خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- احمد ابوالفتحی: پرداختن به مقوله حقوق کودکان و نوجوانان و نحوه دادرسی و چگونگی تامین عدالت کیفری برای آنان از جمله مباحثی است که اگر چه سابقه دیرینی در محافل اجتماعی و آکادمیک ایران ندارد اما در سالهای اخیر پویایی قابل توجهی از خود بروز داده است. تاسیس رشته حقوق کیفری کودکان و نوجوانان در سطوح عالی آموزشی و نیز پررنگ شدن بحث درباره عدالت کیفری کودکان و نوجوانان در سطح جامعه نمود این امر است. در ماههای اخیر نشر نگاه معاصر کتابی را منتشر کرده است به نام «دانشنامه عدالت کیفری کودکان و نوجوانان» که به بررسی نظامهای حقوق کیفری در 14 کشور جهان اختصاص دارد. به بهانه انتشار این کتاب با دکتر تهمورث بشیریه، استاد دانشگاه شهید بهشتی که سرپرست مترجمان کتاب و یکی از مولفان آن محسوب میشود به گفتوگو نشستهایم.
کتاب «دانشنامه عدالت کیفری کودکان و نوجوانان» ترجمهای است از مجموعه مقالاتی که خود شما هم در آن مقاله دارید. کمی درباره شکلگیری این کتاب و ترجمه آن توضیح دهید.
پیشنهاد نوشتن مقاله در این کتاب را یکی از اساتید سرشناس دانشگاههای کانادا در حوزه جرمشناسی و روانشناسی به من داد. ایشان گردآوری مجموعه مقالاتی را در زمینه نظامهای حقوقی مختلف در دنیا در زمینه موضوع مورد مطالعه کتاب را مدنظر داشت و بر مبنای دسترسیهایی که در گوشه و کنار دنیا به صاحبنظران داشت نوشتن مقالات را سفارش میداد. بر همین مبنا من هم از طریق یکی از دوستان به ایشان معرفی شدم و به تیم نوشتن مقالات این دانشنامه پیوستم و مقالهای راجع به حقوق ایران در این کتاب نوشته شود. من هم علاقهمند به انجام این کار بودم. به این دلیل که در سفرهایی که داشتم مشاهده کرده بودم نگرش عجیب و غریبی نسبت به ایران وجود دارد که به هیچ وجه با واقع منطبق نیست. علیرغم همه انتقادات ما نسبت به وضع موجود اما تبلیغات گسترده عجیب و غریبی که خارج از ایران میشود ربطی به امر واقع در ایران ندارد. به همین دلیل من مایل بودم در این حوزه خاص گامی در جهت اصلاح دید بردارم و این کتاب فرصتی مناسبی برای این کار بود.
به همین خاطر با یکی از دوستان که دانشجوی دکتری دانشگاه تهران بود این کار را انجام دادیم و این مقاله در کتاب چاپ شد. بعد از انتشار نسخه انگلیسی کتاب ما دیدیم که این کتاب مشتمل بر 14 نظام حقوقی است و 14 کشور سرفصلهای حقوقیشان در زمینه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان در این کتاب ارائه دادهاند. این بود که تصمیم گرفتیم به این دلیل که رشته حقوق کیفری کودکان و نوجوانان در ایران چند سالی است ایجاد شده کتاب را ترجمه کنیم تا به منبعی برای این رشته تبدیل شود. با توجه به اشتغالاتی که داشتم امکانش نبود که کل مجموعه را خودم ترجمه کنم. این بود که از همکاران دانشگاهی که عمدتا استادان شناخته شدهای در حوزه کار خودشان محسوب میشوند تقاضا کردم در این کار با من همکاری کنند. هر فصل را یکی از دوستان ترجمه کرد و بعد کتاب ویرایش و تا حد امکان همسانسازی و بعد به صورت کتاب منتشر شد.
گستره نظامهای حقوقی که در این کتاب بررسی میشود چگونه است؟ به نظر میرسد بیشتر به نظامهای حقوقی کشورهای اروپایی در این کتاب پرداخته شده است. آیا تنوع اثر به گونهای هست که بتوانیم بگوییم تصویری کلی از موضوع مورد بحث ارائه میدهد؟
کتاب تنوع خوبی دارد. همه قارهها را در برمیگیرد. نظام حقوقی استرالیا، نظام حقوقی آمریکا، در آفریقا نمونههایی مانند نامیبیا، در آسیا از یک سو ایران و از سوی دیگر ژاپن و چین. در اروپا هم تعداد زیادی از کشورها از شرق و غرب و نیز انگلستان را در کتاب مشاهده میکنیم.
