به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) میزگرد نقد و بررسی هفدهمین دوره انتخاب کتاب سال جایزه شهید حبیب غنیپور با حضور محمدناصری؛ دبیر جشنواره، ناصر نادری؛ سرداور بخش کودک، حبیب یوسفزاده؛ سرداور بخش نوجوان، ابراهیم زاهدی مطلق؛ سرداور بخش بزرگسال و محمدعلی قربانی؛ عضو شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه در خبرگزاری ایبنا برگزار شد و نحوه گردآوری آثار، داوری کتابها، معیارهای موردنظر و چالشهای موجود در حوزه ادبیات تالیفی کودک و نوجوان در این نشست مورد بررسی قرار گرفت.
لطفا درباره بخشهای مختلف جایزه غنیپور و معیارهایی که بر اساس آنها آثار در بخشهای مختلفی مانند رمان کودک و رمان نوجوان قرار میگرفتند توضیح دهید؛ با توجه به اینکه اثر برگزیده در بخش رمان کودک، یک داستان تصویری است؟
ناصر نادری: در بین آثار حوزه کودک، هر اثری از جمله داستان بلند یا رمان کودک که شاخصهها و بنمایههای محتوایی مورد نظر داوران را داشته باشد از بین سایر آثار بالا میآید اما در فراخوان جشنواره بخشی با عنوان رمان کودک نداریم، بخش کودک داریم که همه آثار تالیفی خلاقی که در حوزه کودک منتشر میشود علم از رمان، داستان و ... را دربرمیگیرد و این اشتباهی بوده که از سوی رسانهها صورت گرفته که بخش کودک را اشتباها رمان کودک منتشر کردهاند. ازسویی جشنواره ما بیشتر متنمحور است و کارهای متنی بیشتر مورد توجه ماست. ولی اگر کار تصویری خوبی هم باشد حتما به آن توجه میکنیم. مثلا کتاب «علی خدایی» که داستانی تصویری بود ازجمله آثاری بود که در همان جمعبندی ما بزرگنمایی شد و بهخاطر خلاقیت و همافزایی و همبستگی بین متن و تصویر و شگفتی که در پایان کتاب برای خواننده وجود دارد مورد توجه داوران قرار گرفت. چون در این کتاب تصویر همافزای متن است و اتفاق قشنگی که از طرفی برای خود ما هم قابل توجه بود در این کتاب رخ داده است. از سوی دیگر علی خدایی به عنوان نویسندهای که چند دهه است در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارد و او را بیشتر به عنوان تصویرگر میشناسند از جمله افرادی است که تاحدودی مهجور مانده است و میخواستیم با انتخاب کارش تا حدی دیده و مطرح شود.
محمد ناصری: البته کتابهایی که بالا میآیند براساس ویژگیهای موردنظر داوران انتخاب میشوند و توجه به پیشینه و سابقه نویسنده و مواردی از این دست در مرحله نهایی انتخاب آثار لحاظ میشود. مانند اثر علی خدایی و کاندیداهای دیگر که ابتدا به خاطر کیفیت خوب کتاب و مطابقت با معیارهای داوران از میان سایر آثار بالا آمدند و سپس در مرحله نهایی به سوابق نویسنده و سایر امتیازهایی که داشتند توجه شد. البته در بخش کودک شد آثار خوب دیگری در حوزه خیال پردازی هم بود که خیلی کارهای خوبی بودند اما بالاخره جشنواره غنیپور جشنواره مسجد است و نگاه اخلاقی هم و نگاهی به مقولههایی از این دست نیز مورد توجه قرار میگیرد. اینکه آثار فانتزی فوقالعادهای وجود داشته شکی نیست ولی برای ما ملاک نیست چون باید تفاوتی بین ما و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود داشته باشد برایناساس در مجموع از بین کل آثار حوزه کودک کتاب علی خدایی بالا آمد.
