به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، این نهاد مدنی بیانیهای تحلیلی درباره تغییر مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. متن این بیانیه به شرح ذیل است.
«در دوران معاصر تحولات و نمودهای ادبیات کودک و نوجوان در ایران با افراد و نهادهایی گره خورده که بدون در نظر گرفتن نقش آنها نمیتوان به تحلیلی همهجانبه از این روند دست یافت. از آن جمله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کودکان و نوجوانان مثالزدنی است. این نهاد که در طول تاریخ فعالیت خود با ارائهی هنر و ادبیات خلاقه به مخاطبان خود پیوند خورده، جایگاهی متفاوت از نهادهای آموزشی و تعلیمی را برای خود تعریف کرده است؛ جایگاهی مبتنی بر پرورش قوه زیباییشناسی مخاطبان و رشد خلاقیتهای ذهنی و عملی آنان. به همین خاطر خانوادههایی که دغدغه پرورش خلاقیتهای ادبی و هنری فرزندان خود را داشتهاند، با خاطری آسوده آنها را به این نهاد سپردهاند، چراکه به گواه تجربههای موجود، این نهاد فراگیر پرورشی، توانایی این امر مهم را داشته است.
همچنان که گروه قابل توجهی از نویسندگان و هنرمندان فعالیت خود را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرده و از اینجا بالیدهاند.
اما چند سالی است که کانون درحال فاصله گرفتن از آن مسیر تاریخی است، تا آنجا که بیم استحاله آن در ساختار نظام آموزشی و تعلیمی میرود. درحالی که فلسفه وجودی کانون، شکلگیری نهادی پرورشی بوده که رشد و ارتقای قوه تخیل و زیباییشناسی مخاطبان را به عنوان هدف اصلی خود دنبال کند تا اندیشه و احساس مخاطبان در فضایی متمایز از نهادهای آموزشی و تعلیمی پرورش پیدا کند.
اگرچه به لحاظ سازمانی و اداری، کانون زیرمجموعهای از وزارت آموزش و پرورش است، این جایگاه سازمانی نباید موجب آن شود که جایگاه این نهاد فراگیر پرورشی را در حد یک معاونت تنزل دهیم و بدون توجه به فلسفه وجودی این نهاد، اهداف آن را تابعی از نظام آمورش رسمی بدانیم.
بدیهی است هیچ عقل سلیمی ضرورت آموزش مستقیم کودکان و نوجوانان را در چارچوب مدارس منکر نمیشود، اما این اندیشه خطاست اگر تمامی نیازهای مخاطبان را در آموزشهای رسمی خلاصه و از پرورش قوهی تخیل و حس زیباییشناسی آنها غفلت کنیم؛ نیازهایی که قرار است کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آنها پاسخ بگوید. به عبارت دیگر، این ساختار پرورشی کانون است که آن را بهروشنی از نهادهای متعارف و رسمی آموزشی متمایز میکند؛ ساختاری که در آن هنر و ادبیات خلاقه به جای متنهای آموزشی و تعلیمی مینشیند تا اندیشه، عواطف و احساس مخاطبان بدون هیچگونه اجباری رشد و تعالی پیدا کند.
در این روزها که سخن از تغییر مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به میان آمده است، بسیاری از نویسندگان و پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان نگران آنند که این تغییرات احتمالی نهتنها به بالندگی و ارتقای کانون نینجامد، بلکه به زاویه گرفتن هرچه بیشتر این نهاد با اهداف تاریخیاش منجر شود؛ به ویژه آنکه برخی با این تلقی که کانون زیرمجموعهی سازمانی آموزش و پرورش است، برگماری مدیریت چنین مجموعهای را از جنس مسئولیتسپاری به مدیران فضاهای آموزشی یا فرهنگی مشابه میپندارند. درحالیکه صاحبنظران و کارشناسان ادبیات کودک و نوجوان بر این موضوع اجماع دارند که کانون، به دلیل ماهیت فعالیتش حوزهای تخصصی است و مدیریت بر آن مستلزم دست کم داشتن دو ویژگی است؛ نخست تجربه و آشنایی با ویژگیهای اختصاصی مخاطبان این نهاد یعنی کودکان و نوجوانان و دوم آشنایی با ادبیات کودک و نوجوان که مجموعهای از هنر و ادبیات خلاقه را به مخاطبان ارائه میدهد.
انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به عنوان نهادی فراگیر، با صحه گذاشتن بر مطالبات نویسندگان و پدیدآورندگانی که نگران وضعیت کنونی و همینطور آینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند، از هیئت امنای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتظار دارد که با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی این نهاد ملی و فرابخشی، نیازهای ادبی، هنری و فرهنگی کودکان و نوجوانان را به عنوان اصلیترین معیار خود در تعیین مدیریت جدید لحاظ کنند.»