اینگونه از کتابها که با تنوعی قابل توجه به ابعاد مختلف یک موضوع در سطح جهانی میپردازند بستری مناسب برای مطالعه تطبیقی فراهم میکنند. آیا این کتاب هم به سمت مطالعه تطبیقی حرکت کرده است؟
در این کتاب دادهها گردآوری شدهاند. هر کشوری اطلاعات مربوط به خودش و کتابنامه و منابع مربوط به خود را در این کتاب گردآوری کرده است. از این پس میتوان بر مبنای اطلاعاتی که در این کتاب گردآمده است به مطالعه تطبیقی پرداخت. اطلاعاتی که در این کتاب آمده جدا جدا ارائه شده است و هر کسی مقالهای مربوط به کشور خود را ارائه داده است. تطبیق این اطلاعات با هم پروژه بسیار وسیعی است که از حوصله این کتاب خارج بوده است و میتوان در کتابهای دیگری به آن پرداخت.
به عنوان کسی که بر این کتاب احاطه دارد و علاوه بر سرپرستی ترجمه، خودش یکی از مولفان کتاب هم محسوب میشود، اگر بخواهید این مقایسه تطبیقی را انجام دهید چه جمعبندی کلیای از مباحث این کتاب ارائه خواهید داد و به طور ویژه وضع ایران در ساختارهای حقوقی دنیا در زمینه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میشود وضع ما را بهتر یا بدتر از دیگر کشورها ارزیابی کرد؟
البته ابتدا باید مشخص کرد بهتر یا بدتر چیست و این کار سادهای نیست. اما بر مبنای معیارهایی که قابل شناسایی هست میتوان گفت ما در میانههای طیف قرار میگیریم و البته با توجه به قوانین جدید ما در قانون مجازات و قانون آیین دادسری جدید قدمهای خیلی بزرگی در راستای انطباق با قوانین بینالمللی و اسناد بینالمللی برداشتهایم. قانون اخیر ما در مورد مجازات که ماده 91 نام دارد خیلی کمک کرده است که میزان مجازاتهای سلب حیات یا مجازاتهای بدنی در مورد افراد زیر 18 سال کم شود که این گام بزرگی است. در زمینه صلاحیت هم دادگاههایی که به مسائل اطفال رسیدگی میکنند از دادگاههای بزرگسالان جدا هستند که این هم امر مناسبی است. در مجموع میشود گفت ما نسبت به خودمان و نسبت به قوانین قبلی خودمان در زمینه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان پیشرفت فراوانی داشتهایم و به معیارهای بینالمللی در این زمینه هم نزدیک شدهایم.
این معیارهای بینالمللی چیستند؟
از جمله این معیارها این است که ما در مورد کودک و نوجوان که طبق اسناد زیر 18 سال محسوب میشوند مجازات بدنی اعمال نکنیم. اعدام و سلب حیات در مورد آنها به کار نبریم. در مورد اطفال بیشتر معیارهای تربیتی اتخاذ کنیم تا معیارهای تنبیهی که قانون ما این را پیشبینی کرده است. ما در مورد کانونهای اصلاح و تربیت هم خوب پیش رفتهایم و کانونهای خوبی داریم. به ویژه در شهر تهران کانون اصلاح تربیت بسیار پیشرفته و مناسب است و این موضوع در دیدارهای سازمانهای بینالمللی به تایید آنها هم رسیده است. معیار دیگر این است که اقدامی که کودک انجام میدهد مبنای تکرار جرم در مورد جرایم احتمالیای که در آینده انجام میدهد قرار نگیرد و اقدام کودک باعث تشدید مجازات او هنگام اعمال جرم در بزرگسالی واقع نشود. به طور کلی نگاه ما نسبت به اطفال و نوجوانان نگاه تنبیهی نباشد و نگاه تربیتی و ناظر به آینده فرد باشد عمدهترین معیار است.
اگر بخواهیم روی عدالت کیفری در ایران متمرکز شویم، چه میزان از راه باقی مانده است تا ما بتوانیم بگوییم به معیارهایی که شما در سوال پیشین برشمردید به طور کامل رسیدهایم؟ از اساس نزدیک شدن به این معیارهای بینالمللی در تضاد با ساخت فقهی حقوق در ایران قرار نمیگیرد؟
تحولاتی که حقوق ما داشته است، چه به اقتضای فشارهای بینالمللی و چه به اقتضای خواست جامعه دانشگاهی ما، در مجموع مثبت ارزیابی میشود. به ویژه اگر قوانین جدید را با قوانینی که از اول انقلاب تصویب شدهاند مقایسه میکنیم. در آنها از اساس رویکرد اجتماعی وجود نداشت اما در اینها این رویکرد دیده میشود و این خواست جامعه دانشگاهی ما بوده است و البته عدم رعایت این مسائل میتوانست پیامدهای بینالمللی هم برای ما داشته باشد. در مجموع میتوانم بگویم که به طور نسبی و در مقایسه با خودمان گامهای بلندی برداشتهایم اما برای رسیدگی دقیق به این مباحث باز هم راه داریم. باید تا حدودی شکلگرایی را در این حوزهها کنار بگذاریم. به گمان من اگر شارع قرار بود امروز حکمی دهد متناسب با مسائل روز حکم میداد. ولی نگاههای سنتیای وجود دارد که در تضاد با معیارهایی که برشمردیم قرار میگیرد. اما ما توانستهایم تا حدی این نگاهها را تعدیل کنیم و قرائتهای جدید از دین هم در این زمینه به ما بسیار کمک کرده است. به گمانم هنوز هم جای آشتی دادن بین این معیارها و معیارهای فقهی وجود دارد.
