بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم بزرگداشت محسن سلیمانی، نویسنده و مترجم معاصر با حضور محسن جوادي،معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مجید غلامی جلیسه، مدير عامل موسسه خانه كتاب، امير مسعود شهرام نيا، مدير موسسه نمايشگاهها، مهدي قزلي، مدير بنياد شعر و ادبيات داستاني، علي اصغر محمدخاني، عضو هيات مديره خانه كتاب و معاون فرهنگي شهر كتاب عصر امروز چهارشنبه (11 بهمن) در سرای کتاب موسسه خانهکتاب برگزار شد.
در اين مراسم جمعي از نويسندگان و شاعران و مترجمان و ناشران از جمله مصطفی رحماندوست، فریدون عموزاده خلیلی، پیروز قاسمی، علیاصغر محمدخانی، مهدی قزلی، مجید قیصری، افشین شحنهتبار، الهام فلاح، شقایق قندهاری، قاسمعلی فراست، هادي خورشاهيان، شهرام شفیعی، شهلا آبنوس، رضا هاشمینژاد، شهرام اقبالزاده، فاطمه راکعی، شاهرخ تندر صالح، محسن طائب، بیوک ملکی، نقي سلیمانی، ابوالحسن خلج منفرد، سيد محمد طباطبايي، احمد شاكري، اسدالله امرایی، ابراهيم زاهدي مطلق، رضا نوعي و مصطفي جمشيدي حضور داشتند.
ترجمههای سلیمانی کمترین نارضایتی را در پی داشت
رضا هاشمینژاد در بخش دوم از سخنرانيهاي اين مراسم به ارتباطی که با محسن سلیمانی برای چاپ آثارش داشته اشاره کرد و گفت: بیشترین تعداد کتاب از محسن سلیمانی در نشر افق منتشر شده است و ضایعه از دست دادن او برایمان بسیار سنگین بود. بهیاد دارم وقتی آثار کلاسیک را چاپ میکردیم او وقت میگذاشت و درباره آثار و نویسندگان با هم صحبت میکردیم و من چیزهای فراوانی از او آموختم.
مدیر نشر افق در ادامه بیان کرد: بهیاد دارم قبل از نمایشگاه کتاب بلگراد محسن سلیمانی از من خواست به نمایشگاه بلگراد بروم و من از او خواستم که او برگردد و به ترجمه کتابها بپردازدو او معتقد بود کاری باید ترجمه شود که 20 سال بعد هم مورد استقبال قرار گیرد. ترجمههای سلیمانی به گونهای بود که همیشه کمترین نارضایتی را در پی داشت و اگر با تیراژ و عناوین آثارش مقایسه کنیم از کارهای او خیلی استقبال میشد.
این ناشر گفت: به یاد دارم قرار بود آثاری به صورت خلاصه برای نوجوانان ترجمه کنیم او برای خلاصهنویسی از منابع (کتابهایی که ترجمه شده بود) استفاده میکرد و فوقالعاده سختکوش و متواضع بود و کوهی از دانش در او جمع شده بود و اصلا بدون برنامه و سرسری کاری را انجام نمیداد. ما در صحبتهایی که با هم داشتهایم به این نتیجه رسیدیم که خلاصهنویسی برای نوجوانان را کنار بگذاریم و یک قدم متن کتابها ارتقا یابد.
بحری بود که در کوزه نمیگنجید
اسدالله امرایی، دیگر سخنران این مراسم بود که به ویژگیهای محسن سلیمانی اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم محسن را در چند جمله خلاصه کنیم باید بگوییم او بحری بود که در کوزه نمیگنجید. حرفهای زیادی درباره او زده شد اما درد پنهانی گفته نشد و آن عذابی بود که او از بوروکراسی و سنگاندازیها میکشید. سلیمانی مانند فریدون عموزاده خلیلی یکی از مهمترین کارهایش تربیت نسل نویسندهای بود که امروز در کشور ما جاریاند او خط میداد و جریانساز بود در محافل ادبی و آکادمیهای داستاننویسی.
این مترجم در ادامه بیان کرد: سلیمانی هیچوقت ناامید نشد و نگاهش به کارش نگاه رهرویی بود که آهسته و پیوسته میرفت اگر امروز اینجا جمع شدیم و چهرههایی میبینیم که با گرایشهای مختلف سیاسی حضور دارند بهخاطر این بود که محسن هیچوقت برخورد سیاسی و حزبی نمیکرد. او نسلی را تربیت کرد که در جریان ادبیات این کشور تاثیرگذار بوده و خواهند بود. من از محصولات پیگیری سلیمانی بودم بارها خسته و ناامید میشدم ولی بارها او مرا به ادامه کار تشویق میکرد. امیدوارم شاگرد خوبی برای او بوده باشم.
محسن، سعدی نثر کارگاهی آموزشی بود
شهرام شفیعی نیز در این مراسم به نثر محسن سلیمانی و زبان او در آثارش اشاره کرد و گفت: در نثر محسن میتوان معادلسازیهای ناظر به مفهوم جمله را دید. البته معادلسازیهایی برای کلمات قابل استخراج. دومین مسئله صمیمیت نثر است به این معنی که هیچ جملهای خودمحور و خودنما نیست و این اخلاق نثرنویسی محسن است. همچنین او در نثر با انواع شگردهای استیناف در نثر (تجدید نهاد) آشنایی داشت. انتقال مفهوم مقصود نویسنده به صورت کامل و روشن انجام میشد به این صورت که محسن متن را خود به خوبی میفهمید و این فهم را به سطح دغدغه میرساند. مسئله بعد آیرونی و نوعی منفیت و تخفیف و به بیان مبهمتر ایجاز (که البته ایجاز یک فن نیست و از شخصیت آیرونیک میآید) است که از شخصیت محسن سرچشمه میگرفت و در نثر او هم بود.
