خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، زهره مسکنی: هما را که یادتان هست؟ همان شخصیت یکی از درسهای کتاب فارسی دبستان که دختر خندهرویی بود و ما بارها قصه او و دندان شیریاش را مشق و دیکته نوشتیم. به احتمال زیاد، نویسندگان متون درسی در آن زمان ارائه توضیحاتی در خصوص دندان شیری و لقشدن و افتادنش را به بچههای آن دوره ضروری تشخیص داده بودند که این موضوع را در قالب روایتی آموزشی تدوین کرده بودند. دانستهها و منابع آموزشی بچههای دهه پنجاه آن قدر محدود بوده که به ناچار با چند و چندین بار مشق شب و دیکته پایتختهای و مرور کلمهها و ترکیبهای تازه میشد از چرایی خیلی مسائل سردرآورد، اما انگار در روزگار کنونی همین موضوع به شکل دیگری برای کودکان امروزی مشکلساز شده است!
«دندانی که لق نمیشد» نوشته سمیه سیدیان قصه دختری به نام «باران» است که بر خلاف سایر دوستانش دندانش نه لق شده و نه میافتد. در این قصه بچهها لقشدن و افتادن دندانهایشان را مایه افتخار و نشانه بزرگشدن میدانند و بنابراین به رُخ کشیدن دندانهای افتاده آنان در مقابل لقنشدن دندان باران موضوعی است که ماجراهایی را در پی دارد.
آنچه مسلم است قصهخوانی بر ساختار روانی و باور فکری کودک اثرات مثبت و سازنده دارد. با استفاده از قصه، کودک از طریق تحلیلهای خود و یادگیری غیرمستقیم میتواند باورهای خود را به سمت اهداف مثبت مورد نظر تغییر دهد. در واقع یك قصه خوب روایتی است که به جای بیان حوادث از طریق عبارات صریح و جملات مستقیم صرفاً با اشاره از موضوعِ هدف عبور کند و به کودک مجال تفكر و تخیل بدهد. این خیالپردازی نه تنها برای كودك نشاطآور است، بلكه او را به تمرین تأمل و تفکر درباره موضوعات وامیدارد. سیدیان در این کتاب ماجرای دندان باران را به گونهای روایت میکند که ایجاد نقاط مجهول، دائم حس كنجكاوی بچهها را برانگیزد. از سوی دیگر، پیدرپی بودن راهکارهای باران برای حل مشکلش صحنههایی را خلق کرده که هم موجب سرگرمی کودک شده و هم به ذهن او نظم منطقی میدهد.
ناگفته پیداست که جایگاه گرافیک و تصویر در کتاب کودک به اندازهای است که گاهی آن را هموزن و معادل متن تلقی میکنند. در این کتاب نیز تصویرگری فاطمه زمانهرو به اندازه متن نویسنده مکمل و گویای هدف داستان بوده است. همچنین تعامل بین تصویرگر و نویسنده نیز که با تورقی مختصر به وضوح در صفحات کتاب مشهود است، علاوه بر برقراری ارتباط لازم و ضروری بین متن و تصویر، باعث شده تا تصویرگر به خوبی از عهده رمزگشایی جملات معماگونه نویسنده برآید. استفاده از تصاویری با ابعاد بزرگ برای تکجملههای ناتمام و بهکارگیری رنگهای شاد در صفحات کتاب نیز، به جذابیت و انتقال بهینه مفاهیم نوشتاری متن کمک کرده است.
با خواندن کتاب «دندانی که لق نمیشد» كودك میتواند به كمك قوه تخیل، خود را جایگزین شخصیت قصه کرده، در ابتدا با مشکل او آشنا شده، با او در راهکارهای هر چند اشتباهِ بین خواب و بیداری همراه شود و البته سرانجام در آرامش و شادی او سهیم باشد. پیام این قصه علاوه بر اینکه آن را در زمره کتابهای آموزشی حاوی موضوع مراقبت از خود و سلامتی قرار داده، ضرورت صبوری و بردباری در برابر شتاب و تعجیل دنیایی است که کودکانِ ما در آن زندگی میکنند. در روزگاری که حتی بسیاری از بزرگترها برای کاهش و افزایش سریع قد و وزن و بهدستآوردن انواع تجارب و مهارتها حاضرند هر گونه تاوان مالی و جانی و روانی بپردازند، تولید این نوع کتابهای حاوی پیامهای جذاب و اثرگذار در قالب شعر و قصه و نقاشی و ... کمترین کاری است که میتوان برای برقراری آرامش در دنیای کودکان انجام داد.
«دندانی که لق نمیشد»، علاوه بر سه جلد کتاب دیگر در همین زمینه از مجموعه کتابهای میناست که اخیراً از سوی نشر دندانه چاپ و منتشر شده است. این روزها که حال و هوای عید و بهار برقرار است و فرصت برای در کنار کودکان بودن و به آنها کتاب هدیهدادن و برایشان کتابخواندن بیشتر از سایر ایام سال است، چه بهتر که به وسیله چنین کتابهایی هم جسم و هم روح کودکان را تقویت کنیم. در این بهار، چون همای قصههای کودکی خندهرو باشید و کودکانتان نیز چون بارانِ قصههای روزگار کنونی شاد و آرام.
نشر دندانه، «دندانی که لق نمیشد» را با تصویرگری فاطمه زمانهرو با قیمت 130 هزار ریال منتشر کرده است.