محمد ناصری
باتوجه به اهمیت تولید محتوای خلاق برای گروه سنی خردسال به منظور جذب آنها به کتابخوانی و علیرغم اینکه ما آثارخوب و قابل توجهی در بخش خردسال و پیش از دبستان از نظر کمیت و کیفیت داریم، اما شما آثار این حوزه را با حوزه کودک (7-12 سال) در یک بخش با عنوان کتابهای کودک بررسی میکنید؛ آیا هیات داوران جایزه غنیپور برنامهای برای جداکردن آثار بخش خردسال از بخش کودک و بررسی جداگانه آنها برای بهتر و بیشتر دیده شدن این حوزه دارند؟
ناصر نادری: واقعیت این است که در حوزه کودک به ویژه کارهای خردسال آثار تصویری بسیار خوبی به دست ما میرسد. حتی در جلساتی که داشتیم این موضوع مطرح شد که با توجه به دنیای خاصی که در آثار خردسال از سن 4 تا 7 سال وجود دارد و فضای ذهنی، زبانی، خیالی و فانتزی متفاوتی که در آثار این حوزه دیده میشود و اهمیت کتابهایی که برای این گروه سنی تولید میشود، بخش کودک و خردسال را از هم جدا کنیم اما هنوز این اتفاق نیفتاده و همه آثار کودک و خردسال در قالب بخش کودک مطرح میشود.
باتوجه به اینکه حجم عمدهای از آثاری که در حوزه کودک تولید میشود، به دست شما میرسد و آنها را بررسی میکنید؛ با نگاهی به دوره اخیر جشنواره و مقایسه آن با سالهای گذشته کیفیت تالیفاتی در حوزه کودک منتشر شده است را چگونه ارزیابی میکنید؛ کودک امروز چه جایگاهی در ادبیات تالیفی کودک دارد؟
ناصر نادری: براساس لیست خانهکتاب در سال 95 هزار و 700 کتاب را دیدیم که برخی بازنویسی و بازآفرینی بود و چون با تعریف ما نمیگنجید تعدادی از آنها کنار رفت و بقیه بررسی شد. در تحلیل کلی که در بخش کودک جایزه شهید غنیپور 95 شاهد بودم میتوانم بگویم کودک امروز در ادبیات امروز ما مغفول مانده است. البته در بین همه کودکان ملل بخشهای فانتزی و خیالپردازیاش مشترک است و برخی از عناصر خیالی، فانتزی و بزرگنماییهایش تاثیرگذار است اما کلا کودک امروز با مختصات روانشناسانه و جامعهشناسانه امروزش در ایران و چالشهایی که برای او مترتب است دیده نمیشود. تصور داوران این بود که کودکان کمتر میتوانند خودشان را در آیینه کتابهای خودشان ببینند. متاسفانه دچار تراکم فانتزی شدهایم و از قصههای رئالیستی مخصوصا برای گروه سنی «ج» فاصله گرفتهایم.
ناصر نادری
به نظر شما این ضعفی که در حوزه تالیف اتفاق افتاده از کجا نشات میگیرد؟
ناصر نادری: متاسفانه ناشران به دلیل نگاه اقتصادی به انتشار آثار ترجمه راغبترند. البته نگاه ما اینگونه نیست که بگوییم ترجمه بد است. اتفاقا ترجمه خیلی خوب و تاثیرگذار است و باید پنجره ذهن و نگاهمان را به تجربههای سایر ملل بازکنیم اما وقتی ترجمه بر تالیف غلبه میکند آفتزاست و سبب میشود خود نویسندهها دیگر رغبتی به خلق آثار خلاق نداشته باشند. ماهیت ترجمهها بد نیست و ترجمههای قابلی هم عرضه میشود منهای اینکه از لحاظ بومیسازی با هنجارهای اجتماعی یا با انگارههای ذهنی ما تا حدی در تضادند ولی کارهای قابلی هستند و برخی مجموعههای ترجمه شده به لحاظ تکنیک و فرم فوقالعادهاند. از سویی کتابهای ترجمه شده چون آثار برگزیده جشنوارههای بینالمللی هستند به لحاظ شکل روایت و نوع نگاه به پدیدهها و حتی نوع تصویرسازیها میتواند برای ما الهام بخش باشند ولی نباید بر آثار تالیفی غلبه کند. باید تلاش کنیم نویسنده ایرانی را بزرگنمایی کنیم. مثلا در حوزه رمان کودک در بین ناشرانی که اتاق فکر دارند تجربههای نویی درحال رقم خوردن است. یکی از آسیبهایی که ناشران ما دارند این است که اتاق فکر ندارند اما برخی ناشران به این بلوغ ذهنی و فکری رسیدهاند و افرادی که به انتشاراتیهایشان دعوت میکنند با الهام از تجربهها دست به خلق آثار نویی زدهاند و رمان کودک از زایشهایی است که روز به روز رو به تکامل و بهبود است.
