Quantcast
Channel: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - آخرين عناوين کودک و نوجوان :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 8814

«دیدار با آخرین تک‌شاخ در بوران ماه آبی» را از دست ندهید

$
0
0
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «آخرین تک شاخ در بوران ماه آبی» نوشته مری پوپ آزبرن با تصویرگری سل مردکا سی‌وششمین جلد از مجموعه خانه درختی سحرآمیز است. خانه درختی سحرآمیز، مجموعه‌ای علمی‌ـ تخیلی است که کودکان و نوجوانان را با تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، آداب و رسوم ملل مختلف آشنا می‌کند. این مجموعه با دایناسورها قبل از تاریکی شروع و تاکنون 50 جلد آن به بیش از بیست زبان ترجمه و در شمارگان میلیونی به فروش رسیده است. نشر نخستین، برای نخستین بار در ایران،‌ 28 جلد از سری اول این مجموعه (مأموریت‌های مورگن، کتابدار شاه آرتور) را با برگردان هوری عدل طباطبایی منتشر کرده است. سری جدید این مجموعه از شماره 29 با عنوان «سفر به سرزمین جادویی آرتور شاه با مأموریت‌های هیجان‌انگیز از طرف مرلین به جک و آنی» منتشر می‌شود.   داستان این مجموعه ماجرای یک خانه درختی است که در یک روز تابستان در جنگل پیدا شد. یک برادر و خواهر به نام‌های جک و آنی خیلی زود متوجه شدند این خانه درختی،‌ سحرآمیز است و می‌تواند آنها را به مکان‌ها و زمان‌های مختلف در تاریخ ببرد. آنها همچنین فهمیدند خانه درختی به یک کتابدار ساحره از قلمرو افسانه‌ای کملوت به نام مورگن لوفی تعلق دارد. بعد از آن‌که جک و آنی برای مورگن به سفرهای پرماجرایی رفتند، مرلین جادوگر شروع به فرستادن آنها به مأموریت‌هایش کرد. با کمک دو ساحر جوان به‌نام‌های تدی و کتلین. جک و آنی به چهار مکان افسانه‌ای سفر کرده و اشیای با ارزشی برای نجات کملوت پیدا کردند.   در چهار مأموریت بعدی مرلین، آنها می‌بایست در زمان‌های واقعی به مکان‌های واقعی در تاریخ بروند تا بتوانند به مرلین ثابت کنند، می‌توانند از سحر و جادو به‌صورت خردمندانه استفاده کنند. اول آنها برای انجام مأموریتی به شهر ونیز رفتند. بعد به شهر قدیمی بغداد سفر کردند در سفر اخیرشان آنها در سال 1889 به پاریس رفتند. اکنون آنها دوباره منتظر دریافت خبر از جانب مرلین هستند.   در کتاب «آخرین تک شاخ در بوران ماه آبی» بالاخره جک و آنی به نیویورک سیتی می‌روند. جایی که بیش از 25 سال است که خانه نویسنده کتاب است. آزبرن در بخشی از مقدمه این کتاب می‌نویسد: «نیویورک شهر بسیار بزرگیست. پر از آسمان‌خراش‌ها، تاکسی‌ها، پارک‌ها، موزه‌ها، تئاتر و خیابان‌های شلوغ. شهر همه جور هوایی دارد از موج گرمای شدید تا طوفان‌های سخت برف. من به‌خصوص یک کولاک با سوز شدید برف را در سال 1996 به‌خاطر می‌آورم که تمام شهر به کلی از حرکت باز ایستاد. باد زوزه می‌کشید و برف می‌بارید و می‌بارید. بالاخره وقتی بوران تمام شد نور خورشید کم‌رمقی روی خیابان‌ها و پیاده‌روهای سفید از برف تابید. همه بیرون آمدند تا بازی کنند. بچه‌ها آدم برفی‌های بزرگ ساختند. هر فاجعه رنج‌آوری هم رخ دهد، نیویورک همیشه سرپا برمی‌گردد...»   در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «جمعیت از سکوی مترو دور می‌شدند و به طرف درهای خروجی مختلف می‌رفتند. جک نمی‌توانست دو نفری که شبیه ساحرهای جوان باشند، ببیند. از خواهرش پرسید: «تو تدی و کتلین را می‌بینی؟» آنی جواب داد: «نه. اما اگر ما فهمیده باشیم کجا باید پیاده شویم آنها هم همین کار را کرده‌اند. باید عجله کنیم به باغ‌وحش برسیم. آنها را آنجا خواهیم دید.» جک و آنی با جمعیت حرکت کردند. کنار خروجی ایستگاه، یک اتاقک اطلاع‌رسانی بود. آنی گفت: «صبر کن می‌پرسم کجا باید برویم.» و در صف منتظر ماند، بعد به جلو خم شد تا با مردی که در اتاقک بود صحبت کند. «ممکن است بگویید از اینجا چطور می‌شود پیاده به باغ وحش برانکس رفت؟»...»   نشر نخستین، کتاب «آخرین تک شاخ در بوران ماه آبی» را در قالب 96 صفحه با شمارگان 550 نسخه با قیمت 50 هزار ریال منتشر کرده است.  

Viewing all articles
Browse latest Browse all 8814

Trending Articles