علیرضا گلدوزیان در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به مناسبت هفته تصویرگری، در ارزیابی وضعیت تصویرگری کتاب کودک در ایران، مهمترین موضوع در این حوزه را توجه به مخاطب دانست و گفت: مخاطبشناسی و دریافت صحیح از مخاطب موردنظر در این حوزه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. البته فقط تصویرگران نیستند که باید به این مساله توجه داشته باشند نویسندگان نیز باید دریافت کامل و درستی از مخاطب خود داشته باشند و به این درک و شعور رسیده باشند. احاطه و دانش ناشران نیز در این مساله نقش عمدهای دارد. ناشری که به کتاب بهعنوان یک کالای تجاری نگاه میکند با ناشری که آن را یک کالای فرهنگی میبیند، متفاوت است. ناشران باید تصویرگران مختلف و تخصص کاری آنها را بشناسند و بدانند که هر متن را باید به کدام تصویرگر سفارش دهند.
شناخت تصویرگر از جامعه هدف بسیار مهم است
برنده قلم طلایی بلگراد در سال 2003 ادامه داد: از سویی تصویرگران باید بدانند که از نظر مردمشناسی، روانشناسی، شرایط اجتماعی، بومی، آداب و رسوم و ... با چه قشری از مخاطبان سروکار دارند. همچنین باید به گروه سنی مخاطب موردنظر نیز توجه کنند و بدانند که هر مطلبی را در تصویرگری برای چه گروه سنیای تا چه حد باز کنند و بپردازند. همچنین به مواد، متریال و تکنیکهای تصویرگری برای کتاب آشنا باشند و بدانند میزان و حدود ساختار طراحی که انجام میدهد باید با ساختار فکری، ذهنی مخاطب تناسب داشته باشد.
تصویرگر باید بداند که چرا و با چه هدفی این کار را انجام میدهد
تصویرگر کتاب «آغوشت را باز کن» افزود: در این زمینه باید آسیبشناسی لازم انجام شود و ببینیم که تصویرگریهایی که انجام میشود تا چه اندازه در راستای پاسخگویی به نیاز جامعه است. باید ببینیم که تا چه اندازه پرداختن به موضوعاتی مانند ادبیات کهن که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است مطابق نیاز جامعه ماست.
وی یادآور شد: متاسفانه در کشور ما نویسنده، ناشر و تصویرگر این کار را انجام نمیدهد. در حالیکه کسی که شروع به تصویرگری میکند باید دریافت درستی از این موارد داشته باشد تا بتواند اثری جذاب برای مخاطبش تولید کند. تصویرگر باید بداند که چرا و با چه هدفی کار تصویرگری انجام میدهد. تصویرگر برای مخاطبان تصویرگری میکند بنابراین باید به آنها بیاندیشد و سوژهها و تصویرهایی را استفاده کند که دریافت درستی از متن به مخاطب بدهد. با این کار میتوانیم فضای تصویرسازی صحیحی را برای کتاب کودکان ایجاد کنیم. باید ببینیم برای مخاطبان چه کردهایم و در زمینه تصویرگری چه پیشرفتهایی داشتهایم.
به گفته این مدرس تصویرگری، امروزه با حجم زیاد ورود کتاب مواجهایم که با تصویرهای اصلی منتشر میشوند و ناشران تلاش میکنند آنها را با بهترین کیفیت منتشر کنند. اما کتابهای تالیفی با تصویرگری داخلی با این کیفیت منتشر نمیشوند. کیفیت بالای چاپ کتابهای ترجمه باید در زمینه کتابهای تالیفی هم لحاظ شود.