غلبه فرم بر محتوا در کتاب کودک
نکته بعد این است که کلا فرم بر محتوا در کار کودک غلبه دارد. البته فرم به معنای اینکه تصویرسازی چشمنواز باشد نیست چون در سنین خردسال غلبه با تصویر است تا متن. ولی احساس ما این است مخصوصا در غلبهای که ترجمه بر تالیف دارد کلا فرمزدگی در کار است و محتوا مهجور مانده و بنمایههایی که کتانی کودک امروز باشد در آن دیده نمیشود و بچهها نمیتوانند در این آثار زندگیشان را ببینند. یک جور بیمهری نسبت به چیزی که باعث تعمق میشود مانند شگفتیهای معنایی و مفهومی در آثار دیده میشود و کمتر به آسیبهای اجتماعی هم پرداخته شده است. امروزه نوع اجتماعیشدن بچهها در کشور ما پیراسته و آراسته نیست و نوعی کممهری به متونی که میتوانند برای هنجارهای اجتماعی و فردی کودک محل الهام باشند، دیده میشود.
بااینکه ماهیت جشنواره غنیپور ادبیات داستانی است، در بررسی آثاری که به دستتان رسید چقدر به موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توجه داشتید و به نظر شما نویسندگان حوزه کودک چقدر به این موضوعات در خلق آثارشان پرداختهاند؟
ناصر نادری: بااینکه ماهیت جشنواره ما دفاع مقدس و انقلاب نیست و ادبیات داستانی برایمان مهم است اما آن موضوعات هم خیلی برایمان مطرح است و در این میان به نظر میرسد که نوعی کممهری به حوزه دفاع مقدس و حوادث انقلاب شده است و در میان آثار فقط یک کار بود باعنوان «ایلیا نگهبان باغوحش» اثر زهرا فرشاد که جزء نامزدهای ما بود ولی جایزه نگرفت و اثری قابل احترام بود که به موضوع دفاعمقدس میپرداخت. متاسفانه واقعیت تلخ این است که پدیدآورندههای ما علاقهای به این حوزهها ندارند و این مسئله از موضوعاتی است که باید آسیبشناسی شود و دید چه دلایلی دارد و چرا این جوشش و نیاز از درون وجود ندارد. در دهه 60 آثار ارزشمند و ماندگاری در این حوزه تولید شده است ولی بعد از آن دچار سستی شدهایم و متاسفانه این از مواردی است که در آثار کودک 1395 نیز دیده میشود.
در جشنواره غنیپور تا چه اندازه به نویسندگان جدیدتر و مطرحشدن آنها در جامعه توجه داشتهاید و اجازه بروز و ظهور به آنها دادهاید؟
ناصر نادری: در جشنواره قدمت حضور برایمان ملاک نیست. اینکه اثری خواندنی باشد و درگونه آثار تالیفی خلاق بگنجد برایمان مهم است. البته در نویسندگان جدید به هم به تعداد انگشتان یک دست بودهاند افرادی که اثاری خوبی خلق کردهاند مثل نویسنده «ایلیا نگهبان باغوحش» که از همان چهرههای نوظهور است. اما چیزی که خوب شد اشاره کردید نوعی کمتوجهی به تربیت نسل جدید نویسندهها است. اینکه کودک امروز خودش را در مباحث ادبیات امروز نمیبیند شاید یک علت آن این است که فاصلهای که پدیدآورندههای امروز با کودک امروز دارند چند دهه است و بستر کودکی خودشان در کارهایشان متولد میشود. لذا این کمکاری وجود دارد و یکی از ویژگیهایی که شما به درستی اشاره کردید حضور افراد تازهنفس، قابل و با استعداد در این حوزه است و اتفاق خوبی است که گاهی در اثر همان اتاق فکرها و کارگاههای داستان و رمانی که ناشران برگزار میکنند و از بستر آن چهرههای جدید بیرون میآیند حاصل میشود ولی هنوز غلبه با همان چهرههای پیشکسوت ادبیات در حوزه کودک است و ناشران برای اینکه در کارشان ریسک نکنند معمولا به سراغ اینگونه افراد نمیروند.
