي براي اصالت بخشيدن به معنا به جاي لفظ مورد توجه قرار گرفته است و نويسنده بايد براي بازنويسي متون سه حوزه فولکولوريک، متون مذهبي و کلاسيک بر اساس اقتضائات و حيطههاي اين سه حوزه پيش برود و اين امر مستلزم شناخت درست متون و انتخاب درست آنهاست. موضوعي که گاهي آنگونه که بايد مورد توجه قرار نميگيرد و نتيجه آن بازنويسي اثري ميشود که يا کارکردش در دنياي امروز را از دست داده و با هنجارهاي اجتماعي سازگار نيست، يا مورد استقبال خواننده قرار نميگيرد.
اين پژوهشگر ادامه داد: داستانهايي که با هنجارهاي اجتماعي تطابق ندارند براي بازنويسي نيازمند تغيير ساختار هستند اما متاسفانه گاهي نويسندگان نسبت به اين موضوع کم توجهي ميکنند.
بازنويسی آگاهانه آشکار کننده معنای پنهان متن است
اين نويسنده با تاکيد بر اينکه بازنويسي آگاهانه آشکار کننده معناي پنهان متن است، مخدوش شدن معنا در بازنويسي را يکي از مشکلات اين حوزه دانست و افزود: متاسفانه به دليل عدم تسلط نويسنده بر متن اصلي و عدم دريافت مفهوم دقيق آن، اثر بازنويسي شده معناي پنهان در متن اصلي را مخدوش ميکند و نميتواند منظور نويسنده اصلي را به مخالب القا کند.
فولادوند فروکاستن معنا را يکي ديگر از آسيبهاي بازآفريني عنوان کرد و گفت: در متون کهن و مذهبي داستان ساده و به راحتي قابل فهم است حال انکه در متون کلاسيک به رغم صورت ظاهري ساده چند لايگي معنايي وجود دارد که در بازافريني با کاهش بخشي از مطلب به دليل محدوديت حجم برخي ازلايه هاي معنايي متن تقليل يافته و در نهايت داستاني بدون پايان و هدف مشخص به مخاطب ارائه ميشود.
اين نويسنده تاکيد کرد: براي بازافريني، بازنويسي و اقتباس آثار به ويژه براي مخاطب کودک و نوجوان بايد نظام همگني وجود داشته باشد که هم نويسنده و هم مخاطب با آن آشنا باشند.
فولادوند در پايان توصيه کرد: نويسندگان در بازنويسي مطلب در عين وفاداري به متن اصلي سعي کنند بخشهايي از متن اصلي را که شيرينتر و دوست داشتنيتر است در لابهلاي متن بگنجاند تا خواننده به مطالعه متن اصلي نيز ترغيب شود .
شاهنامه مجموعهای از حکمت، تاريخ، اسطوره، مردم شناسی و داستان است
در ادامه اين جلسه محمدرضا يوسفي يکي ديگر از نويسندگان نامدار کودک و نوجوان که بازآفريني مجموعه چند جلدي شاهنامه براي کودکان و نوجوانان را در کارنامهاش دارد درمورد تجربههای شخصي و نحوه بازنويسي اين اثر ارزشمند به ارائه توضيحاتي پرداخت و گفت: از کودکي علاقه بسياري به داستانهاي شاهنامه داشتم، پاي صحبتهاي نقالها مينشستم و بارها براي سياوش گريه کردم . به همين دليل از زمان شروع نويسندگي دلم ميخواست داستانهاي اين اثر ارزشمند فرهنگي را بازآفريني کنم و نهايتا بعد از سالها به اين هدف رسيدم.
اين نويسنده و پژوهشگر با بيان اينکه شاهنامه مجموعهای از حکمت، تاريخ، اسطوره، مردم شناسی و داستان است، افزود: در بازآفريني نويسنده فقط از متن الهام میگيرد، ممکن است کمی شخصيتها و زاوايه ديد را تغيير بدهد و در نهايت يک اثر جديد را به مخاطب ارائه دهد. مجموعه 63 جلدي شاهنامه که براي مخاطبان نوجوان نوشتهام و مجموعه 50 جلدي براي کودکان را با الهام از داستانهاي شاهنامه بازآفريني کردم و خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت.
وی با تاکيد بر لزوم ساختارشناسي اسطورهها افزود: برخی نظريه پردازان در اين زمينه ورود پيدا کردهاند و اميدوارم اين گامها استمرار داشته باشد.
یوسفی گفت: در بازآفرينی شاهنامه براي کودکان و نوجوانان تلاش کردهام تا حد امکان درون مايه و شخصيتها را حفظ کنم و برخلاف داستانهاي شاهنامه که اپيزودگونه و بخش بخش است در بازآفريني اين اثر داستانها را در قالب يک رمان مستقل و حلقههای به هم پيوسته نوشتهام.