به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «نقش آموزش، هنر و ادبیات در کاهش خشونت علیه کودکان» با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و پویش «بدسرپرست تنها تر است» عصر سهشنبه پنجم تیر، در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، که مدیریت آن را «منصور ضابطیان» به عهده داشت، «فاطمه رحیمی»؛ دبیر پویش «بدسرپرست تنهاتر است»، گفت: دو سال پیش، با حضور جمعی از دوستان روزنامهنگارمان به این نتیجه رسیدیم که کودکانی وجود دارند که اوضاعشان به دلیل بیکفایتی والدین از بچههای دیگر بدتر است، آن هم در شرایطی که دستگاههای اجرایی مانند اورژانس اجتماعی و بهزیستی جایشان در این میان خالی بود و نیاز بود که صداوسیما آموزشهایی را در این خصوص ارائه کند و آموزش و پرورش هم به خانوادهها آموزشهای لازم را ارائه دهد. ما با طی این مسیر دو گام برداشتیم؛ یکی تبیین مفهوم بدسرپرستی، اینکه بدسرپرست کیست و چطور باید به او کمک کرد، و دیگری تلاش در جهت تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان.
او با اشاره به اینکه لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در دستور کار این هفته مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است، تاکید کرد: در این لایحه تعاریف مشخص است در حالیکه قوانین فعلی بازدارنده نیست و مجازات و جرم تناسبی با یکدیگر ندارند.
مونیکا نادی، مشاور حقوقی کمپین «بدسرپرست تنهاتر است» نیز طی سخنانی خاطرنشان کرد: لایحه حمایت از حقوق کودکان ونوجوانان در سال 87 توسط قوه قضائیه تدوین شد. این لایحه بیشتر نگاه حمایتی دارد، یعنی پیشگیرانه است؛ اینکه چطور جلوی خشونت را بگیریم. به طور کلی تصویب این لایحه کمک میکند تا قانون مترقیتری در حوزه کودکان داشته باشیم.
در ادامه شیوا دولتآبادی، رئیس هیئت مدیره انجمن رواشناسی ایران گفت: بدسرپرست واژهای است که چندان متداول نیست و در همین راستا، باید نگاه ویژهای به خشونت داشته باشیم. خشونت از جمله بحثهای سهل و ممتنع است و باید دید که چطور در تاریخچه حیات بشر این واژه به صورت علمی توجیه میشود.
او تاکید کرد: به لحاظ روانشناسی باید بررسی کنیم چه ضرورتی دارد بشر خشن باشد؟ هابز از جمله افرادی است که معتقد است انسان بودن مستلزم پرخاشگری است. او انسان را موجودی گرگصفت میداند و در مقابل آن دیدگاه روسو را داریم. همچنین فروید نیز قریحه مرگ را مطرح میکند که انسان در برخی مواقع و در حالت غریزی به دنبال پرخاشگری نسبت به خود و یا دیگران است.
دولتآبادی با اشاره به اینکه در روانشناسی میان خشم و پرخاشگری تفاوت وجود دارد، به انواع پرخاشگری اشاره کرد: پرخاشگری فیزیکی، کلامی، ذهنی و عاطفی. او ادامه داد: عدم توجه به کودک ناشی از نوعی غفلت به کودک است؛ در حالیکه کودک نیاز دارد تا به صورت مداوم و در تمام مراحل رشد او برنامهریزی شود.
او همچنین بیان کرد که پرخاشگری انفجاری و هیجانی از نظر تظاهرات بیرونی از یکدیگر تفکیک میشوند.
رئیس هیئت مدیره انجمن رواشناسی ایران تصریح کرد: غریزه، عدم تعادل هورمونی و بیماریهای روانی از جمله عوامل اثرگذار بر خشونت اند. همچنین برخی از عوامل بیرونی روی خشونت تاثیر میگذارند: ناکامی در راه رسیدن به نیازها، یادگیری اجتماعی، یادگیری از راه تقویت، یادگیری از راه تقلید و همچنین یادگیری از راه مشاهده خشونت ساختاری که جامعهشناسان آن را مطرح میکنند. علاوه بر آن با توجه به نقش آموزش باید توجه داشت که افراد باید چطور آموزش ببینند تا کمتر پرخاشگری کنند.
