محبوبه نجفخانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره گرایش نوجوانان به آثار ترجمه شده گفت: علت اصلی گرایش مخاطبان به خصوص نوجوانان به کتابهای ترجمه، تنوع ژانرهای گوناگون و روزآمد و جذاب بودن موضوعات کتابهای ترجمه است. نوجوانان به داستانهای فانتزی، ماجراجویانه، پلیسی معمایی، علمی و تخیلی، وحشت، آخرالزمانی، واقع گرا و طنز علاقه زیادی دارند. اما به جز یکی دو ژانر، جای بقیه ژانرها در ادبیات تالیفی ایران خالی است. ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک غرب، نوپا به حساب میآید و نویسندگان ما برای اعتلای ادبیات کودک ایران راهی طولانی در پیش دارند.
این مترجم افزود: دوم این که نویسندههای غربی مخاطبانشان را دست کم نمیگیرند و در حوزههای مختلف علوم انسانی مطالعات گستردهای دارند. نویسندههای علمی و تخیلی کارشان به مراتب دشوارتر است. آنها علاوه بر حوزه علوم انسانی، در علوم ریاضی، کامپیوتر، ژنتیک، هوا، فضا و ... نیز باید مطالعه داشته باشند. رولد دال نویسنده شهیر انگلیسی نروژیالاصل، در کتاب «پسر» میگوید: «نوشتن برای کودکان به مراتب سختتر از نوشتن برای بزرگسالان است. اگر او نویسنده داستانهای علمی تخیلی باشد، همیشه در دنیایی از ترس زندگی میکند. هر روز جدید، ایدههای جدید میطلبد.»
نجفخانی تصریح کرد: ما مترجمان حرفهای به جنگی نابرابر با مولفان دست زدهایم، زیرا بهترین آثار و شاهکارهای ادبیات کودک جهان را گزینش و ترجمه میکنیم و طبیعتا مولفان ما قادر نیستند با چنین آثاری رقابت کنند. هرچند که تمام کتابهای ترجمه شده در بازار ما، شاهکار ادبیات نیستند. در این دو سه سال اخیر، به ویژه با ورود ناشران تازه کار به حوزه ادبیات کودک، بازار نشر با حجم عظیمی از کتابهای بیکیفیت و ترجمههای ضعیف روبهرو شده است. طبق نظر فعالان حوزه ادبیات کودک، تنها راه رهایی از این بازار آشفته، پیوستن دوباره ایران به قانون بینالمللی رعایت حقوق مولف یا کپی رایت است.
مترجم کتاب «وقتی بابا كوچك بود» افزود: گرچه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در چند سال گذشته، برای مقابله با رمانهای ترجمه، طرح صد رمان نوجوان تالیفی را به مرحله اجرا گذاشت و نویسندگان حرفهای کودک و نوجوان را به همکاری دعوت کرد، اما به گفته گروههای بررسی کتاب، این طرح چندان موفق نبود. به جز چند رمان خوب و قابل اعتنا که برنده جوایزی هم شدند، بیشتر آثار دارای ساختاری ضعیف و موضوعات تکراری و سطحی بودند که باعث دلسردی مخاطبان به آثار تالیفی شدند. پخش ضعیف کانون هم مزید بر علت شد و همان تعداد آثار خوب هم به دست خیلی از مخاطبان نرسید و در بازار نشر به خوبی دیده نشدند. برخی از نویسندهها در مصاحبههایشان خواستار حمایتهای دولتی از تالیف شدهاند، اما عدم موفقیت طرح رمان کانون با وجود حمایتهای مالی کلان نشان دهنده این است که مشکل جای دیگری است.
مولفان دغدغههای روحی و ذهنی کودکان و نوجوانان را به خوبی نمیشناسند
به گفته نجفخانی، علت دیگر عدم استقبال نوجوانان از آثار تالیفی این است که، بسیاری از مولفان دغدغههای روحی و ذهنی مخاطبان کودک و نوجوان را به خوبی نمیشناسند و صرفا برای خوشآمد منتقدها، خانوادهها و معلمها مینویسند. گویی هنوز قادر نیستند خود را از تارهای نامرئی ادبیات تعلیمی رها کنند و از دید یک کودک و نوجوان امروزی به دنیا نگاه کنند. دنیایی که این گروه به کودکان پیشنهاد میکنند، دنیایی با معیارهایی اخلاقی و رفتاری کاملا اتو کشیده است. شاید که به نظرشان این دنیا، دنیای امنی باشد اما از نظر کودکان این دنیا، دنیای کهنهای است که مابه ازای بیرونی ندارد. این دنیا برای کودکان قابل تنفس نیست.
