سوسن طاقدیس در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره وضعیت تالیف و ترجمه در حوزه کودک و نوجوان گفت: وضعیت ترجمه و تألیف در کشور ما نه به تألیف وابسته است نه به ترجمه. بلکه در مرحله اول به سیاستگذاری و در وهله بعد به بودجه تخصیص داده شده مرتبط است. و نه فقط همین بلکه کیفیت تألیف و ترجمه هم به این دو بستگی دارد. اما همین بودجه و همین سیاستگذاریها هم به درستی مدیریت نمیشود.
این نویسنده در ادامه به ظرفیت و پتانسیل موجود در آثار تالیفی برای مطرح شدن در کشور و سطوح بینالمللی اشاره کرد و گفت: به دلیل سیاستگذاریها و دخالت «غیر» خلاقیت نویسنده و هدایت او در مسیری غیر از مسیر حوزه خلاقیت و ذوقش، تالیفات برجسته در ذهن نویسنده خفه میشود و ما کمتر شاهد بروز و نمود آن هستیم و همان میزان کم کار خلاقه هم در این فضا مطرح نمیشود. سیاستگذاران و اغلب مدیران، نه درک درستی از ادبیات خلاقه دارند و نه تمایلی به درک جهانی آن. بیتردید ما آثاری داریم که میتوانند جهانی شوند مثلا انتشارات شباویز تعداد زیادی از آثار نویسندگان ایرانی را در چین و چند کشور دیگر منتشر کرده است که در چین همراه با کتابهای درسی عرضه میشود.
نویسنده «سایهای زیر نور ماه» در پاسخ به این سوال که «چه کسی و در کجا باید آثار نویسنده ایرانی را مطرح کند» بیان کرد: هیچ نهاد و سازمان قدرتمندی در این حوزه نداریم. البته شورای کتاب کودک تلاشهایی داشته و نتیجههای قابل توجهی هم گرفته است و تا بهحال چندین بار تالیفات نویسندگان ما در جهان مطرح شده و گاهی تا فینال نهایی جوایزی مثل هانس کریستین اندرسن و ... بالا رفتهاند. پس میتوان گفت که ادبیات ما و بهخصوص ادبیات کودک و خردسال ما ظرفیت مطرحشدن دارد.
به گفته طاقدیس، گاهی کتابهایی منتشر میشود که اصلا جامعه از وجود آنها باخبر نمیشود چون دستگاههای ارتباط جمعی بهخصوص صداوسیما در این زمینه از همه پتانسیل خود استفاده نمیکنند. اصلا وضعیت چنان است که دیگر کسی سواد و درک تشخیص ادبیات خلاقه از غیرخلاقه را ندارد. بهخصوص در صداوسیما و بعد در بین ناشران. حتی ناشران دولتی اگر هم بخواهند کتابی را معرفی کنند یا همان کتابهایی هستند که سیاست اقتضا میکند یا آثار خیلی ابتدایی و پیشپاافتاده و تکراری. ولی اینکه بچهها ادبیات تالیفی را دوست ندارند، واقعیت ندارد. کتابهای خوبی که در پروژه 100 رمان کانون منتشر شد و کتابهایی که به چندمین چاپهای خود رسیده است و در سه ماهه اول انتشار نایاب شدهاند این را ثابت میکند.
مولف «قدم یازدهم» در ادامه به دلایل روی آوردن بچهها به آثار ترجمه پرداخت و گفت: این قبیل آثار اغلب متعلق به ناشران خصوصی است. ناشر خصوصی از بین کتابهای بیشماری که در دنیا منتشر میشود آثاری را انتخاب میکند که فروش بالاتری داشتهاند. این قبیل آثار عامهپسند، ساده و با درنظر گرفتن سلیقه اکثریت نوشته میشود. بیآنکه بخواهد ذهن مخاطب را درگیر مسائل پیچیدهتر زندگی کند. ناشر از بین هزاران عنوان موفقترینها را برای ترجمه انتخاب و منتشر میکند البته موفق از نظر مالی، و مواظب است همین که در بازار نایاب شد دوباره و چندباره آن را منتشر کند. به همین دلیل تیراژ کتاب بهصورت هرمی رشد میکند.
خالق مجموعه «ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه» افزود: خود کتاب خودش را تبلیغ میکند ولی در عمل من این را موفقیت نمیدانم. این قبیل آثار مثل پفک نمکی هستند. ارزان، سهلالوصول، بامزه، فراوان و در دسترس. ذهن خواننده این نوع کتابها بعد از مطالعه اگر نزول نکرده باشد پیشرفتی هم نداشته است و این برای ناشر خصوصی و کلا جامعهای که همهچیز را نسبت به سود مادی آن اندازه میگیرد اهمیتی ندارد.
طاقدیس برای مطرحشدن و دیده شدن ادبیات تالیفی پیشنهاد داد: سیاستگذاریها با آگاهی و با نظر افراد کاملا آگاه اتفاق بیافتد، تقلید از آثار غربی ابدا انجام نشود ولی آگاهی نسبت به علل موفقیت آنها افزایش یابد، بازنویسی آثار کلاسیک که دیگر نویسندگان شورش را درآوردهاند و شناخت آنها، بازآفرینی آثار کلاسیک و آفریدن اثر جدید از آن و بیش از هرچیز شناخت و اهمیتدادن به خلاقیت ناب و خالص و مهمتر از همه تامین بودجه لازم برای این مساله که در اولویت قرار دارد.