دولتآبادی همچنین با اشاره به موضوع هنر و ادبیات در کاهش خشونت علیه کودکان خاطرنشان کرد: ساختارهای مغزی بشر را مجهز میکند تا نوعی درک و همدردی با دیگران داشته باشد. هنر نوعی آزادی است و برای همین است که بشر میتواند از بیان هنری استفاده کرده و آلام خود را کاهش دهد. به لحاظ تکاملی نیز بشر رابطه عجیبی با هنر دارد، هنر و ادبیات در اشکال متفاوت خود میتواند حاوی پیام صلح و دوستی برای بشر باشد.
محمدرضا زائری در ادامه این نشست، با ذکر این نکته که اگر به مادری بگویند که کودکت در خیابان زمین خورد و کسی کمکش کرد، چقدر خوشحال میشود، پس شما هم که برای کودکان بدسرپرست تلاش میکنید مطمئن خداوند دوستتان دارد، درباره سیره پیامبر در رفتار با کودکان گفت: هر برنامه، یک هدف و یک نتیجه دارد. هدف برنامه دین، مهربان انسانها با یکدیگر است. همین عبارت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» که هرروز و همیشه قرائتش می کنیم نشان از همین مهربانی دارد. تمام منویات دینی ما نیز دالّ بر این است که هرکس مهربانتر است دیندارتر است. اما در این میان، دین رفتاری متفاوت با کودکان و زنان در پیش گرفته و حتی از آنان با عنوان امانت یاد می کند. پیامبر اکرم می فرماید که: «هرکس فرزندش را ببوسد خدا برایش نیکی مینویسد». حتی روایت است که ایشان در مسجد نشسته بودند و امام حسن و امام حسین را غرق در بوسه کرده بودند که کسی آمد و با تعجب گفت که من تا به حال فرزندم را نبوسیده ام که ایشان با ناراحتی گفتند از اینجا برو که رحمت از ما می رود. ایشان سجده نمازشان را به خاطر حسینین طولانی کردند یا وقتی در نماز جماعت، صدای گریه کودکی را شنیدند زودتر نماز را خاتمه دادند. روایت دیگری هم هست که مادری نزد رسول خدا آمد و نوزادش را نزد ایشان داد. نوزاد در همان حال ادرار کرد. مادر مضطرب شد اما ایشان تذکر دادند که نه، بگذار راحت باشد. زیرا ایشان حتی به اضطراب ناشی از قطع ادرار کودک چند ماهه هم توجه داشتند. حضرت رسول در جامعهای که دختران را زنده به گور میکردند، خم میشد و دست دخترش را میبوسید.
او افزود: این توقع سادهانگارانه و خطرناک است که بعضی معتقدند دین باید در همه چیز نظر دهد. این افراد گاهی به جای ریکرد علمی، دنبال هر نکتهای هستند که دین گفته باشد. مثلا اینکه پس از جنگ جهانی دوم، در مدارس آلمان تدریس موسیقی انجام شد و بعد، نتیجهاش هم مشخص شد، ارتباطی به دین ندارد اما تجربه خوبی است که میتوان آن را به کار بست. باید به اهل فن سپرد.
زائری اظهار داشت: البته باید در جاهایی غیرمستقیم رفتار کرد و آموزش داد. مثلا در ژاپن، کودکان در مدرسه ای، گل ها را لگد می کردند ولی پس از نمایش یک انیمیشن، دیگر چنین نکردند. نوشتهاند که خواجه نصیرالدین طوسی برای احداث رصدخانه مراغه، دستور داد تا نیمه شب، دیگ های مسی را از بالای کوه به پایین پرتاب کنند. همه سراسیمه به بیرون آمدند. جز دو سه نفر، بقیه ترسیدند. خطاب به سلطان گفت که اینها جز می دانستند نترسیدند. دانش نجوم هم میتواند به ما امکان پیشبینی دهد و اینگونه بود که او با ساخت رصدخانه موافقت کرد. ضمن آنکه باید غیرمستقیم آموزش داد، باید به جای فرمایشات کلی که مثلا نباید با کودکان خشونت ورزید، باید نرمخویی با کودکان سرلوحه زندگی روزمرهمان شود.