داستان نوجوان به قهقرا رفته است
محمد ناصری: درباره دیدهشدن چهرههای جوان در حوزه کودک و نوجوان باید بگویم که شناسایی این چهرهها با جشنواره غنیپور است اما برنامهریزیاش با ما نیست. من در مسجد هم گفتهام مدیریت فرهنگی جامعه باید پاسخگو باشد. من در مقام دبیر جشنواره میتوانم این مطالبهگری را داشته باشم اما در جای دیگری باید پاسخگو باشم چون من 10 سال است که مدیر نشریات رشد و 9 سال دبیر جشنواره رشد هستم و باید پاسخگو باشم. ما چند نقطهضعف داریم که باید به چشم مدیریت فرهنگی جامعه بیاید و مطرح شود. ما در دهه 60 به دلایل مختلف مانند شور انقلابی، نشاطی که در جامعه وجود داشت انگیزه مدیران فرهنگی سعی میکردند فضایی ایجاد کنند برای جذب نیروهای مستعد. مشکلی که الان در ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد و جوانان آن موقع که الان متولی امور فرهنگی هستند، باید پاسخگوی نسل جوان و نوجوان باشند و بگویند برای پرورش استعدادهای داستان چه کار کردهاند و برنامهشان در 5 یا 10 سال اخیر چه بوده است. نهادهای متولی حوزه کودک و نوجوان بیایند گزارش کارشان را ارایه دهند. خیلی بد است نهادهای متولی که باید نسبت به فرهنگ عمومی پاسخگو باشند و از همین جا هم تغذیه میشوند، نگویند که چه برنامهای برای تولید محتوا در حوزه داستان داشتهاند. داستان نوجوان به قهقرا رفته است و این نهادها باید بگویند چگونه این نیروهای جدید را شناسایی میکند برای افرادی که شناسایی کردهاند چه برنامهای دارند و آثارشان کجا منتشر میشود اما متاسفانه همه اینها رهاست. ما میدانیم نقصهایی وجود دارد اما تا جایی که مسولان پاسخگو باشند پیگیری نمیکنیم. کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، حوزه هنری و آموزش و پرورش باید پاسخگو باشند. ما در جشنواره غنیپور فقط میتوانیم این افراد را شناسایی کنیم اما برنامهریزی برای پرورش آنها به عهده سایر نهادها. مانند کانون پرورش فکری و آموزش و پرورش است.
آثار تالیفی که در بخش نوجوان به دستتان رسید برچه اساس ارزیابی شد و معیارتان چه بود؟
حبیب یوسفزاده: بهتر است اول اشارهای به فضای مسجد داشته باشم که به نظرم در پاسخ به این سئوال شما مفید است. سال 58 ـ 57 موجی در بسیاری از مساجد کشور راه افتاد و خیلی از مساجد بهطور خودجوش اقدام به درست کردن کتابخانه و جمعآوری اهالی محل کردند و جایگاه آرمانی و اجتماعی مسجد در آن سالها خیلی خوب در جامعه تبلور پیدا کرد. اما این تب بعد از گذشت زمانی در خیلی جاها افول کرد اما به همت بزرگانی مانند امیرحسین فردی و متولیان مسجد جوادالائمه این شعله در مسجد برافروخته ماند و منجر به برکاتی مانند جشنواره شهید غنیپور شد که خانوادهها میتوانند به آن اعتماد کنند و کتابهای آن را برای فرزندانشان تهیه کنند زیرا در کنار همه عناصر داستانی در انتخاب کتاب توجه زیادی به درونمایهها شده است.
