به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه «الف دختر و زاغ پسر» نوشته ماركوس سجویك و ترجمه شهره نورصالحی از سوی انتشارات پیدایش برای نوجوانان دوستدار داستانهای هیجانانگیز منتشر شده است.
الفی و زاغی، قهرمانان این مجموعه ماجراهای ترسناكی را از سر میگذرانند. این دختر و پسر ماجراجو قدرتهای منحصربه فردی دارند. زاغی از بلندترین درختها مثل آب خوردن بالا میرود و الفی هم یك دختر فرز و چابك است كه هوش فوقالعادهای دارد. الفی و زاغی تصمیم دارند با كمك هم دنیا را از دست غولها، كوتولهها، دیوها، جادوگرها و چیزهایی كه توی جنگل جهنمی میخزند و میلولند نجات بدهند. اما این كار به این آسانی هم نیست. آنها در مسیر نجات دنیا با موانع مواجه میشوند و ماجراهای ترسناك، مرموز و خندهداری را از سر میگذرانند. هر جلد از این مجموعه درباره یكی از ماجراهای هیجانانگیزی است كه دلفی و زاغی با آن دست و پنجه نرم میكنند تا دنیا را از شر پلیدیها نجات دهند.
«جنگل جهنمی» نخستین جلد این مجموعه است. در این جلد ماجرا تازه شروع میشود و طی یك اتفاق عجیب الفی و زاغی با هم دوست میشوند و تصمیم میگیرند دنیا را نجات دهند. «كوهستان هیولاها» عنوان جلد دوم است و قصههای عجیبی درباره جادوگر دیوانه و غولهایی تعریف میكند كه قصد جان الفی و زاغی را دارند.
«دریای دلهره» نیز عنوان جلد سوم است. در این جلد الفی و زاغی به شدت در دردسر افتادهاند. موجهای طوفانی و قرمز دریای دلهرهآور آنها را به سمت دزدهای دریایی و هیولاهای بیرحم میبرد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «از نظر زاغی بهار بهترین وقت و فصل سال است وقتی که همهی موجودات کوچولو تو جنگل دنیا میآیند. واقعا که این پسر یک گلوله احساس است.
اِلفی گفت: «هیچم بامزه نیست.»
زاغی چیزی نگفت. آنقدر گرسنه و عصبانی بود که زحمت جواب دادن را به خودش نداد.
دوتایی توی یک ساحل داغ ولو شده و به دریا زل زده بودند.
بعضیها این کار را میکنند که لذت ببرند و حال کنند، اما حال اِلفی و زاعی درست برعکس بود. موش خودش را روی سر زاغی گلوله کرده و خوابش برده بود. از شدت گرما حال نداشت چشمهایش را باز نکه دارد.
اِلفی که دوست نداشت بهش بیمحلی کنند، دوباره گفت: «گفتم هیچ بامزه نیست.»
زاغی زیرلبی گفت: «دفعه اولم شنیدم چی گفتی.»
ـ خب؟
ـ خب که چی؟
ـ خب که چه جوابی داری؟
ـ راجع به چی؟
ـ راجع به چیزی که من گفتم.
ـ تو چیزی نگفتی.
اِلفی بهش توپید که: «چرا، گفتم!» و گوشهایش رفتند که صورتی بشوند، اما زاغی آنقدر از آن اوضاع بیزار و خسته بود که فکر کرد به جهنم که گوشش صورتی شده. حالا دیگر درسش را روان بود و میدانست هرچه رنگ گوشیهای اِلفی صورتیتر بشود، عصبانیتش هم شدیدتر خواهد شد، اما در این لحظه «گوش صورتی» آخرین چیزی بود که حاضر بود بهش فکر کند.»
«كویر وحشت» عنوان جلد چهارم است. مأموریت خطرناك زاغی و الفی به بدترین جای ممكن رسیده است. در این جلد کویر داغ، شتر بدعنق، جن بدعنقتر و غولهای ماسهای وارد داستان میشوند.
«شهر شوم» پنجمین عنوان از این مجموعه است. در این جلد تعقیب و گریز نفسگیری رخ میدهد و كسی نمیداند الفی و زاغی تلاش میکنند از آن جان سالم به در ببرند. «غارهای مرگبار» نیز عنوان جلد آخر است كه در آن سرانجام این دختر و پسر شجاع و عجیب و غریب فاش میشود.
شهره نورصالحی مترجم کتابهای کودک و نوجوان است. از او تا به حال آثار مختلفی به فارسی ترجمه شده است که ازجمله انها میتوان به «بازداشتگاه متروک»، «پیامک عوضی»، «توتنخامون و گور گنجینههایش»، «جانور»، «تالار مخفی»، «پارک وحشت» و «ترس و لرز» اشاره کرد.
انتشارات پیدایش مجموعه 6 جلدی «الف دختر و زاغ پسر» را با شمارگان هزارو500 نسخه برای هر جلد منتشر کرده است.