به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درحالیکه کمتر از دو هفته تا برگزاری اختتامیه هشتمین جایزه ادبی پروین اعتصامی باقیمانده، جواد محقق، سوسن طاقدیس و کمال شفیعی به عنوان داوران بخش ادبیات کودک و نوجوان، بعد از بررسی آثار منتشر شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان طی سالهای 95 و 96 ، پنج اثر «خداحافظی در خیابان پاییز» سروده مریم اسلامی، «شاخ دماغیها» نوشته سیده عذرا موسوی، «شبهای بیستاره» نوشته مرضیه نفری، «کاش یکی قصهاش را میگفت» نوشته شکوه قاسمنیا و «کلید کلید، دسته کلید» سروده اکرم کشایی که شامل دو مجموعه شعر و سه رمان است را به عنوان نامزدهای نهایی این بخش معرفی کردند که در ادامه نگاهی خواهیم داشت به این آثار.
شمارگان ۵هزار نسخه و قیمت 45 هزار ریال
«خداحافظی در خیابان پاییز» سروده مریم اسلامی
«خداحافظی در خیابان پاییز» ازجمله جدیدترین سرودههای مریم اسلامی برای نوجوانان است که سال 1396 از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد. خیالباف، کاش برف، روی تار صوتی جهان، کاکلیهای صدا و روی قلههای دور عنوان برخی از شعرهای این کتاب است.
این کتاب که تصویرگری آن را فهیمه محجوب انجام داده است، 20 قطعه شعر در قالب سپید و نیمایی دارد و مخاطبان آن نوجوانهای گروه سنی «هـ» (۱۴ تا ۱۶سال) هستند.
مریم اسلامی در گفتوگویی با ایبنا درباره این کتاب میگوید: در سرودن اشعار این کتاب و انتخاب موضوعات، تلاش کردهام به نگاه نوجوانان، زاویه دید آنها به مسائل مختلف و حال و هوای آنها نزدیک شوم. مثلا در شعر «خداحافظی در خیابان پاییز» ماجرای دوستی و علاقه بین دو نوجوان را بیان میکند که یکی از آنها به دلیل اسبابکشی از کوچه میرود و شعر درباره خداحافظی در آن کوچه پاییزی است که ماندگار میشود.
به گفته شاعر «خداحافظی در خیابان پاییز»، نگاه تازه به موضوعات، کشفهای جدید، تصویرسازیهای جالب و نزدیک شدنبه حس و حال نوجوانان از ویژگیهای شاخص این کتاب است.
شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 60 هزار ریال
«کاش یکی قصهاش را میگفت» نوشته شکوه قاسمنیا
«کاش یکی قصهاش را میگفت» نوشته شکوه قاسمنیا رمانی است که سال 1396 از سوی انتشارات محراب قلم برای نوجوانان منشر شده است. قاسمنیا در این رمان نوجوان، خاطرات پسربچه معلولی را بیان میکند که همراه پدر، مادر، مادربزرگ و خواهر و برادرش زندگی میکند تا اینکه در اثر بمباران عراقیها پدر و مادر و خواهر و برادرش را از دست میدهد و مادربزرگش سرپرستی او را به عهده میگیرد، مادربزرگی که خیلی به او علاقه ندارد. تا اینکه پسر معلول خاطرخواه گیس گلابتون میشود.
نویسنده در این کتاب گوشهاى از رنجهاى يك زن را به تصوير كشیده؛ زنى كه اضافه بر همه رنجها و مصيبتهاى آدمهاى اين قصه، بار رنج زن بودن خود را هم به دوش مىكشد؛ رنجى درونى و تحميل شده، مانند جنگ تحميلى.
