فرشید مثقالی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت هفته تصویرگری، درباره وضعیت تصویرگری کتاب کودک در ایران گفت: اتفاق تازهای در تصویرگری کتاب کودک رخ نداده است، با همه کوششها و علاقه و اشتیاقها، از لحاظ اساس و بنیاد، همان مسائل قبل است، البته شلوغتر و پرسروصداتر شده است.
برنده جایزه هانس کریستین آندرسن سال 1974 ادامه داد: به طور کلی علت وجود تصویر در کتاب، کامل کردن متن است، در کتاب کودک علتی برای استفاده از تصویرگری به جز ملموس کردن نوشته و پر کردن فضاهای خالی متن وجود ندارد؛ فضاهایی که متن نتوانسته یا نخواسته به آن بپردازد. نکات مهم و بنیادی در تصویرسازی وجود دارد که ماقبل از انواع تصویرگری است که این روزها مورد توجه است، و هنوز مهجور و ناشناخته باقی ماندهاند.
تصویرگر کتاب «ماهی سیاه کوچولو» افزود: تصویرگری خوب و مناسب باید بتواند با کودک ارتباط برقرار کند اما متاسفانه اغلب در تصویرگری به تنها چیزی که تعمق نمیکنیم مخاطب و توانایی ادراک و طریق ارتباط با اوست. معمولا جادوی شکل، طرح و رنگ آنچنان ما را به خود مشغول میکند که فکر نمیکنیم برای چه کسی کار میکنیم.
مثقالی همچنین یادآور شد: یکی از عمدهترین اهداف مخاطبان کودک در کتاب خواندن، سرگرمی و لذت بردن است. بنابراین تصاویر بایستی در این سرگرم کردن و لذت بردن نقش بازی کنند، وگرنه علیت خود را کمرنگ میکنند.
وی درباره توان و قدرت تصاویر با اشاره به مورد خاصی در تصویرسازی توضیح داد: مثلاً یکی از جذابترین انواع کتابهای تصویری سرگرمکننده که تصویر واقعاً نقش تعینکننده دارد، کتابهای کمیک هستند. درواقع کتابهای کمیک نیمچه فیلمی هستند که با قدرت روایتی تصویر باعث سرگرمی خواننده میشوند و خواندنشان برای مردم چه کودک و چه بزرگسال جذابیت دارد و سرگرمکننده است. مثلاً در ژاپن مردم اغلب در وسایل نقلیه عمومی مانند قطارها وقت خود را صرف خواندن کتابهای کمیک میکنند. کتابهای کمیک درسالهای گذشته در کشور ژاپن دو میلیارد دلار فروش داشتهاند، در فرانسه نیز کتابهای کمیک «داستانهای آستریکس» ۸۵۰ هزار نسخه فروش داشته است. اما متاسفانه به چاپ این کتابها در کشور ما آن طور که باید توجه نمیشود.
ناشران شناخت زیادی نسبت به آثار کمیک ندارند
مثقالی در پاسخ به این سوال که چرا این نوع کتاب در کشور ما باب نیست، بیان کرد: در وحله نخست اینکه اصولا این نوع کتاب در بین ناشران ما چندان شناخته شده نیست. بنابراین انگیزهای برای سرمایهگذاری ناشران در تولید کتابهای کمیک وجود ندارد.
تصویرگر کتاب «عمو نوروز» افزود: مشکل بعدی این است که جدا از تصویرسازان متبحر در این ژانر، ما نویسنده و داستاننویس در حوزه کمیک نداریم. و تا داستانی نباشد نمیتوان کتاب تولید کرد. البته نمیتوانیم بگوییم نویسندگان ما توان اینچنین کاری را ندارند شاید مشکل اصلی درآمد آن است. اگر این حوزه درآمدزا بود شاید نویسندگان نیز به آن روی میآوردند. اما چون کمیک در کشور ما چندان مورد توجه قرار نمیگیرد نمیتواند دربردارنده درآمد مستمر برای نویسندگان و تصویرسازان آن باشد و آنها نیز تمایلی برای تولید اثر در این حوزه ندارند.
برنده جایزه کتاب بلونیا در ادامه گفت: یکی از دلایل عمده این بیتوجهی هم برمیگردد به سالهای گذشته که در کشور ما کمیک پدیدهای غیر ایرانی محسوب میشد و میگفتند که از آن ما نیست و درنتیجه سالها در کشور ما مغفول ماند. درحالیکه کمیک انواع مختلفی مانند «تنتن» دارد. مگر کتابهای «تن تن» بد بودند؟
مثقالی با بیان اینکه باید در این زمینه پختگی لازم ایجاد شود، گفت: تولید آثار کمیک یک کار گروهی است و همه عوامل به یک اندازه در تولید آن نقش دارند. ما تصویرگران بسیار محدود ولی خوبی در کشورمان داریم که قابلیت تولید آثار کمیک را دارند اما چون محتوایی وجود ندارد و ناشران نیز حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه نیستند، نمیتوانند کاری از پیش ببرند. لذا در این زمینه به یک همت و اراده اساسی از سوی ناشران نیاز است تا وارد این حوزه شوند.