تهمورث بشیریه
یکی از اتفاقات خوبی که این کتاب به خصوص در بحث سیاستگذاری میتواند داشته باشد این است که به دلیل ارائه الگوهای متنوع در زمینه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان میتواند عملا در بحث قانونگذاری سرمشق قرار بگیرد. چه تجاربی در این کتاب ارائه شده که میتواند در بحث اجرا و تقنین به کار ما هم بیاید؟
مهمترین مسئلهای که در اینجا وجود دارد این است که کشورهایی که از لحاظ صنعتی پیشرفته محسوب میشوند حتی در حوزه علوم انسانی هم همه بحثهایی که انجام میدهند مبتنی بر تحقیقات است. هر چه که میخواهد تبدیل به قانون شود سالها در مورد آن کار پیمایشی صورت میگیرد. اینگونه نیست که بنشینند و سنین فرضی درباره مسئولیت در نظر بگیرند یا با یک توافق داخل اتاقی بخواهند تصمیم بگیرند. این کشورها برای تصمیمگیری به کف جامعه میروند و بر مبنای نتایج پیمایش اقدام میکنند. این کارها در کشور ما هم شروع شده است اما هنوز با موانع بسیاری روبهرو هستیم. برای نوشتن یک پایاننامه ساده چندین معرفینامه باید صادر شود و آن هم در نهایت با عدم همکاری یا همکاری ناکافی در سازمانهای مربوطه مواجه میشود.
باید دید که رویکرد علمگرای امروز چه میگوید؟ حرف آن این است که هر چه میخواهید بگویید و هر تصمیمی که میخواهید بگیرید باید بر مبنای آنچه که از جامعه برآمده است صورت بگیرد. این مهمترین درسی است که میتوانیم از بررسی نظامهای حقوقیای بگیریم که در این کتاب مورد توجه قرار گرفتهاند. البته نه همه نظامها. نظامهایی که از لحاظ صنعتی پیشرفته محسوب میشوند و به موازات پیشروی در صنعت در حوزههای دیگر هم پیش رفتهاند.
کتاب از زمان انتشارش تا کنون از طرف مجامع سیاستگذاری تا چه میزان مورد اقبال قرار گرفته است؟ آیا از اساس توجهی به آن داشتهاند؟
کتاب به تازگی توزیع شده است و واقعیت این است که من هم بازخورد خیلی زیادی درباره آن نگرفتهام. از لحاظ مخاطب، این کتاب مخاطب خیلی خاصی دارد. ما در برخی دانشگاهها رشته حقوق کیفری اطفال داریم که این کتاب میتواند منبع مستقیم این رشته باشد. جز اینها کسانی که به طور کلی در زمینه حقوق کیفری و حقوق بینالملل درس میخوانند به عنوان مرجع میتوانند به این کتاب مراجعه کنند. از سوی نهادها هم البته هنوز واکنشی ندیدهایم.
در دانشگاه اتفاق خوبی که میتواند صورت بگیرد انجام مطالعه تطبیقیای است که بر مبنای نظامهای حقوقی ذکر شده در این کتاب میتواند صورت بگیرد. آیا خودتان در این زمینه برنامه خاصی ندارید؟
فعلاً نه. این کتاب انرژی زیادی گرفت. این کتاب یک کار جمعی بود و کار جمعی بسیار سخت و طاقتفرساست. با سلائق مختلف درگیر بودن و تلاش برای یکسانسازی این سلائق به هیچ وجه ساده نیست. مترجمان هم مشغولیتهایی دارند که باعث میشود نرسند به وعدهشان در زمانی که بیان کردهاند عمل کنند و مسائلی که باعث خستگی شده است. اما در قالب کارهای دانشجویی ما میتوانیم کم کم دانشجویان را به این سمت هدایت کنیم که با توجه به دادههای این کتاب تحقیقاتی را انجام دهند. کما اینکه پیش از ترجمه متن، در کلاسهای مرتبط با زبان انگلیسی این متن تدریس میشد و همین موضوع باعث شد بعضی از دوستان پایان نامه خود را در این حوزه بردارند. شاید بشود بعدتر نتایج این پایاننامهها را به صورت کتابی منتشر کرد.