محسن هجری در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره ترجمه تعدادی از آثارش به زبان گرجی در دانشگاه تفلیس، گفت: همه چیز از نمایشگاه کتاب ایران در تفلیس آغاز شد. دانشجویان گرجی رشته زبان و فرهنگ ایران با دیدن چند اثر که در کتابی تحت عنوان فصل چیدن منتشر شده بودند و مطالعه آنها، به ترجمه این کتابها ترغیب شدند و تصمیم گرفتند کار ترجمه این آثار را زیر نظر اساتید کرسی ایرانشناسی دانشگاه تفلیس آغاز کرده و به نتیجه برسانند.
این نویسنده و منتقد ادبی افزود: گروه ترجمه ترکیبی از پنج دانشجوی پسر و دختر بود که زبان فارسی را به صورت قابل فهم فرا گرفته بودند. این تسلط از آن جهت حائز اهمیت بود که زبان گرجی به عنوان یک زبان باستانی از ویژگیهای خاص خود برخوردار است و نقاط اشتراک آن با زبان فارسی بسیار اندک است. در هرصورت بعد از اهتمام آنها به امر ترجمه، از طریق رایزنی فرهنگی ایران درگرجستان تماس گرفتند و مرا از روند کار باخبر کردند.
توجه به ارزشهای زبانی و بومی اثر در ترجمههای آکادمیک
هجری درپاسخ به این پرسش که ترجمه ادبیات معاصر ایران در فضای دانشگاهی خارج از کشور چه مزیتهایی میتواند داشته باشد، گفت: محافل آکادمیک علاوه بر داشتن یک رشته نقاط اشتراک با مخاطب عام، دارای نقاط افتراقی هستند که حائز اهمیت است. از جمله اینکه علاوه بر توجه به جذابیتهای داستانی که برای مخاطب عام هم مطرح است، به ارزشهای زبانی و بومی اثر هم توجه میکنند. همچنین تسلط مترجمان به زبان مقصد کمک شایانی میکند تا ترجمهای متناسب با حالوهوای مخاطبان انجام شود و نکته مهمتر قابلیت ترجمهپذیری یک اثر است که برای مخاطب غیرایرانی قابل فهم باشد و احساس مستتر در متن را به آنها منتقل کند. ولی شاید مهمترین ویژگی ترجمه آثار ایرانی درمحافل دانشگاهی، دقت نظر آنها در ترجمه دقیقتر واژهها و مفاهیم است که آن را از ترجمههای شتابزده و مخدوش متمایز میکند.
لزوم حمایت رایزنیهای فرهنگی از دادوستدهای فرهنگی
نویسنده «ایستاده بر خاک» در توضیح اینکه چرا دادوستد کافی میان ادبیات معاصر ایران و مخاطبان خارجی وجود ندارد، گفت: دست کم سه مسیر برای ترجمه آثار ایرانی وجود دارد. نخست اینکه مترجمی در آن سوی مرزها، به صورت اتفاقی نسبت به خواندن ترجمه یک اثر ترغیب شود که با توجه به حضور ضعیف ما دربازارهای جهانی، امری نادر است. دوم این که آژانسهای ادبی این مهم را به عهده بگیرند که در این صورت برای آنها بازگشت سرمایه ضروری است و زمانی به انتشار یک اثر مبادرت میکنند که از سودآوری آن مطمئن باشند. درمسیر سوم از طریق محافل آکادمیک امر ترجمه محقق میشود که مستلزم آن داشتن کرسیهای ایرانشناسی و رشتههای ادبیات و زبان فارسی در دانشگاههای خارج از کشور است. اما در هر صورت ضرورت دارد که رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج از کشور از این دادوستد فرهنگی حمایت کنند، بیآنکه بخواهند سلیقه خاص خود را تحمیل کنند.
توجه به قواعد خلق اثر سبب جذب مخاطبان میشود
هجری در پاسخ به این پرسش که آیا نویسندگان ایرانی باید در تالیف آثارشان به مخاطبان غیرایرانی هم نظر داشته باشند، گفت: برخی از مفاهیم بومی هستند که شاید برای مخاطبان غیرایرانی فهمش دشوار باشد و برخی از مفاهیم فراگیر و جهانی هستند که به طور طبیعی درک آن برای سایر ملتها و فرهنگها آسانتر است. در امر ترجمه به طور طبیعی مفاهیم فراگیر و جهانی، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند، چرا که مترجمان غیرایرانی به عنوان واسطه انتقال این مفاهیم، با شرایط آسانتری مواجهاند.
خالق «اقلیم هشتم» افزود: شاید نتوان توقع داشت که نویسنده ایرانی در آن واحد به تمامی مخاطبان فکر کند؛ و بهتر است به جای این ایدهآلگرایی، نویسنده ایرانی قواعد خلق اثر را بیشتر رعایت کند تا جذابیتهای اثر بتواند مخاطب غیرایرانی را هم جذب کند. ازجمله گرهافکنیهای مناسب، گرهگشاییهای به موقع، شخصیتپردازی قدرتمند، توصیف قابل درک زمان و مکان، پرهیز از واژهپردازی و نثر مصنوع و در مقابل خلق موقعیتهای تصویری از جمله امکانهایی هستند که قابلیت ترجمهپذیری آثار ایرانی را بیشتر میکنند.
لزوم شکلگیری دادوستد سیستماتیک بین ادبیات ایران و جهان
هجری همچنین با اشاره به وجود آثار ارزشمند در ادبیات معاصر ایران گفت: اگرچه ترجمه آثار یک نویسنده میتواند اتفاق خوشحالکنندهای برای او باشد، اما در عین حال نمیتواند عیار نهایی برای تشخیص داشتههای ادبیات یک کشور باشد. زیرا به دلیل ارتباط ضعیف ما با بازارجهانی کتاب، چه بسا آثار خوبی که در چارچوب ادبیات معاصر ما خلق شدهاند، اما علیرغم شایستگیهای خود به مخاطب غیرایرانی عرضه نشدهاند و دراین شرایط کشف هر اثری نزد مخاطب غیرایرانی بیشتر به یک تصادف شیرین شباهت دارد تا امری قاعدهمند و آرزوی من و بسیاری از نویسندگان ایرانی شکلگیری یک دادوستد سیستماتیک میان ادبیات ایران و جهان است.