قاسمنیا که بیشتر به لحاظ شاعر بودنش در حوزه کودک شهرت دارد، در گفتوگو با ایبنا درباره این کتاب میگوید: اين داستان را حدود ١٥ سال پيش نوشتم. در آن زمان مخاطب خاصى در نظرم نبود و قصد چاپش را هم نداشتم. اما چه شد كه نوشتم؛ در آن زمان با دوستى بحث و گفتوگويى داشتيم درباره اينكه نويسنده كودك مىتواند براى بزرگسال هم بنويسد يا نه؟! من مىگفتم نويسنده كودك اگر شروط اوليه نويسنده شدن را داشته باشد مىتواند برای سایر گروههای سنی هم بنویسد، اما نويسنده بزرگسال هر چه قدر هم توانمند و حرفهاى باشد نمىتواند يكشبه برای كودكها بنویسد. ولی آن دوست نظرى مخالف من داشت. همان شب سوژه اين قصه در سرم جرقه زد و ظرف دو سه روز بر كاغذ آوردم و ظرف دو سه ماه چاپ شد و ظرف يك سال باوجود توزيع ناقص ناشر، توانست سه جايزه از جشنوارههاى مختلف كسب كند و ناتوانى من به عنوان ناشر در پخش و توزيع كتاب سالها ادامه داشت. در تمام اين سالها دوست و همكار عزيزم جناب شهرام اقبالزاده اصرار بر تجديد حيات اين كتاب داشتند تا سرانجام كتابم دوباره و با شكل تازهای ازسوی نشر محراب قلم منتشر شد.
او در ادامه بیان میکند: داستان براساس احساسات نوشته نشده است. خواست من اين بود. مىخواستم يك نگاه روانشناسانه به شخصيتها داشته باشم. نشانهها و كدهاى شناسايى احساسات را دادهام تا آنجا كه امکان داشت. رفتار و خودگويههاى پسرك، مىتواند سرنخهايى براى شناخت شخصيتش و چگونگى دريافت احساساتش باشند. او شخصيتى طرد شده است و اين حس طردشدگى در او نوعى بىحسى يا تسليم را ایجاد کرده است. خلاصه اينكه تلاش کردهام به شدت از مستقيمگويى و مستقيمنمايى پرهيز کنم.
شکوه قاسمنیا متولد 1334 در تهران است و از سال 1359 فعالیت خود را در حوزه کودک و نوجوان آغاز کرده است. تالیف بیش از 200 کتاب کودک و نوجوان، سردبیری مجلات شاپرک، قلک، رشد، شباب، همکاری با روزنامه آفتابگردان و مدیریت انتشاراتیهای خانه هنر و ادبیات و کتاب ارغوانی از جمله فعالیتهای اوست. کتاب «کاش یکی قصهاش را میگفت» تا کنون دو جایزه کسب کرده است. او همچنین سردبیری مجلههای شاپرک، قلک، رشد، شباب، را بر عهده داشته است و مدیریت نشر خانه هنر و ادبیات و کتاب ارغوانی هم بر عهده داشته است.
شمارگان سه هزار نسخه و قیمت 45 هزار ریال
«کلید کلید، دسته کلید» سروده اکرم کشایی
کتاب «کلید کلید، دسته کلید» سروده اکرم کشایی و تصویرگری حدیثه قربان است که در سال 1395 از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کودکان گروه سنی «الف» منتشر شده است. این کتاب دارای 12 شعر با نامهای «آرزوی مورچه، کلید کلید، دسته کلید، چتر، روبان آبی، بابای ستاره، قورباغه، عکس لباسم، کیک تولد، قلقلک، برگ درخت آلو، پنجره و خورشید قلقلی» است.
این اشعار هر کدام به دنیای اطراف خردسال اشاره دارند و توجه کودک را به مهارتهای دیداری، شنیداری و لمسی جلب میکند.
پیش از این کتاب «کلید کلید، دسته کلید» توانسته جایزه کتابهای شایسته تقدیر دوازدهمین جشنواره شعر فجر در بخش کودک و نوجوان را به خود اختصاص دهد. همچنین در پنجاه و پنجمین سالگرد تاسیس شورای کتاب کودک در میان آثار شایسته تقدیر این شورا در سال 1395 قرار گرفت.
همچنین کتاب «کلید کلید، دسته کلید» از برگزیدگان پانزدهمین دوره جشنواره کتاب رشد بود و در گروه «پیشدبستانی: کتابهای قصه و شعر» شایسته تقدیر و دریافت جایزه دوم این بخش شد.