فریده اولادقباد، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: به عنوان یک معلم همیشه دغدغه خشونت را داشته و دارم، در سال 1380 احساس کردیم که خشونتها و رفتارهای پرخطر در حال افزایش است و در مدارس نیز پیشگیری در این خصوص اتفاق نمیافتد. در همین رابطه طرح «مدرسه مروج سلامت»، به منظور پیشگیری از رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد، HIV، خشونت و ... در مدارس تهران انجام شد.
او ادامه داد: پوسترهای امنیت اجتماعی نیز طراحی شد و در معرض دید دانشآموزان قرار گرفت. در همین راستا ما از مناطق یک تا 19 بازدید و مشاهده کردیم که نوع رفتارهای پرخطر با توجه به بافتهای فرهنگی هر منطقه متفاوت است. همچنین خشونت کلامی در مدارس دخترانه و خشونت فیزیکی در مدارس پسرانه بیشتر بود. علاوه بر آن مواردی از جمله کتک زدن معلمان توسط دانشآموزان مطرح بود که در تهران کمتر از سایر شهرها رخ میداد.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، خاطرنشان کرد: آموزش مهارتهای اساسی زندگی مانند گفتن «نه مقدس»، در مواجهه با رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد یا رابطه با جنس مخالف از اهمیت بالایی برخوردار است. عدم تعامل مستمر والدین با مدرسه هم مشکلاتی را ایجاد کرده و همین موضوع گرایش دانشآموزان به گروه همسالان را بیشتر میکند. بنابراین اگر آموزش مهارتهای اساسی زندگی و مبتنی بر پیشگری و آگاهی در مدارس رخ ندهد، با مشکلاتی مواجه خواهیم بود.
او افزود: در مدارس و در خانوادهها باید نگاه عدالتمحور حاکم شود. چرا که نگاه معلم، دبیر و والدین میتواند نوعی خشونت عاطفی ایجاد کند. همانگونه که کلمات خوب و مثبت سازنده است، کلمات منفی هم میتواند در روند جامعهپذیری افراد به سمت خشونت تاثیرگذار باشد.
او با تاکید بر اینکه نکته مغفول در موضوع خشونت، آموزش است گفت: بسیاری از دانشآموزان با دوگانگی یا چندگانگی ارزشی همراهاند. آنها نمیدانند که ارزشها و الگوهای والدین خود را باید بپذیرند، یا ارزشهای حاکم بر مدرسه و یا آموزشهای ماهوارهای را! این موضوع خود نوعی آسیب چندگانگی ارزشی را مطرح میکند.
اولادقباد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در مجلس گفت: این لایحه بیشتر مورد توجه و دغدغه فراکسیون زنان مجلس است و 490 ماده دارد. در کمیسیون قضایی مجلس کارگروه ویژهای در این خصوص تشکیل شده و همکاران نماینده ما فرصت داشتند تا پیشنهادات خود را به این کمیته ویژه ارائه دهند. این لایحه فردا و یا هفته آینده در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار خواهد گرفت. او افزود: ما همچنین طرح ممنوعیت ازدواج دختران زیر 13 سال را نیز پیگیری میکنیم.
فرهاد حسنزاده، سخنران بعدی این نشست ضمن اشاره به این نکته که تاکنون 50 کتاب درباره خشونت علیه کودکان نوشته است، گفت: شکلگیری خشونت علیه انسانها، ریشههای بسیاری دارد که ناشی از جهل و بی خردی است و در این میان، ادبیات، باید بتواند راه را نشان دهد، زیرا نویسنده نقش درمانگر را دارد. البته اگر بررسان نگویند که سیاه نمایی است، اما ادبیات حتی میتواند پیشگیری هم کند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد: خواندن، مخاطب را با شخصیت درگیر می کند و سبب می شود تا در تجربه او شریک شود. بچهها مدام در حال درس آموزی و یادگیری هستند و البته ادبیات در مقایسه با خانه، مدرسه و رسانه، آنان را به دنیایی با تاثیری عمیق تر می برد. نکته بعد آنکه، درونی شدن رفتار قهرمانان داستان تبدیل به الگو میشود، مثل دیگرپذیری و احترام به حقوق دیگران و رفتارهایی که او را از خودخواهی و کینه دور میکند. بحث دیگر، لطافت روح و روان کودکان با شعر است. زیرا در بندبندِ اشعار، از خشونت دور شده و به عشق نزدیک می شود. نکات دیگر که ادبیات برای کودکان به ارمغان می آورد، آشنایی با نمادها و سمبل ها، توجه به محیط زیست، تفکر و فلسفه، طنز، خند و نیشگون و نوشتن برای نشان دادن است؛ امروز کودکان بیش از بزرگترها به محیط زیست و گیاهان و حیوانات توجه دارند، طنز تاثیری متفاوت بر بچه ها دارد و البته نوشتن شعر و داستان، نه تنها خودِ شاعر یا نویسنده، که کودکان را خلاق می کند.
