به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آیین نکوداشت شاعرانگی جعفر ابراهیمی، شاهد ادبیات کودک و نوجوان، برنامهای بود که عصر یازدهم دیماه 1397 در جشن بیستویکمین سالگرد انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، با حضور این شاعر و نویسنده پیشکسوت، نیکنام حسینیپور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب، الهام فخاری؛ عضو شورای شهر تهران و هیات مدیره و اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، در این نهاد مدنی برگزار شد.
شاهد هم شاعرانگیاش را حفظ کرده هم برای بچهها جذاب است
فریدون عموزاده خلیلی، در این مراسم به استمرار فعالیت جعفر ابراهیمی شاهد در طول سالیان طولانی اشاره کرد و گفت: به جعفر ابراهیمی برای اینکه توانسته در طول سالها روی شاعرانگی خودش بایستد و درعین حال برای بچهها هم جذاب باشد، تبریک میگویم، اگرچه میدانم چنین نکوداشتهایی که وظیفه نهادهای فرهنگی بزرگتر است- نهادهایی که چنین برنامهها و نکوداشتهایی جزء وظایف ذاتیشان است - و از اینکه ما ناچار شدیم در فضای کوچک انجمن نویسندگان کودک برای این شاعر پیشکسوت، نکوداشت برگزار کنیم هم خوشحالیم و هم کمی اندوهگین.
رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در ادامه خطاب به شاهد ادبیات کودک گفت: «جعفر عزیز، بااینکه این مراسم در حد و اندازه تو نیست اما میدانم تو با سادگی و صداقتی که داری بزرگداشتی را که دوستانت که همه از برگزیدگان جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی هستند، برایت برگزار کردهاند، میپذیری و این حرکت برای تو ارزشمند است.»
ابراهیمی کمک کرد پریای شاملو را بخوانم
دیگر سخنران این مراسم الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران، بود که گفت: من نه از روی مسئولیتم در شورای شهر بلکه از وجه کودکانیام در اینجا سخن میگویم و خوشا به حالم که در این دوران با اینکه بسیار پرچالش و پرفراز و فرود است به دنیا آمدهام و توانستهام سرودهها و نوشتههای شما شاعران و نویسندگان را بخوانم.
وی افزود: زبان ابزار تفکر است و اگر شما ننوشته بودید و نسروده بودید ساحت تفکر ما شکل نمیگرفت. من از جعفر ابراهیمی سپاسگزارم که به من ذهنیت توکای در قفس را بدهد و کمک کرد که من پریای شاملو را بخوانم و در دنیای ما باغ و بوستانی با همه آلودگی هوا وجود داشته باشد. ما همه مدیون قلم و اندیشه شما هستیم.
سلوک جعفر ابراهیمی الگویی برای دیگران است
اسدالله شعبانی، دوست دیرین جعفر ابراهیمی، سخنران بعدی بود که به سابقه دوستیاش با شاهد ادبیات کودک اشاره کرد و گفت: ما بیش از 25 سال در یک اتاق در کانون پرورش فکری همکار بودیم و خاطرات رنگارنگی در اعماق شلوغیهای جنگ داشتیم که نمیتوان در چند دقیقه به آنها اشاره کرد. جعفرابراهیمی دنیای قشنگ و رنگارنگی دارد و رنگینکمانهای زیادی از خاطراتی که با هم داریم در زندگی و آثارمان وجود دارد. سلوک روحیه جعفر ابراهیمی میتواند الگویی برای خیلی از ما باشد. او خودش است بسیاری از افراد سعی میکنند نگاه مصلحتی به دنیا داشته باشند و از بیان چیزهایی که برای دیگران خوشایند نیست پرهیز میکنند و چهره مصنوعی به خود میگیرند. ابراهیمی همان است که واقعا هست در شعرش هم خودش است و همان شلختگی زبانی که گاهی در صحبت کردن دارد در شعرش هم دیده میشود و این مساله قشنگ است. حکایتهای او روی بچهها تاثیر دارد.
