به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آموزش آموزههای دینی و مذهبی به کودکان از مواردی است که اغلب مورد توجه والدین و مربیان در مدارس و مهدکودکها است، اما استفاده از روشهای نارست و کتابهای نامناسب و بیکیفیت میتواند آسیبزا بوده و نتیجه معکوس دهد. امروزه شاهد انتشار انبوهی از کتابهای دینی و مذهبی برای کودکان و نوجوانان هستیم که میان آنها آثار ضعیف و بیکیفیت فراوانی هم به چشم میخورد که با شمارگان بالا منتشر شده و گاهی به چاپ دهم یا بیستم نیز رسیدهاند. با توجه به اینکه کودکان نیاز به مطالعه کتابهایی دارند که بر اساس منابع مستند دینی و مذهبی و مطابق استانداردهای لازم برای گروه سنیشان نوشته شده باشد به سراغ محمدرضا سرشار، نویسنده پیشکسوت آثار دینی و مذهبی برای کودکان و نوجوانان رفتیم. او بیش از چهار دهه از عمرش را صرف نوشتن برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان کرده است و تا بهحال بیش از ۳۶ جایزه دریافت کرده و آثارش به زبانهای عربی، ترکی استانبولی، ترکمنی، روسی، انگلیسی و اردو ترجمه شده است. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
چه داستانها و روایتهای مذهبی قابلیت پرداخته شدن برای کودکان و نوجوانان را دارند؟
داستانهای مذهبی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: یکی آنهایی که مستقیماً به تاریخ اسلام میپردازند. مانند کتاب «تنبیه کاری» که زندگی ائمه و بزرگان دینی را به تصویر میکشد. این اثار مستند هستند و نویسنده باید توجه کند که چه قسمت از آنها را برای مخاطب سنی موردنظرش بیان کند. البته این مسئله در مورد آثار حوزه کودک صادق است و ممکن است لازم نباشد برای نوجوانها این انتخابها صورت گیرد. چون آنها هم مانند بزرگسالان قادر به درک بسیاری از مفاهیم هستند. همچنین در انتخاب فرازهای قابل فهم برای کودکان بهتر است بیشتر وجههایی را که شامل محبت، رأفت و شفقت است برای کودکان بیان کنیم. البته همه زندگی ائمه چه تنبیه و چه محبت همه رحمت بوده است ولی در این زمینه باید نویسنده به فهم مخاطب توجه کند. اما این محدودیت برای نوجوانان وجود ندارد و آنها آنقدر بزرگ شدهاند که از نظر سنی قادر به فهم این مفاهیم هستند. دسته دوم داستانهایی هستند که میتوانند کاملا تخیلی باشند و در قالب یک داستان، افسانه، یک موضوع, مساله یاحکم دینی باز شده, تفسیر شوند. در اینجا دست نویسنده باز است و میتواند حتی از پدیدههای مختلف طبیعی نیز به عنوان اشخاص داستانش استفاده کند. لازم هم نیست که در داستان حتما ایه و حدیث بیاورند بلکه باید روح انها را در اثر بیان کنند. و این اثار، گاهی حتی شاید بتوانند قشرهای بیشتری را به خود جذب کنند.
با توجه به اینکه نحوه پرداخت موضوع از سوی نویسندگان اهمیت زیادی دارد؛ به نظر شما نویسندگان حوزه کودک و نوجوان چقدر توانستهاند در پرورش موضوعات مذهبی و دینی موفق باشند؟
نحوه پرورش موضوع بسیار مهم است. من اخیرا مقالهای پژوهشی درباره همه کتابهای ادبی ای که در دوران معاصر از زمان شکلگرفتن صنعت چاپ تا کنون درباره حضرت علی (ع) در کشورمان برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است نوشتهام و در آنجا به این نکات اشاره کردهام که نویسندگان معاصر سعی داشتهاند همه ابتکاراتشان را در این آثار به کار ببرند. یکی به نظم، یک به نثر و یکی کمیکاستریپ. در شکل بیان ابتکار عمل به خرج دادهاند. یکی از روشها این است که نویسنده بکوشد حتی المقدور نحوه بیان موضوع را به علایق سنین مخاطبش نزدیک کند، مثلا بچهها علاقه زیادی به حیوانات دارند و میتوان از این علاقه در انتقال مفاهیم موردنظر استفاده کرد.