این نویسنده و طنزپرداز افزود: مسئله بعدی شاهد مثالهای فراتر از متن است. محسن فقط به متن اکتفا نمیکرد و مثالهای فراتر از متن میآورد. از طرفی کتابهای او گردآوری و مجموعه مقالات بود و اینگونه نبود کتابی را از ابتدا تا انتها ترجمه کند. محسن در بسیاری از کتابها بین چند نویسنده گفتوگو برپا میکرد که کمنظیر است در ادبیات ترجمه و نگاهی از بالا به مطلب داشت.
وی اضافه کرد: محسن سلیمانی فارغ از خواستهای جناحی و ... کار خودش را میکرد و سعی میکرد از امکانات جناحها به نفع کارهای ماندنی استفاده کند و به جای منافع جناح، دیتا میآورد. در حیطه نوشتن برای خودش پروژه داشت که شامل پرداختن به مباحث نظری و از آن بیشتر مباحث کارگاهی در حیطه نویسندگی خلاق، داستاننویسی و این اواخر طنز بود.
شفیعی در ادامه به نثر مرسل و زبان معیار در باب طنزنویسی محسن سلیمانی اشاره کرد و گفت: نثر محسن نثر مرسل آموزشی بود. او از پشتوانههایی برخوردار بود که از جمله آن میتوان به زندگی در محله و خانواده پرجمعیت اشاره کرد که سبب شده بود امکانات زبانی و لغتی او گسترش یابد. همچنین مطالعات غنی ادبی چه در حوزه تالیف و چه ترجمه داشت او آشنایی زیادی با آثار مترجمان قبلیاش داشت. محسن هوش سرشاری داشت همچنین همسایگی دایم با ادبیات نوجوان، حضور در جمع دوستان شاعر و نویسنده، سختگیری، فعالیت ژورنالیستی، تداوم در کار، مشغول کار بودن در زمان محاوره و برادر بودن با نقی سلیمانی از عواملی بود که جز پشتوانههای او در زمینه موفقیتش محسوب میشد.
برادرم معتقد بود فرهنگ بالاتر از سیاست و کار نظامی است
نقی سلیمانی نیز در این مراسم درباره مرگ برادرش توضیح داد: خیلیها میگویند مرگ محسن مشکوک است ولی ما در جواب میگوییم ما دلیلی برای این مسئله نداریم و اگر کسی مدرکی دارد بیاورد. آن طور که اعلام شده مرگ او در بلگراد براثر سکته بوده است. البته محسن در جنگ مشکل کلیه پیدا کرده بود و یکبار در نیویورک رگ قلبش گرفت و تحت عمل جراحی قرار گرفت، 18 سال بعد از آن نیز به سختی کار کرد در بلگراد نیز بهخاطر مشکل کلیه پیش پزشکی رفته بود و تحت درمان قرار گرفت.
این نویسنده در ادامه به فعالیتهای فرهنگی برادرش اشاره کرد و گفت: مهمترین منبع درباره نظرات محسن در مورد چیزهای مختلف در کتابهایش منعکس شده است همان اوایل که در حوزه هنری بودیم داستانهایی را ترجمه و منتشر کرد.
نقی سلیمانی ادامه داد: 30 سال پیش که همراه محسن در حوزه اندیشه و هنر کار میکردیم در آنجا روزی شخصی از فیلمسازان مطرح امروز کشور پیش من آمد و خواست کتابهای شاهکار ادبیات را به او معرفی کنم تا مطالعه کند. من هم تعدادی از آثار داستایوفسکی را به او معرفی کردم تا بخواند او معتقد بود ایراد بزرگی در آثار او وجود دارد و آن این است که همه شخصیتهای داستانش دلایل خود را بیان میکنند و مخاطب نمیداند که بالاخره مقصر چه کسی است و من در پاسخ گفتم اتفاقا این حسن آثار داستایوفسکی است و نشاندهنده چندصدایی در ادبیات است در ادبیات همه صداها بیان شوند. وقتی محسن این موضوع را شنید به ضرورت ترجمه بیشتر کتابها تأکید کرد و اعتقاد داشت قصه 4هزارسال قدمت تاریخی دارد و ضرورت دارد کتابهای آموزش ادبیات و هنر بیشتر ترجمه شود.
وی در بخشي ديگر از سخنان خود گفت: اگر یک شاعر سردار نظامی شود، قطعا در جنگ شکست میخورد و اگر یک سردار نظامی بخواهد کار فرهنگی انجام دهد شاید نتواند موفق باشد. 10 سال پیش که به نمایشگاه کتاب رفته بودم در آنجا مارش نظامی پخش میشد و بسیار تعجب کردم. همان طور كه ميگويند نظاميان نبايد در سياست دخالت كنند، آنها همچنين نباید در کار فرهنگی دخالت کنند. اگر یک نظامی بخواهد با تهدید از چاپ کتاب یک نویسنده جلوگیری کند یک خطای استراتژیک است. محسن معتقد بود فرهنگ بالاتر از سیاست و کار نظامی است و باید توسط اهالی فرهنگ انجام شود.