این نویسنده و شاعر در ادامه بیان کرد: جعفر ابراهیمی هم مانند من شعرهای ضعیف زیادی دارد اما هرچه گفته دلش خواسته و اعتقاد داشته و این خیلی حرف مهمی است که فیلم بازی نکرده است. من او را با کتابهای زیادی مانند «کلاغ تشنه»اش میشناسم که نخستین کتابش بود و داستان کلاغی است که میخواهد از کوزهای آب بخورد و برای اینکار راهکاری پیدا میکند و سنگریزهای در آن میاندازد تا آب بالا بیاید. این کتاب تصویر زیبایی از زندگی شاداب انسانها در استفاده از فضای طبیعت است. در کتاب «بوی کال یاس» نیز شعرهای خاطرهانگیزی دارد و لحظههایی در آن هست که حسی مشترک بین ماست.
کفشهای جعفر ابراهیمی را میپوشیدم
وی در ادامه به خاطراتش با جعفر ابراهیمی اشاره کرد و گفت: گاهی خاطرات مشترکی داریم که من شک دارم فقط مال من باشد و متعلق به هر دوی ماست. هرگز یادم نمیرود که زمان بازنشستگی در کانون پرورش فکری به من گفتند غیبتهای زیادی داشتی که سبب کسر از حقوق شما میشود. در آن زمان نگهبانها موقع ورود و خروج اسامی را یادداشت میکردند و خبری از اثر انگشت و سیستم کارتزنی نبود. بعد از اینکه از روی لیست نگهبانی، ساعتهای غیبتم را دیدم، به نگهبان گفتم من این ساعتها در اداره بودهام شاید مرا با کسی دیگر اشتباه گرفتهای. شک کردم. بعد به نگهبان گفتم اسم من چیست؟ گفت شما جعفر ابراهیمی هستید! و آن موقع متوجه شدم مرا با او اشتباه گرفتهاند و غیبت هایش را پای من نوشتهاند. یکبار هم با جعفر ابراهیمی به جبهه رفیته بودیم. هر دوی ما کفشهای پارچهای قهوهای رنگی داشتیم که در اثر رفت و آمد در گل و لای، کثیف میشد. جعفر ابراهیمی هر شب کفشهایش را میشست. یک روز صبح با تعجب پرسید من هرشب کفشهایم را تمیز میکنم ولی نمیدانم چرا صبح کفشهایم کثیف است بعد متوجه شد که من کفشهایش را میپوشم.
هنوز خیلی پیر نشدهام و میتوانم برای بچهها شعر بگویم
جعفر ابراهیمی شاهد، نیز در این مراسم به اولین سال تاسیس انجمن اشاره کرد و گفت: 21 سال از تاسیس انجمن میگذرد، زمانی که این نهاد تاسیس شد من 47 ساله بودم و الان 67 ساله و این نشان میدهد نسل ما که شروعکننده ادبیات کودک و نوجوان بودند، پیر شدهاند اما من هنوز خیلی پیر نشدهام، میتوانم راه بروم، به انجمن بیایم، با دوستانم صحبت کنم و برای بچهها شعر بگویم و امیدوارم بتوانم روزی این شعرها را نیز در قالب مجموعهای منتشر کنم.
وی در ادامه بیان کرد: در فاصله 21 سال گذشته نویسندگان و شاعران جوان زیادی به ما اضافه شدهاند و خوشحالم که در طول این مدت انجمن، خانهای بوده که همه ما را دور هم جمع کرده و امیدوارم فکری به حال مکان انجمن نویسندگان کودک شود.
درپایان مراسم فریدون عموزاده خلیلی به عنوان رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، نیکنام حسینیپور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب و افسانه شعباننژاد با اهدای لوح و هدایا از جعفر ابراهیمی شاهد تقدیر کردند.