محمد صبحدل در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره دلیل پرداختنش به زبان و لهجه ترکی در تالیفات و اشعارش اظهار کرد: برای من به عنوان یک شهروند ترک ایرانی و یک نویسنده، طبیعیترین کار پرداختن به زبان و لهجه بومیام است و اگر این مساله غیر طبیعی جلوه کند یعنی چیزی سرجای خودش نیست. هر فرهنگی نوعی تفکر انسانی است و برای بقا نیاز به تولید و بالندگی مداوم دارد. در واقع فرهنگ مانند گیاهی در حال رشد است.
این شاعر و نویسنده ادامه داد: نگرش مسؤلان فرهنگی تاکنون و در خوشبینانهترین حالت؛ «حفظ خرده فرهنگها» عنوان شده که فکر میکنم از همان آغاز اصطلاح صحیحی نبوده است؛ یعنی رو به بالندگی نبوده است. مثل اینکه بخواهیم یک درخت درحال رشد را مثل مواد غذایی پاستوریزه کنیم. فرهنگ، قطاری در حال حرکت است و هر گونه نگرشِ ایستگاهی به آن فاجعهبار خواهد بود. ترکهای ایران دارای فرهنگی زنده و پویا با تولیدات طبیعی فرهنگی خود هستند.
نباید به زبانهای بومی به چشم «خرده فرهنگ» بنگریم
مدیر انتشارات بوتا با بیان اینکه که عموم نخبگان آذربایجانی که با تاریخ و ادبیات آن آشنایی دارند نیز، هیچگاه با اصطلاح خرده فرهنگ موافق نبودهاند، گفت: «خرده» بودن یک بار تحقیری دارد. یعنی انسان را در خوشبینانهترین حالت در حاشیه شاید تحمل بکند. در ایرانِ بعد از اسلام، زبان ترکی، هیچگاه جایگاهِ زبانِ در حاشیه را نداشته است.
صبحدل درباره پیشینه استفاده از زبان ترکی در ادبیات کشورمان بیان کرد: زبان ترکی در مناسبات دیپلماتیک جایگاه رفیع داشته است. میرزا حسن رشدیه که پدر آموزش و پرورش نوین ایران است، اولین کتابهای آموزشی ایران به کودکان را به این زبان تحت عنوان «وطن دیلی» و «آنا دیلی» تألیف کرده است. همه ما شعر «روباه و کلاغ» حبیب یغمایی را که در متون درسی تحصیلات مقطع ابتدایی هست به یاد داریم و کمتر کسی شاید بداند که این شعر ترجمه شعری به همین نام از میرزا علی اکبر صابر باشد. این بالندگی فرهنگی یکی از دلایل نیرومند بودن تفکر مشروطه خواهی و آزادیخواهی در این منطقه بوده است.
وی در ادامه به ادبیات کودک اشاره کرد و گفت: در زمینه ادبیات کودک نیز از رشدیه و عبدالله شایق و صابر و سید عظیم شیروانی و عباس صحت و.. که بگذریم آذربایجانیها نقش مهمی در ادبیات کودک هم به فارسی و هم به ترکی داشتند. جبار باغچهبان درکنار اشعار فارسی خود بیشتر سرودههایش به زبان ترکی بوده که انتشارات بوتا باز نشر کتاب «پروانهنین کیتابی» را در دستور کار خود دارد. صمد بهرنگی گذشته از گرایشهای سیاسی و اجتماعیاش و حتی کیفیت کارش، بنیانگذار ادبیات داستانی کودک در ایران است.
این شاعر و نویسنده اضافه کرد: رکود فرهنگی اجباریای که بعد از استقرار حکمرانی پهلویها بر فضای جامعه مسلط شده بود، نتوانسته است این روند را از میان ببرد. خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی در حوزه نشر کتاب گشایش نسبیای پدید آمد.
استقبال مردم از آثار بومی خوب است
مدیر انتشارات بوتا در ادامه سخنانش درباره میزان استقبال کودکان از خواندن کتابهایی که به زبان مادری آنها منتشر میشود، گفت: برخی از کتابهای کودک ما به چاپ چهارم رسیدهاند. یعنی استقبال خوب است. ما در فروش کتاب به والدینی که در قبال زبان مادری و استفاده آن مشتاق هستند، موفق عمل کردهایم. اثر اگر جذاب و با کیفیت تهیه شده باشد، کودک تن به سختی میدهد و کمکاری نظام آموزشی در مورد آموزش و تحصیل به زبان مادری را جبران میکند. برای تولید چنین آثاری آشنایی با ادبیات و قصههای بومی و فولکلور ضروری است. برخی داستانهای معروف مثل «سیندرلا» و «گربه چکمهپوش» که رسانههای غربی در جهانی کردن آنها بسیار موفق عمل کردهاند، نسخه آذربایجانیِ قدیمیتر و غنیتری دارند. قصه «گؤیچک فاطما» قصه معروفی است که تمایز چندانی با سیندرلا ندارد و یا قصه «جمشید خان» که شباهت عجیبی به گربه چکمهپوش دارد. ما در کارگاه قصهنویسی انجمن ادبی «تحکیه» تعدادی از این قصهها را مورد بررسی تطبیقی قرار دادهایم که نتایج این بررسیها در قالب یک کتاب منتشر خواهد شد. بالندگی فرهنگی در گرو گسترش فرهنگ است و برای گسترش آن باید تمامی ابزارها از قبیل کتاب، نرم افزار، موسیقی و انیمیشن و... را به کار گرفت.