حبیب یوسفزاده
آثاری که از سوی جشنوارههایی مانند جشنواره شهید غنیپور انتخاب میشود برای بسیاری از نوجوانان، مخصوصا آنها که حال و هوای مذهبی بیشتری دارند و خانوادههایشان ملاک و معیار محسوب میشود در انتخاب آثار چقدر به معیارهایی که بچهها را به فعالیتها و امور دینی و مذهبی سوق دهد، توجه میکنید؟
حبیب یوسفزاده: من داستان را نوعی شبیه ساز زندگی میدانم. نوجوان باید با اثر ادبی زندگی را تجربه کند. بدون مواجه شدن با ریسکهایی که در زندگی واقعی اتفاق میافتد. اثر ادبی متعهد و سالم باید در نهایت به غنای زندگی مخاطب اضافه کند و هدف ما این است و تاکید خاص ما هم به درونمایه به همین دلیل است.
کیفیت تالیفات در حوزه نوجوان در طول دورههای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؛ آیا این روند روبهرشد بوده است؟
حبیب یوسفزاده: کیفیت تالیفات در این چندسال روند سینوسی داشته است. البته میتوان گفت سال گذشته کیفیت آثاری که در حوزه نوجوان به دستمان رسید بهتر بود. اما امسال چندان آثار دندانگیری به دستمان نرسید و کیفیت نسبت به سال گذشته کاهش یافته بود. به خاطر همین امسال در بخش نوجوان نتوانستیم به کتاب سال برسیم و فقط از کتاب «مثل هیچکس» اثر سپیده خلیلی تقدیر کردیم. اما در دوره قبل هم اثر برگزیده در حوزه نوجوان داشتیم و هم تقدیری.
یکی از دلایلی که باعث رشد جشنوارهها میشود بیان نظرات داوران جشنواره بعد از مراسم اختتامیه و تشریح دلایل انتخاب آثار است که معمولا در جشنوارهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد در حالیکه این مساله میتواند علاوه براینکه برغنای جشنواره بیفزاید، منجر به خلق آثار بهتری نیز شود؛ چرا دبیرخانه جشنواره غنیپور برنامهای مبنی بر اعلام دلایل نظر داوران درباره آثار برگزیده به صورت تشریحی ندارد؟
محمد ناصری: در واقع ما به صورت اجمالی و تیتروار دلایل انتخاب آثار را در بیانیه داوران آوردهایم و این وظیفه خبرگزاریهاست که بیایند و در این زمینه با هیئت داوران، جلسات اختصاصی داشته باشند و از آنها بخواهند نظراتشان را درباره آثار در قالب نشستهای تخصصی بیان کنند. واقعیت این است که ما مانند هیئت کار میکنیم؛ کار هیئتی در مسجد و هرکدام از ما کار تعریف شدهای را انجام میدهیم. خیلی خوب میشد که این کار از سوی دبیرخانه انجام شود ولی ما چندبار قرار شده این کار را انجام دهیم که میسر نشده چون روند کار در آنجا مهیا نیست. اینکه دوستان بیایند و گفتوگو کنند کافی نیست. پیاده کردن، تنظیمکردن، ویرایش و انتشار آن نیز لازم است و نیاز به سازوکاری دارد که مابرای جشنواره تعریف نکردهایم. ما اصل کار را انجام دادهایم ولی در جنبه اطلاعرسانیاش باید رسانهها به ما کمک کنند.
ناصر نادری: البته ما قبلا نشریهای را در این جشنواره منتشر میکردیم که در این دوره منتشر نشد و در آن گفتوگو با نویسندگان آثار برگزیده و همچنین یادداشت داوران را منتشر میکردیم که امسال این کار انجام نشد.