کسب جوایز در حوزه تصویرگری ملاک موفقیت در این حوزه نیست
گلدوزیان با بیان اینکه کسب جوایز متعدد در حوزه تصویرگری نمیتواند ملاک درستی برای قضاوت درباره وضعیت تصویرگری کتاب کودک باشد، تاکید کرد: واقعیت این است که گرفتن جوایز هیچ ربطی به اینکه ما توانستهایم در حوزه تصویرگری موفق باشیم و پاسخگوی نیاز مخاطبانمان باشیم، ندارد. با اینکه جوایز خارجی اعتبار معنوی و خوبی را برای کشور به ارمغان میآورند اما قدرت شناخت مخاطب، مدیریت هنری درست، ایجاد فضای درست برای عملکرد منطقی نشر و بهوجود آوردن زمینه برای شناخت نیاز مخاطبان را در تصویرگران ما بهوجود نیاوردهاند. جوایز یک تیتر هستند و ممکن است بتوانند زندگی فرد را متحول کند. اما ما تصویرگران باید ببینیم تا چه اندازه توانستهایم برای مخاطبانی که جامعه هدفمان هستند کار درست انجام دهیم و به آنها بیاندیشیم.
تصویرگران برای شناخت کامل مخاطب به آموزش نیاز دارند
تصویرگر کتاب «جوراب سوراخ» با یبان اینکه تصویرگران برای شناخت کامل مخاطب از همه لحاظ، به آموزش نیاز دارند، گفت: تصویرگران ما آموزش ندیدهاند. ما همچنان درگیر ظواهر هستیم. در تصویرگری همیشه زیبایی بیرونی و ظاهری اهمیت دارد و به ساختن یک تصویر زیبا اهمیت داده میشود ولی توجه نمیشود که چه تاثیری میتواند در رشد ذهنی مخاطب داشته باشد.
گلدوزیان در ادامه بیان کرد: تصویرگران دریافت تکنیکی دارند درحالیکه باید ببینند رابطه بین متن و تصویر را چگونه درک کردهاند؟ تصویرگران باید بتوانند روی متن تمرکز کنند و تصویر قابل درک و فهمی برای مخاطبان ارایه کنند. از سویی ناشر هم باید این تصاویر را با بهترین کیفیت منتشر کند و کتاب را به دست گروه سنی هدف برساند، گروه سنیای که برای دیدن آن تصاویر آموزش دیده است. این یک چرخه است و تا زمانی که درست انجام نشود نمیتوان توقع داشت پیشرفت زیادی در بازار نشر داشته باشیم.
به گفته برنده جایزه بزرگ براتیسلاوا، ما نیاز به زیرساختهای درستی در آموزش و پرورش داریم. باید ببینیم که مربیان و معلمان ما تا چه اندازه برای قصهگویی، آموزش نقاشی و تصویرگری و همچنین آموزش کودکان برای درک درست از متن و تصویر آموزش دیدهاند. تصویرگری موضوع بسیار مهمی در جامعه است اما متوجه کمبودهایی که در این حوزه وجود دارد و چالشهای موجود نیستیم.
درباره گلدوزیان
علیرضا گلدوزیان تصویرگر کتاب های کودکان و نوجوان سال ۱۳۵۵در تهران به دنیا آمد. او کارشناس ارشد رشته گرافیك از دانشگاه هنر است و فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۴ با طراحی پوستر برای فیلم سینمایی «گروگان» آغاز کرده است. گلدوزیان تاکنون برای آثار فراوانی در حوزه کودک و نوجوان تصویرسازی کرده است، از جمله: «این همانی» نوشته فریده خلعتبری، «آغوشت را باز کن» نوشته عذرا جوزدانی، «بازیها جورواجورند» سروده شکوه قاسمنیا، «باعلی، یاعلی» نوشته فریبا کلهر، «خانم معلم آقای نقاش» نوشته علیاصغر سیدآبادی، «زرافه من آبی است» نوشته سوسن طاقدیس، «سنگ قرمز کوچولو» سروده افسانه شعباننژاد، «بازیهای پنج انگشت» سروده مصطفی رحماندوست. گلدوزیان در سال ۲۰۰۲ برای تصویرگری کتاب «زرافه من آبی است» جایزه baij ژاپن را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۳ نیز قلم طلایی بلگراد را برای تصویرگری کتاب «جوراب سوراخ» گرفت. تصویرگری کتاب «یك شب تاریك» درسال ۲۰۰۴ برگزیده نمایشگاه بولونیا شد و سال ۲۰۰۵، دو كتاب «جوراب سوراخ» و «مداد سیاه و مداد قرمز» جایزه بزرگ براتیسلاوا را گرفت.