نگارش ترکی با الفبای عربی ریشهای دیرینه دارد
صبحدل در ادامه سخنانش به رسمالخط مورد استفاده برای نوشتن آثار با زبان بومی اشاره کرد و گفت: زبان فارسی برای نگارشش از الفبای عربی استفاده میکند ولی الفبای عربی به تنهایی برای نگارش فارسی کافی نیست. تجربه، زبان فارسی را بر آن داشته است که علائم مورد نیاز خود را بر الفبای عربی بیفزاید و خصوصیات زبان فارسی را بیشتر مد نظر داشته باشد. زبان ترکی آذربایجانی ریشهای «اورال-آتاييک» دارد و با زبانهای «هند-اروپايي» در یک خانواده نیست. 9 حرف صدادار دارد که با 6 مصوت فارسی (فتحه، ضمه، کسره و آ – ایـ - او) قابل نشان دادن نیستند. گذشته از اینها قوانین گرامری زبان ترکی فرم اولیه کلمات وارد شده از زبانهای دیگر را دفرمه و مال خود میکند به طوری که نگارش به حالت زبان مبداء مشکل تلفظ ایجاد میکند. کشورهای ترکزبانی که به الفبای لاتین روی آوردهاند فارغ از حواشی سیاسی و اجتماعی به این وجوه زبان نظر داشتهاند.
وی ادامه داد: اما نگارش ترکی با الفبای عربی ریشهای دیرینه دارد که با تغییراتی در برخی علائم میتوان به موفقیتهایی دست یافت. دستاوردهای نشریه وزین «وارلیق» در خصوص مداومت و یکسانسازی الفبا در طی 35 سال اخیر قابل نادیده گرفته شدن نیست و امروزه اگر از پارهای اختلافات ناچیز درخصوص جدانویسی و فونتیک نویسی بگذریم، تقریباً همه با الفبای واحدی مینویسند و مشکلی از این ناحیه متوجه زبان ترکی نیست.
بالندگی فرهنگی امری درون زبانی است
این شاعر و نویسنده اظهار کرد: میتوان داستانهای ترکی، عربی، بلوچی، ترکمنی و کردی و گیلکی و غیره را به فارسی نوشت و زمینه همدلی و اتحاد را گسترش داد. ولی هیچگاه نباید فراموش کرد که بالندگی فرهنگی امری درون زبانی است و کودک کُردزبان باید قصه کُردی را به کُردی با آوازها و شعرهای داخل آن بیاموزد که آن را مال خود بداند. اگر غیر از این باشد، نظر به اینکه انسان به واسطه زبان قادر به تفکر است، ما نوعی تفکر عمیق انسانی را در حد یک ترجمه تقلیل دادهایم و رابطه کودک با آن بستر عمیق فرهنگی را گسستهایم.
صبحدل همچنین بیان کرد: نوعی نگرش امنیتی در حوزه مسئولان فرهنگی آنها را در استقبال از تولیدات فرهنگی به زبانهای اقوام محتاط میکند. این امر در خریدهای حمایتی وزارت ارشاد و ... قابل مشاهده است. بارها دیدهایم که مسؤلان خرید کتاب آموزش و پرورش در مناطق ترکزبان چگونه برای کودکان خود کتاب ترکی میخرند ولی از خرید همین محصولات برای مدارس و فاکتورکردن آن احتیاط میورزند. مؤلفان این کتاب ها نیز در مقایسه با کتابهای فارسی کمتر مورد توجه قرار میگیرند که انشاالله در دولت جدید با قولهایی که برای رفع این نگرشها داده شده است گشایشهایی را شاهد باشیم. اما هرگاه با مخاطب خود مواجه بودهایم، موفق عمل کردهایم. نشر یکی از مقولههای فرهنگ است و در کنار خود نیاز به آموزش، مطبوعات و رسانهها دارد.
وی گفت: البته میزان گرایش ناشران شهرستانی به تولید این آثار را مخاطب تعیین میکند. مخاطب هرگاه با یک تولید بومی مواجه شود و آن را با شاخصههای فرهنگی خود منطبق ببیند، مشتری خواهد شد. تقاضای بیشتر، ناشران بیشتری را به این عرصه سوق خواهد داد.
محمد صبحدل، شاعر و نویسنده و مدیر انتشارات بوتا در سال 1356 در ارومیه متولد شد. وی همچنین مدیر مسؤل ماهنامه ادبی ساوچی و مدرس داستاننویسی است. از جمله آثار او میتوان به «اولینهای ارومیه»، «اولن دونیام»، «تنها نارین ناغیلی»، «یاغیش آلتیندا پیشیک»، «شکسپیر یادداشی»، «قوجا و دنیز»، «ائمیلی اوچون قیزیل گول» و «6 نومره لی اوتاق» اشاره کرد.