نورا حقپرست، مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره پرداختن به زبانها و گویشهای بومی ایران در تولید کتابهای کودک و نوجوان اظهار کرد: کشور ما هم مانند سایر کشورهای جهان دارای اقوام و لهجههای متعددی است. اما اغلب کتابهایی که تولید میشود با زبان معیار است و بسیاری از کودکان و نوجوانان ما آشنایی زیادی با زبان و لهجه مادری خود ندارند. بر همین دلیل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تلاش کردهایم کتابهایی را به صورت دو زبانه منتشر کنیم. بر این اساس تا به حال 47 عنوان کتاب شامل داستان و شعر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با زبان و گویش محلی کشورمان منتشر شده است. یک سوم از این آثار در دهههای 60 و 70 و بقیه مربوط به سالهای اخیر بوده است. در تولید این آثار تلاش کردهایم به همه گویشها و زبانهای بومی کشورمان توجه کنیم.
مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادامه داد: کانون متعلق به همه بچههای ایران است و فعالیتهایش باید به گونهای باشد که بتواند خواستههای همه مخاطبان را فراهم کند. ما به لحاظ گستردگی ایران با زبانها و لهجههای مختلفی روبهرو هستیم و اگر بتوانیم شعرها و داستانها را به زبان و گویش کودکان هر منطقه تولید کنیم، آنها راحتتر میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اگر بخواهیم ارتباط را قطع کنیم و بگوییم که کودکان صرفاً باید به زبان معیار داستان بخوانند در آموزش و حفاظت از فرهنگ بومی گسست ایجاد میشود. در کشورهای دیگر مانند کشورهای شرقی حتما به زبان خودشان در کنار زبان پایه میپردازند. پرداختن همزمان به زبان و گویش محلی و همچنین گویش فارسی لازم و ضروری است.
تولید آثار دوزبانه برای مخاطبان جذابیت دارد
این نویسنده کودک و نوجوان یادآوری کرد: تولید اینگونه آثار نه تنها برای مخاطبانی که گویش و زبان بومی دارند بلکه برای بچههایی که گویش فارسی دارند نیز جذاب است و وقتی اینگونه کتابها را میخوانند علاوه بر متن فارسی سعی میکنند متنی را که به آن گویش خاص نوشته شده است هم بخوانند. بنابراین هم مخاطبان بومی نیاز به تولید این کتابها دارند هم مخاطبان فارسی زبان. تولید کتاب به زبان بومی سبب حفظ بخشی از ادبیات ایران میشود که مربوط به شهرهای مختلف است و بخش عمدهای از ادبیات فولکلور ما را تشکیل میدهد.
مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادامه داد: درواقع قصههای فولکلور گنجینهای در ادبیات ما محسوب میشوند و باید بهگونهای بیان شوند که سایر مخاطبان هم بتوانند با آن آشنا شوند. چون همه بچهها مجموعهای به نام ایران را تشکیل میدهند و ما باید برای آشنایی آنها با این گنجینه قدم برداریم و کتابهایی را برایشان به صورت دوزبانه منتشر کنیم تا هم بچههای بومی بتوانند بخوانند هم فارسیزبانان متوجه شوند.
توجه زیادی به زبانها و لهجههای بومی در ادبیات کودک نشده است
حقپرست در ادامه سخنانش به تاریخچه پرداختن به زبانها و گویشهای بومی در ایران اشاره کرد و گفت: اگر به تاریخچه ادبیات کودک نگاه کنیم میبینیم که توجه زیادی به زبانها و لهجههای بومی در ادبیات کودک کشور ما نشده است و به صورت محدود نویسندگانی که اغلب ترک زبان بودهاند در منطقه خودشان تعداد محدودی کتاب با زبان بومی تولید کردهاند و کتابهای چندانی به زبان بومی برای کودک و نوجوان وجود نداشت. البته تعداد تولیدات بومی برای مخاطبان بزرگسال هم محدود بوده است و اغلب مطالب حالت گردآوری داشته است. ناشران این گونه کتابها نیز عمدتا ناشران خاص همان استانها بودهاند و در منطقه خودشان فعالیت میکردند اما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چون مراکز مختلفی در بیشتر استانهای کشور دارد، تلاش کرده با استفاده از مربیانش در شهرهای مختلف به زبان و گویش بومی آن منطقه در آموزش بچهها بپردازد. همچنین تلاش کردهایم با کمک از نویسندگان بومی همان منطقه که هم مسلط به زبان بومی و زبان معیار هستند و هم با ادبیات کودک آشنایی دارند به تولید آثاری در این زمینه برای کودکان و نوجوانان اقدام کنیم.
این نویسنده درباره تاثیر خواندن داستان به زبان مادری در علاقهمند کردن کودکان به ادبیات توضیح داد: رابطه مستقیمی بین این دو مورد وجود دارد و خواندن داستان به زبان بومی سبب علاقهمند کردن بچهها به ادبیات میشود. وقتی کودکان با زبان مادری خودشان داستانی را شنیده باشند قطعاً با کتابی که حاوی همان داستان قدیمی با همان زبان و گویش است ارتباط بهتری برقرار میکنند. این مساله حتی در دستور آموزش و پرورش هم وجود دارد و بنا شده بخشی از مطالب کتابهای درسی به صورت دوزبانه برای مناطق خاص کشور چاپ شود. این اقدام سبب آشنا کردن کودکان با فرهنگ منطقهای میشود که در آن زندگی میکنند.
وی در ادامه یادآوری کرد: متاسفانه در حال حاضر به سرعت از فرهنگ بومی کشورمان دور میشویم و اگر به زبانها و گویشهای بومی کشورمان توجه نکنیم و به فرزندانمان آموزش ندهیم شاهد از بین رفتن برخی از این گویش ها خواهیم بود. تولید کتاب به زبانها و گویشهای بومی سبب میشود که ارتباط بین نسلها قطع نشود. به دلیل اینکه قصهگویی بیشتر به شکل شفاهی است و از سوی نسل جدید کمتر مورد توجه قرار میگیرد این فرهنگ کمرنگ شده است. اما میتوان با تولید کتاب به زبان و لهجههای بومی این فرهنگ را حفظ کرد به گونهای که مادران ما در حال حاضر و همچنین مادران نسلهای آینده میتوانند به آن مراجعه کنند و این فرهنگ را نسل به نسل و سینه به سینه انتقال دهند.
حقپرست همچنین به اهمیت نویسنده و تصویرگر در تولید این گونه آثار اشاره کرد و افزود: برای تولید این آثار باید از نویسندگانی استفاده شود که به زبان اصلی و پایه تسلط داشته و به همان زبان و گویش صحبت کنند و همچنین اهل ادبیات باشند تا لطمهای به دستور زبان وارد نشود. علاوه بر این باید دقت کرد که تصویرسازی از جمله مواردی است که در تولید آثار به زبان و گویش بومی از اهمیت خاصی برخوردار است و باید از سوی ناشران مورد توجه قرار گیرد. ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تلاش میکنیم تا تصویرسازی این گونه کتابها به گونهای باشد که فضای حاکم بر شعر و داستان را به مخاطب انتقال دهد، سعی میکنیم از تصاویر حیوانات، مناطق، روستاها و لباسهای محلی و بومی مطابق با منطقهای که قصه در آن بیان شده است، استفاده کنیم.