بیوک ملکی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره میزان توجه به بخش کارشناسی نشر در صنعت نشر کودک و نوجوان گفت: قاعدتا هرناشری وقتی کتابی را چاپ میکند باید از نظر کیفی سطح بالایی داشته باشد و حس کند میتواند آن را بفروشد که این بستگی به وجود کارشناس خوب نشر دارد. اما وقتی تیراژ کتاب به 200 نسخه رسیده است، دیگر چیزی به نام کتاب نداریم که بخواهیم دربارهاش صحبت کنیم. در زمان گذشته که تیراژ کتابها بالا بود، ناشران توجه زیادی به کارشناسی کتاب میکردند و کتابهایی که به دستشان میرسید از سوی یک یا چند کارشناس نشری که داشتند بررسی میشد و آثار باکیفیت منتشر میشدند، اما الان وضعیت فرق کرده است.
ملکی که سالهاست به عنوان کارشناس و مشاور نشر در انتشارات مختلف مانند امیرکبیر فعالیت دارد، در ادامه بیان کرد: امروزه ما با انبوهی از ناشران روبهروایم که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند و به دو دسته تقسیم شدهاند؛ دسته نخست ناشران قدیمی، مطرح و سرشناس در ادبیات کودک هستند که با اینکه تعداد کتابهایی که منتشر میکنند کاهش یافته اما اغلب کماکان به کیفیت آثار توجه میکنند و با بهرهگیری از کارشناسان نشر، کتابهای باکیفیت تولید میکنند و توان توزیع و عرضه آن را نیز تا حدی دارند. اما تعدادشان کمتر از انگشتان دست است.
بیتوجهی ناشران به کارشناسان نشر
شاعر «در پیادهرو» افزود: دسته دوم ناشران نوپاتری هستند که تعدادشان بسیار زیاد است و توجهی به کیفیت کتابهای تولیدی ندارند و مسالهای مانند کارشناسی نشر اصلا برایشان مطرح نیست. آنها با توجه به سودجویی خودشان، تعدادی کتابهای زرد و بازاری با هزینه مولف، منتشر و دربازار عرضه میکنند. این دسته از ناشران فقط به فکر سود خودشان هستند و چاپ اینگونه کتابها هم به دلیل اینکه تمام هزینه آن را مولف پرداخت میکند، برایشان بسیار پرسود است و سود خالص به جیبشان میرود. به همین دلیل الان کتابهای شعری را در کتابفروشیها میبینیم که حتی اصول اولیه شعر هم در آنها رعایت نشده است و اگر سالیان گذشته بود کارشناسان نشر اجازه چاپ به این کتابها نمیدادند اما الان به راحتی از سوی ناشر چاپ و توزیع میشوند.
ملکی، با بیان اینکه امرزوه اقتصاد نشر حرف اول را میزند و سبب شده کارشناسان نشر از سوی بسیاری ناشران کنار گذاشته شوند و این ناشران نمیخواهند هزینهای برای کارشناس نشر پرداخت کنند و فقط به سود مالیشان توجه میکنند، گفت: کسی نمیتواند بگوید ناشر نباید سود مالی داشته باشد اما کار به جایی رسیده که مولف هم نادیده گرفته شده و نمیتوان مولفی را پیدا کرد که بتواند با درآمد حاصل از حقالتالیف آثارش زندگی کند.
به گفته شاعر «ستاره باران» در وضعیت اقتصادی موجود هم ناشرِ جدی ضرر میکند و هم مولف. اما مولف خیلی بیشتر. بجز عده محدودی از نویسندگان که همواره از رانتهای گوناگون برای فروش آثارشان استفاده کردهاند و همیشه آثارشان را بفروش رساندهاند، بقیه نویسندگانی که از راه حقالتالیف آثارشان زندگی میکردهاند به مشکل برخوردهاند.
صداوسیما در بخش فرهنگ کاملا تعطیل است
این شاعر پیشکسوت حوزه نوجوان در پاسخ به این سوال که کارشناسان نشر تا چه اندازه در معرفی نویسندگان یا آثار ناشناخته به جامعه نقش دارند، گفت: در این مورد فقط کارشناس مطرح نیست و به عوامل دیگری هم بستگی دارد. در این مساله مطبوعات، خبرگزاریها و صداوسیما نقش دارند اما توجه زیادی به آن نمیکنند. صداوسیمای ما در بخش فرهنگ کاملا تعطیل است و برایش فرقی ندارد که کتاب باشد یا نباشد. از سویی آموزش و پرورش هم که نقش موثری در معرفی یک نویسنده یا کتاب به جامعه دارد توجه چندانی به این مساله ندارد.
به گفته شاعر «مترسک عاشق بود»، نمایشگاههایی از سوی آموزش و پرورش برگزار میشود که درگیر رانت است. مدیران بازنشسته آموزشوپرورش نشرهایی تاسیس کردهاند که اصلا معروف نیست و با استفاده از همین نشرها دوماه مانده به برگزاری نمایشگاه، اقدام به تولید تعداد زیادی کتاب میکنند که پراز ایراد و اشتباه است. اما همه این کتابها را با استفاده از رانتی که دارند در نمایشگاه میفروشند. درحالیکه ناشران مطرح بهترین کتابها را منتشر میکنند اما دیده نمیشود و به دست مخاطب نمیرسند.