باتوجه به اینکه شما سالها در حوزه تولید آثار مذهبی برای کودکان فعالیت داشتهاید و آثار زیادی در این زمینه تولید کردهاید، میزان استقبال مخاطبان از اینگونه آثار را چگونه ارزیابی میکنید؟
فروش کتابهای مذهبی بیشتر از کتابهای دیگر است چون خانوادههایی که در ایران زندگی میکنند حتی باوجود اینکه بهظاهر ممکن است مذهبی به نظر نرسند اما اکثرا دارای بنیان فکری دینی هستند و دوست دارند بچههایشان را خوب و سالم پرورش دهند، لذا برای فرزندانشان کتابهای دینی میخرند. این مسئله سبب شده که برخی ناشران و برخی نویسندگان گاهی از روی حسن نیتی که مقدماتش فراهم نشده و گاهی از روی طمع کسب درآمد بیشتر، اقدام به انتشار کتابهایی از نوع تاریخ اسلام برای بچهها کردهاند که بسیاری از آنها فاقد حداقلهای ادبی و تربیتی لازم برای مخاطباناند. این کتابها اغلب با نقاشیهای خوش آب و رنگ عرضه شده و مخاطب را فریب میدهند. شمارگان بالایی هم در فروش دارند و گاهی تعجب میکنیم چگونه کتابهایی با این همه ضعف میتوانند با این شمارگان منتشر شده و به فروش روند. این یک نوع آسیب است و پدر و مادرها باید در هنگام خرید توجه بیشتری نسبت به کتابهایی که انتخاب میکنند داشته باشند.
با توجه به حجم بالای آثار دینی و مذهبی منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان به نظر شما نسبت کتابهای کم ارزش و بیکیفیت در این حوزه به کتابهای با کیفیت و ارزشمند، چگونه است؟
نسبت کتابهای ضعیف بسیار بیشتر از کتابهای ارزشمند در حوزه آثار مذهبی برای کودکان و نوجوانان است. جالب است که بگویم بیشتر این کتابهای ضعیف توسط ناشران شهرهای مذهبی مانند قم و مشهد منتشر میشود. البته در این شهرها تعداد آثار خوبی که در این حوزه منتشر میشود نیز قابل توجه است. اما با این وجود بیشتر کتابهای ضعیف مربوط به این شهرهاست.
نویسندگان کودک و نوجوان برای تولید آثار دینی و مذهبی خوب و باکیفیت باید چه ویژگیهایی را مورد توجه قرار دهند؟
بطورکلی نویسندگان آثار دینی کودک و نوجوان باید چند شرط داشته باشند: نخست اینکه باید نویسنده باشند. افرادی که کتابهای ضعیف مذهبی تولید میکنند اغلب اصلا نویسنده نیستند. نویسنده کسی است که آثار خلاقانه قابل توجهی منتشر کرده باشد. در حالی که همه نویسندگان آثار ضعیف برای بچهها در زمینه تاریخ اسلام، قبل از انتشار این کتابها اصلا اثر خلاقه داستانی نداشتهاند و شروع کارشان در این زمینه، با کتابنویسی در زمینه تاریخ اسلام برای بچهها بوده است. در حالی که نویسندهای که وارد این حوزه میشود باید قبلش در زمینه نویسندگی خلاق آثاری برای بچهها نوشته باشد. سپس وارد این حوزه شود. در واقع بین آثاری که برای کودکان و بزرگسالان نوشته میشود از نظر خلاقیت و تواناییهای ادبی تفاوتی نیست؛ و این تصور که افرادی که نمیتوانند برای بزرگسالان بنویسند برای بچهها مینویسند کاملا اشتباه است. نوشتن برای کودکان و نوجوانان یک تخصص-هنر است. حتی هنر صرف نیست.
منظورتان از تخصص- هنر چیست؟
بخش هنریاش این است که افراد قبل از ورود به حیطه نویسندگی یا شاعری مذهبی برای کودک و نوجوان، بتوانند ثابت کنند که شاعر یا نویسنده هستند. بخش تخصصیاش از طریق آشنایی با روانشناسی و تعلیم و تربیت سنین مخاطبان آثارشان تامین میشود. هر دوی اینها نیز از طریق آثار موفقی که برای کودکان و نوجوانان منتشر کردهاند ثابت میشود. باید کودک درون نویسندهای که میخواهد برای بچهها بنویسد زنده باشد و او بتواند از دریچه چشم کودکان دنیا را ببیند. بعضی از افراد بهصورت خدادادی این ویژگی را دارند و بقیه نیز میتوانند از طریق مطالعه کتابهای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان این کار را انجام دهند. وقتی این موارد در کنار هم در کسی جمع میشود او نویسنده یا شاعر کودک و نوجوان میشود. بعضی از افرادی که در این حوزه کار میکنند یا یکی از این ویژگیها را ندارند یا هر دو. به همین دلیل نمیتوانند در این حوزه موفق باشند.
با توجه به اینکه حجم قابل توجهی از کودکان و نوجوانان ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند، به نظر شما در انتشار آثار مذهبی و دینی در سایر کشورها و ترجمه این آثار به سایر زبانها چه فعالیتهایی صورت گرفته است؟
متاسفانه اطلاع رسانی مراکز ذیربط در این زمینه از جمله سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، خاصه در سه دهه اول پس از پیروزی انقلاب ضعیف است. به همین سبب گاه حتی نویسندگانی که آثارشان در خارج از کشور ترجمه شده نیز از این موضوع بیخبرند. لذا لااقل من نمیتوانم در این باره قضادت دقیقی داشته باشم. در مورد آثار خودم اما میتوانم به ترجمه کتاب «تشنه دیدار» به زبان انگلیسی در کشور و در هند به زبان اردو، و ترجمه سه مجلد از مجموعه «از سرزمین نور» به زبان ترکمنی در کشور ترکمنستان اشاره کنم.