مترجم مجموعه «نامههای فیلیکس» با بیان اینکه امروزه با پیشرفت تکنولوژی و فضاهای مجازی، جهان ما کوچکتر شده است، گفت: ما در دنیایی چند فرهنگی زندگی میکنیم و در میدان تقاطع زمانها و فرهنگهای مختلف و تجربههای تاریخی مختلف قرار داریم. دسترسی نوجوانان به اینترنت و بازیهای رایانهای آنها را تنوع طلبکرده، سلیقهشان را به شدت تغییر داده و توقعشان را بالا برده است. این نسل دیگر با زندگی روزمره و تجربههای کوچک نویسنده از شهر و روستای دوران کودکیاش که روپوش رمان به تن کرده است، ارتباط برقرار نمیکند و با شخصیتهای سطحی این رمانها همذاتپنداری نمیکند.
آموزش و پرورش از مقصران اصلی رکود ادبیات تالیفی است
نجفخانی تنها راه تحول در ادبیات کودک تالیفی، علاوه بر روزآمد شدن نویسندگان، ارتباط آنها با مخاطبان دانست و افزود: اگر نویسندگان از نزدیک با نوجوانان گفتوگو کنند، آثارشان را برای آنها بخوانند و نظرشان را جویا شوند، میتوانند نیازسنجی کنند. سپس به مرور، شاهد تحول در ادبیات کودک و نوجوانمان خواهیم بود که در همه جای جهان، ادبیات پایه به حساب می آید. بهترین حمایتی که میتوان از دولت انتظار داشت بازکردن درهای بسته مدارس به روی نویسندگان است. در حال حاضر، تنها تعداد اندکی از مدارس غیرانتفاعی پذیرای برخی از نویسندگان هستند.
به گفته مترجم کتاب «دختر گلهای وحشی»، شاید بیراه نباشد اگر ادعا کنیم که آموزش و پرورش در جایگاه خود، یکی از مقصران اصلی رکود ادبیات تالیفی به شمار میآید. با آنکه این سازمان میتوانسته در این زمینه نقشی کلیدی و سازنده ایفا کند، ولی عملا نسبت به این مسئله بیتوجهی نشان داده و میدهد. در حالی که سالهاست در مدارس کشورهای پیشرفته نویسندگان کودک و نوجوان با یاری آموزش و پرورش به مدارس میروند و از نزدیک با مخاطبان دیدار و گفتوگو میکنند و همین امر نه تنها در رشد و اعتلا و شکوفایی ادبیاتشان و پرورش جوانانی خلاق موثر بوده، بلکه موجب شده تا با فروش کالاهای فرهنگیشان، بازارهای جهانی را به تسخیر درآورند.
هرج و مرج در بازار نشر خانوادهها را دچار سرگشتگی کرده است
نجفخانی درباره ضررهای آشفته بازار ترجمه در ایران بیان کرد: متاسفانه هرج و مرج در بازار نشر، نه تنها مترجم و ناشر و کارشناسان ادبیات کودک بلکه خانوادهها را دچار سرگشتگی کرده است. برخی از ناشران غیرحرفهای که به تازگی وارد حوزه ادبیات شدهاند به این آشفتگی دامن زدهاند. آنها با چراغ خاموش بازار نشر را رَصَد و کتابهای پرمخاطب را شناسایی میکنند و کتابهایی را که مترجم اولی با سختی پیچیدگیهای متن را حل کرده، به مترجم غیرحرفهای میدهند و این مترجم نه از روی زبان اصلی که از روی ترجمه فارسی مجددا دست به ترجمه میزند. اتفاقی که دو سه سالی است در حوزه کودک و همچنین بزرگسال افتاده است.
این مترجم و منتقد ادبی با تاکید بر اهمیت دانش در حوزه ترجمه گفت: بنده هیچ مخالفتی با ورود جوانها به حوزه ترجمه ندارم و از آنها حمایت هم میکنم، اما به شرطی که آنها با دانش وارد این حوزه شوند و جوانمردانه کار کنند. برخی دیگر از ناشران نیز کتابهای پرفروش جهانی را خریداری کرده و با دستمزدی ناچیز به مترجمان جوان میدهند و آنها هم با اندک سواد زبان مبدا و مقصد و بدون اطلاع از ادبیات کودک و آشنایی با لحن و زبان این رده سنی، صرفا به سفارش ناشر دست به ترجمه ناقص این آثار میزنند که حتی با ویراستاری شدید هم به سختی قابل خواندن هستند. بازار از این گونه ترجمهها اشباع است و حتی صدای بررسان شورای کتاب کودک را هم درآورده است. در حالی که ورود به هر حوزهای دانش خاص خود را میطلبد. امیدواریم ایران دوباره به قانون کپی رایت بپیوندد تا این هرج و مرج و آشفتگی به پایان برسد.