به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت انتشار جلد شانزدهم فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و قریب چهار دهه کار پژوهش و تحقیقاتی گروهی از فرهیختگان ایران که منجر به انتشار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شد، مجله بخارا دویست و چهل و هشتمین شب خود را به این رویداد فرهنگی اختصاص داد.
در این مراسم که عصر دوشنبه (17 خرداد 95) در کانون زیان فارسی برگزار شد توران میرهادی، نوشآفرین انصاری، ایران گرگین، کامران فانی، محمدهادی محمدی، فرزانه اُخوت، آزادمهر دانشفاطمیه، علیرضا میرفخرایی، شهرام اقبالزاده و جمعی از دانشآموختگان مدرسه فرهاد حضور داشتند.
ایران گرگین، سرویراستار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان در این مراسم به شروع فعالیتش برای تولید این فرهنگنامه اشاره کرد و گفت: در سال 1360 به دعوت شورای کتاب کودک و ابتکار توران میرهادی شماری از نویسندگان و پژوهشگران حوزه کودک ونوجوان گرد هم آمدن و طرحی را برای تولید فرهنگنامهای برای کودکان و نوجوانان پایه ریزی کردند. در این طرح تالیف از جایگاه ویژهای برخوردار بود، اقتباس منع شد و ترجمه هم به صورت محدود و در صورت نیاز استفاده میشد.
این نویسنده در ادامه بیان کرد: با وجود کمبود امکانات، این فرهنگنامه با کوششهای توران میرهادی و نوشآفرین انصاری پیش رفت و به دست عموم مخاطبان رسید. مسلما بسیاری از مقالات فراتر از حوصله نوجوانان است اما اگر آنها وقت بگذارند و این مقالهها را مطالعه کنند، میتوانند پاسخ پرسشهای خود را کاملتر و همه جانبهتر از اینترنت بگیرند. این فرهنگنامه برای همه گروههای سنی مفید است و هم کودکان و نوجوانان و هم خانوادههای آنها میتوانند از آن بهرهمند شوند و برایشان جذاب است.
دانشآموزان در رویکرد فرصتسوز آدمکساز آموزش و پرورش گرفتار شدهاند
محمدهادی محمدی، نویسنده کودک و نوجوان سخنانش در این مراسم را در قالب هفت بخش به هم پیوسته بیان کرد. وی در نخستین بخش به نظر امانوئل کانت پرداخت و بیان کرد: به اعتقاد این فیلسوف برجسته، روشنگری رهایی انسان از ناتوانی فکری است. علت این ناتوانی در کم بودن نیروی فهم نیست، در کم بودن جرئت فهمیدن است.
وی در بخش دوم سخنانش به «دعوت به مراسم گردنزنی» رمانی از ولادیمیر ناباکوف نویسنده روس تبار اشاره کرد و گفت: سینسیناتوس شخصیت اصلی این رمان به جرم این که مانند دیگران نمیاندیشد محکوم به مرگ شده است. او در یک وضعیت تعلیق پایدار در در زندان، منتظر اجرای حکم خود است. نه زمان اجرای حکم را میداند، نه میتواند به آسایش دوره پیش از حکم بازگردد. روایت این رمان میان آدم بودن یا آدمک شدن میگردد. نظم اجتماعی و تربیتی پیوسته در پی این بوده که هویت انسانی ما را بگیرد و ریختی یکسان به همه ببخشد. هنگامی که ما به این ریخت دربیایم از آدم بودن به آدمک شدن میرسیم. سین سیناتوس در همه زندگیاش از کودکی تا آن هنگام که به مراسم گردنزنی فراخوانده شد،نمیخواست آدمک باشد، میخواست آدم بماند. در واقع سین سیناتوس در بهکارگیری فهم خویش دلیر بود.
