خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- ویدا اسلامیه: «سرگذشت هکلبریفین» شاهکار درخشان مارک تواین است که پس از کتاب «تام سایر» در سال ۱۸۸۴ به چاپ رسید. ارنست همینگوی درباره این کتاب نوشته است: «تمام ادبیات مدرن آمریکا از دل این کتاب بیرون آمده است.» مارک تواین این داستان را با دقت و ریزبینی به زبان طنز و با توجه به هفت لهجه از جمله لهجه سیاهپوستان میسوری نوشته و لابهلای سرگذشت هکلبریفین به هجو و انتقاد جامعه آمریکا پرداخته است. هک پسربچهای معمولی است که پدر الکلی و لاابالیاش سربار جامعه است. او برای نجات از زندگی خفتبارش با پدر، فرار میکند و با صحنهسازی قتل خود، از تعقیب پدر در امان میماند. در جزیره جکسون با جیم روبهرو میشود که بردهای فراری است. هک به رغم تردیدهایش، در فرار جیم به او کمک میکند. آن دو سوار بر کلکی بر رود میسیسیپی پیش میروند و ماجراهای جذاب گوناگونی را پشت سر میگذارند. هک در تمام طول سفر، با به یاد آوردن آموزههای جامعه و کلیسا که بردههای سیاهپوست را پست و حقیر قلمداد میکنند، دچار عذاب وجدان است و گاه حتی تصمیم میگیرد او را لو بدهد اما سرانجام حس صمیمیت ونوعدوستی معصومانهاش غلبه میکند و رفتن به جهنم را به لو دادن جیم ترجیح میدهد.
انتخاب نظرگاه اول شخص از زاویه دید هکلبریفین و زبان محاورهای متن باعث ایجاد نزدیکی و صمیمیت بین خواننده و راوی میشود چنان که انگار راوی به طور شفاهی داستان را برای خواننده بازگو میکند. شخصیتپردازی داستان چنان چشمگیر است که از هکلبریفین و تام سایر شخصیتهای ابدی ساخته است. حتی شخصیت جیم در طول داستان چنان با دقت و ظرافت، ذره ذره ساخته شده، که در پایان خواننده نیز به اندازهی هک به او علاقهمند میشود و با او احساس دوستی و صمیمیت میکند. جیم با لهجهی سیاهپوستان میسوری حرف میزند و بیسواد و خرافاتی اما خانوادهدوست است. علت فرارش این است که صاحبش میخواهد او را بفروشد و به ایالت دیگری بفرستد. او که طاقت دوری از همسر و فرزندانش را ندارد، در اولین فرصت فرار میکند با این هدف که خود را به شهری برساند که آزادی بردهها در آن قانونی است. خیال دارد پس از به دست آوردن پول کافی همسرش را از صاحبش بخرد و هر دو با هم برای آزادی فرزندانشان بکوشند. در طول داستان، به زیبایی احساسات انسانی مثل مهربانی و فداکاری در شخصیت جیم به نمایش درمیآید و انسانی شایستهی حقوق انسانی معرفی میشود. از سوی دیگر، در قالب باورهای خرافی از جن و پری، شخصیت جن و برده سیاهپوست در هم میآمیزد و تصویر زشت و غیرانسانی بردهداری در برابر خواننده قرار میگیرد.
در روایت داستان، نمادهای بسیاری به کار رفته که مهمترینشان عبارتند از رودخانه میسیسیپی، ساحل، مار، دو خانواده اشرافزادهی گرنجرفورد و شپردسون، دوک و پادشاه. رودخانه نماد زندگی آزاد و فارغ از قید و بندهای جامعه متمدن است. در بیشتر مواردی که هک و جیم سوار بر کلک در رودخانه در حرکتاند، آرامش دارند در حالی که هر بار به ساحل میروند، با دردسر و گرفتاری مواجه میشوند. رودخانه جایی است که هر دوی آنها را از جامعه متمدن جدا میکند: هک را از آزار و اذیت پدرش نجات میدهد و جیم را از فروخته شدن در بازار بردهفروشها. آن دو در تمام مدتی که بر رودخانه پیش میروند، به آزادی و رهایی از قید و بندهای اجتنابناپذیر جامعه امیدوارند. این امید به آزادی همان چیزی است که با جریان رود میسیسیپی، آرام و پیوسته، به سمت ایالتهای جنوبی رهسپار است. مار نماد دیگری است که در داستان به کار رفته و بر اساس کتب آسمانی نماد گناه است.
در جزیره جکسون، هک پس از کشتن مار، برای شوخی با جیم، آن را در محل خواب او میگذارد. اما از این واقعیت غافل است که جفت مار همیشه به خونخواهی میآید. هک با این شوخی نسنجیده و تحقیر آمیز باعث مارگزیدگی جیم میشود چنان که چهار روز در بستر بیماری میافتد. هک از شوخی خود پشیمان میشود و به خاطر میسپارد که دیگر چنین اشتباهی نکند. دفعه بعد، در کلک با شوخی تحقیرآمیز دیگری وانمود میکند جیم دچار توهم شده است. اما وقتی واقعیت را به او میگوید جیم به شدت غمگین و سرخورده میشود. هک با به یاد آوردن مهربانیها و از خودگذشتگیهای جیم، دچار عذاب وجدان میشود و به این واقعیت پی میبرد که او نیز احساسات دارد و سیاهپوست یا برده بودنش توجیهی برای اذیت و آزارش نیست.
مارک تواین با ماجرای خونخواهی دو خاندان اشرافزاده گرنجرفورد و شپردسون، اشرافزادگی و حس برتری حاکم بر این دو خانواده را به سخره میگیرد. او با زبانی ساده و کودکانه، تعصب و عقاید خشک و خودخواهانهای را نشان میدهد که در طول تاریخ همواره موجب بروز جنگهای خونین شدهاند. از سوی دیگر، با انتخاب القاب دوک و پادشاه برای دو کلاهبردار، با بازیهای کلامی به نقد طبقه اشراف و حاکمان خودکامه میپردازد.
آنچه این اثر درخشان را تبدیل به شاهکاری برای همه زمانها میکند، پررنگ کردن ارزشهای انسانی، نوعدوستی و برابری انسانها است که در همه جوامع و همه دورانها نادیده گرفته میشوند. داستان هکلبریفین با این که برای مخاطب نوجوان نوشته شده و در بستر ماجراهای پی در پی پیش میرود، با نگاهی تیزبینانه زوایای اجتماع را میکاود و تصویری تاریخی از مسائل اجتماعی دوران بردهداری در آمریکا میسازد چنان که برای مخاطب بزرگسال نیز تبدیل به اثری جذاب و ماندگار میشود.