او در پایان گفت: در تالیف کتاب کودکان با محوریت خشونت علیه آنان تاکنون نتوانسته ایم موفق باشیم و پیش مردم خجالت زده ایم. در ترجمه آثار بیشتری نشر یافته است، زیرا مدام متهم به سیاه نمایی می شویم و آثار تالیفی چندان مجال حضور نمی یابند تا خشونت علیه کودکان به راحتی مطرح شود.
محمدرضا خردمندان، کارگردان فیلم «بیست و یک روز بعد» هم در این نشست گفت: بیشتر فیلمهایی که تاکنون ساختهام، به بچهها ارتباط دارد. ما هر روز بچههایی را میبینیم که کاری به کار ما ندارند، بچههای گونی به دوشی که در سکوت کار میکنند و میبینم که این پدیده هر روز هولناکتر میشود.
خردمندان ادامه داد: این کودکان به قدری منزوی هستند که وقتی میخواهیم با آنها حرف بزنیم، از ما فرار میکنند، با این حال ما چارهای نداریم مگر اینکه به این بچهها نزدیک شویم.
او با اشاره به ناامیدی از مسئولین خاطرنشان کرد: من فکر میکنم امروز لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در میان مشکلات کشور گم شده است و چندان امیدی ندارم که این موضوع به جایی راه ببرد، ابتدا خود مردم باید به این موضوع نزدیک شوند. برای درک این ماجرا من پیشنهاد میکنم یک روز، برای مدت پنج ثانیه در سطلهای زباله نفس بکشیم! حال ببینید کودکی که هر روز این کار را میکند تا چه مدت دوام میآورد. او با اشاره به یکی از فیلمهای کوتاه خود به نام «دوئل» گفت: این فیلم هشدار جدی به آیندهای است که به سرعت به سمت ما میآید. به عقیده من وظیفه هنرمند، سِرزدایی است.
کارگردان فیلم «بیست و یک روز بعد» تصریح کرد: فیلم «بیست و یک روز بعد» راجع به کودکان است. راجع به نوجوانی است که مادرش سرطان دارد و در دوگانگی پیدا کردن دارو برای مادر و یا فیلمساز شدن به سر میبرد و در این میان به باور جدیدی میرسد. این فیلم جایزه ویژهای را نیز برای من داشت و من عضو افتخاری یونیسف شدم.
او همچنین گفت: این فیلم در چارچوبی ساخته شده که مورد تایید نهادهای رسمی است . 11 سال است که تیزرهای فرهنگی میسازم و هر زمان خواستم به چنین موضوعاتی ورود کنم، با مقاومت روبهرو شدم. به عقیده من مهمترین راهکار در کاهش خشونت علیه کودکان، آگاه کردن مردم است. همچنین در تولید اثرهایی با این مضامین باید حمایتهای بیشتری را دریافت کنیم.
براساس خبر روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در پایان این نشست «تابلوی میخ»، اثر بزرگمهر حسینپور که در روز جهانی منع خشونت علیه کودکان و با حضور جمع کثیری از هنرمندان و مردم شکل گرفته و توسط گروه نیکوکاران لبخند خریداری و به کتابخانه ملی اهدا شده بود، با حضور خالق اثر، اشرف بروجردی؛ رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و افراد حاضر در نشست، در تالار عمومی کتابخانه ملی ایران رونمایی شد.