به گفته محمدی، همیشه هستند کسانی که میخواهند در ساختن جامعه خود سهمی داشته باشند. در جامعه امروز ایران، فراوان هستند این مردم. ما ششصد و یک هزار خیر مدرسه ساز داریم و اکنون نزدیک به 37 درصد مدرسههای ایران را نیکوکاران مدرسهساز میسازند و سهم آنها در سال از جنبه مالی به بیش از 1000 میلیارد تومان رسیده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نقل از انیشتین گفت: آموزش، یادگیری دادهها یا فکتها نیست، بلکه تمرین ذهن برای کشف و اندیشیدن است. اما آیا آموزش و پرورش ما بستر را برای اندیشهورزی کودکان آماده میکند؟ اگر میکند نشانههای آن چیست؟آمادگی برای کنکور از نوزادی و نوپایی؟ این آموزش و پرورش به کودکان میآموزد به جای اینکه هر دشواری یا مانع، یک فرصت فرض شود، در هر فرصت، دشواری و مانع دیده شود. در حالیکه کمی آن سوتر گروهی از برجستهترین آموزشگران ما بودند و هستند که هر مانع و دشواری را یک فرصت فرض کردند. آنها سالها پیش در خانهای به اندازه غربیل گرد آمدند و به تولید فرهنگنامه کودکان و نوجوانان پرداختند.
این نویسنده کودک ونوجوان، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را الگو و رویکرد آموزش و پرورشی بخشی از نخبهترین آموزشگران ایرانی دانست که در دورهای از تاریخ اجتماعی از کار بازنشانده شدند و ادامه داد: فرهنگنامه امتداد آرزوها و آرمانهای این گروه کوچک است تا رویکرد و الگوی آموزشی خود را که چون شعله شمعی، گرفتار طوفان شده بود، روشن نگه دارند. رویکرد و الگوی آنها رویکرد مفهومیست. رویکرد آموزش مفهومی برپایه گفتوشنود یا دیالوگ است. به قول فریره، هنگامی گفتوشنود یا دیالوگ پا میگیرد که ایمان به انسان در وجود ما زنده باشد. آنها میخواهند که کودکان، ژرفاندیش، پژوهنده و توانا بار بیایند. از دشواریها فرصت بسازند و فرصتها را دشوار نبینند. این درست نقطه مقابل الگو و رویکرد امروز حاکم بر آموزش و پرورش ماست که کودکان در رویکرد لَخت فرصتسوز آدمکساز، در رقابت بیرحمانه تصاحب شکلها و نه معناها گرفتار شدهاند.
کودکان در مدرسه فضا و محتوایی برای کشف خود ندارند
محمدی با بیان اینکه دو روز خوب در زندگی هر کسی وجود دارد؛ روزی که زاده میشود و روزی که وجود خود را کشف میکند، افزود: هر کودکی بخشی از وجود خود را در خانه و بخشی را در آموزشگاه کشف میکند. در خانه را نمیدانم، اما کودکان ما در مدرسه فضا و محتوایی برای کشف خود ندارند. در حالیکه مدرسه تنها خشت، سنگ و آهن نیست، مدرسه جایگاه کشف خود و پرورش اندیشههاست. برای کشف خود و پرورش اندیشهها به الگو و رویکرد نیاز است. هنگامی که کتاب یا محتوای آموزشی در پیکره رویکرد عرضه شود، هرجا میتواند مدرسه باشد. کار مدرسهسازی بسیار نیکو است. اما نیکوتر از آن به پیشباز اندیشههای نیکو رفتن است.
این نویسنده کودک و نوجوان با تاکید بر اینکه ضریب نفوذ فرهنگنامه در نظام آموزش و پرورش ما چیزی نزدیک به صفر است با طرح پرسشی از حضار مبنی بر اینکه «آیا باور دارید که فرهنگنامه تنها یک کتاب مرجع نیست، بلکه رسالتی برای دگرگونی در نظام آموزش و پرورش ماست؟» گفت: من از هیچکسی و نهادی درخواست خرید فرهنگنامه برای مدرسهها ندارم. درخواست من جایگزینی نگاه فرهنگنامهای یا آموزش و پرورش مفهومی با آموزش و پرورشی است که کشف و اندیشهورزی در آن جایی ندارد. اگر این کار انجام شود، آنگاه فرهنگنامه در دل و مغز هر دانشآموزی جای خواهد گرفت.
در این مراسم محمدامین گوهر، فاطمه علیمحمدی، مینا امیدی و فرزاد زینالعابدینی به عنوان نمایندگان نسل نوجوان در این مراسم نظرات خود را درباره فرهنگنامه کودکان ونوجوانان بیان کردند و دو مستند کوتاه از اعظم نجفیان با همکاری سوزان حبیب و مجتبی میرطهماسب به نمایش درآمد.