اکرم کشایی، نویسنده و شاعر، در سال 1358 در تهران متولد شد. فارغ التحصیل مقطع کارشناسی در رشته کتابداری از دانشگاه تربیت معلم تهران است. کشایی در حال حاضر کارشناس انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و همکاری با نشریات کودک و نوجوان (رشد کودک، سلام بچهها، کوشش، سنجاقک، باران، روزهای زندگی، روزنامه سلامت (بخش کودک و ...) در بخش شعر و داستان را در کارنامهاش دارد.
160 صفحه و 130 هزار ریال
«شبهای بیستاره» نوشته مرضیه نفری
«شبهای بیستاره» نوشته مرضیه نفری نیز رمانی است که در سال 1396 از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است. این رمان به عنوان رمان برگزیده جشنواره انقلاب، جشنواره رضوی و جشنواره شاهد نیز انتخاب شده است.
نفری در این کتاب که نخستین رمانش است، زندگی دختری کم سن و سال به نام ستاره را روایت میکند که غرق در نوجوانی خود است اما دلش میخواهد بزرگ شود. داستان در دوران جنگ تحمیلی و در شهر قم میگذرد. جنگ همچون مهمانی ناخوانده، بر زندگی خانواده ستاره تاثیر میگذارد. این دختر نوجوان، عاشق جوانی میشود که درگیر کارهای مسجد و پایگاه محله است است و حواسش به ستاره نیست. او کوشیده بیشتر مسائلی را که اکثر نوجوانان با آن درگیرند، در دل داستان بگنجاند.
نویسنده در «شبهای بیستاره» نشان داده که تربیت نسلهای جوان مهمترین مسئله حتی در زمان جنگ است و سادگی و کوتاهی جملات، روایت اول شخص، توصیفات ساده و صمیمی ازجمله ویژگیهایی است که خواندن کتاب را برای قشر نوجوان لذتبخش میکند. همچنین برخورداری از مفاهیمی چون عشق، ایثار، جهاد، حیا، خانواده محوری و ... کتاب را در زمره آثار ادبیِ دینیِ خوب قرار میدهد.
مرضیه نفری متولد سال ۱۳۵۹ دارای مدرک کارشناسی کتابداری و مسئول پویا و خلاق کتابخانه امام صادق (ع) فرهنگیان است که پیش از این نیز داستانهای خود را در مجلاتی چون «زن روز» و «پیام زن» منتشر کرده است.
شمارگان هزار نسخه و با قیمت 140 هزار ریال
«شاخ دماغیها» نوشته سیده عذرا موسوی
رمان «شاخ دماغیها» اثر سیده عذرا موسوی نخستین محصول «مدرسه رمان» شهرستان ادب، است که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده و ماجرای این رمان اجتماعی در دوران معاصر میگذرد.
این کتاب که در سال 1396 منتشر شده در قالب ۲۳ فصل، داستان دختر نوجوانی را روایت میکند که پدر و مادرش برای درمان به خارج از کشور میروند و او ناچار است مدتی را در خانه خالهاش سر کند. در آنجا پسر نوجوانی هم زندگی میکند که ناچار است اتاقش را طی این مدت، در اختیار دخترخاله خود بگذارد و از این مساله اصلا دل خوشی ندارد. به علاوه، او دخترخاله را مزاحم کارهای مخفیانه خود میداند. بدین ترتیب جنگی پنهانی میان این دو درمیگیرد که نتایج پیشبینی نشدهای برایشان به بار میآورد.
سیده عذرا موسوی از نویسندگان حوزه نوجوان و بزرگسال است که سابقه همکاری با نشریاتی چون دیدار آشنا، خانه خوبان، قدر، آیندهسازان، انتظار نوجوان، سهیکسه، باران را در کارنامهاش دارد. ازجمله آثار او میتوان به مجموعه داستان «پلاک بیسر»، مجموعه داستان «فرشتهی بیادب»، مجموعه یادداشتهای داستانی «گربهی معبد کنکور»، مجموعه داستان کوتاه «جشن باغ صدری» ،رمان «دلقک و نارنج تلخ» و تکداستان «مامان! خدا کجاست؟» اشاره کرد که برخی را با همکاری تعدادی از نویسندگان نوشته و برخی در دست چاپ است.