به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دومین همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی» با عنوان «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» با حضور مجید غلامی جلیسه، مديرعامل موسسه خانه كتاب، نوشآفرین انصاری، دبير شورای كتاب كودک، حجتالاسلام سیدهادی خامنهای، رئیس پژوهشکده تاریخ اسلام، حسین شیخرضایی، دبير علمی همايش، كريستين ارياستر و آسه ماريا آماندسن از نروژ و جمعی از نویسندگان، پژوهشگران و دستاندرکاران ادبیات کودک، چهارشنبه (پنجم آبانماه 1395) در موسسه خانه کتاب آغاز شد و تا عصر پنجشنبه (ششم آبانماه 1395) ادامه دارد و مقالات منتخب در این همایش در قالب 6 پنل در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ارائه میشود.
مهسا امینی با ارائه مقاله «مقايسه تأثير يك افسانة ايراني و يک افسانه يونانی بر كودكان 9 تا 12 ساله از طریق قصهگویی»گفت: قبل از اختراع صنتعت چاپ جهان از یک میراث غنی به نام ادبیات شفاهی برخوردار بوده که به وسیله هنر قصهگو زنده و پویا نگه داشته شد؛ ضمن اینکه از انواع قصه میتوان به قصههای قومی، نقالانه، مذهبی، تماشاخانهای و کتابخانهای اشاره کرد.
وی افزود: داستان به دو دسته واقعی یا افسانهها تقسیم میشود و اسطورهها و افسانهها پشتوانه تاریخ یک ملت هستند و در حقیقت در باورها و سرگذشت آنها ریشه دارند و از زمان دور از دل ملتها برآمدند و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدند.
این پژوهشگر ادامه داد: کودکان دبستانی علاقه بسیاری به افسانههای حماسی دارند و این حماسهها را نیز به خوبی درک میکنند و این علاقه گاهی تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند.
امینی قصه و قصهگویی را در رشد و خلاقیت کودکان بسیار موثر دانست و اظهار کرد: از طریق قصه و قصهگویی میتوانیم بسیاری از رازشهای اخلاقی و فرهنگی یک سرزمین را از نسلی به نسل دیگر انتقال بدهیم. با وجود برخورداری از گنجینههای اصیل داستانی و آموزنده در ادبیات شفاهی ایران، امروزه شاهد گرایش کودکان و نوجوانان به اسطورههای پر زرق و برق غیرایرانی هستیم که آن هم علت تبلیغات و پرداختن به آنها در فیلمها، بازیها و رسانههای دیگر هستیم.
وی گفت: کمتوجهی مسئولان کودکان، نوجوانان و نویسندهها به مخاطبان این حوزه و غفلت از متون و اسطورههای غنی فارسی میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که کودکان به اسطورههای غیرایرانی پناه میآورند.
این پژوهشگر افزود: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای حفظ و زنده نگه داشتن ضربالمثلها و افسانههای کهن ایرانی در دو سال اخیر آمده و در طرحهای پژوهشی از کلیه مراکز خود خواسته که در طرحهایی که برای کتابخوانی کودکان انجام میشود از این حیطه موضوعی استفاده کنند.
امینی با اشاره به «افسانه رستم و اسفندیار» و «تروا» گفت: این دو افسانه با هم همپوشانی بسیاری دارند از جمله اینکه هر دو قهرمان روئینتن هستند. هر دو پهلوان با نیروی مافوق بشری از پا در میآیند و هر دو قهرمان از نقطه ضعف خود دچار آسیب میشوند و هر دو شهر تروا و سیستان ویران شده و مردمشان از بین میروند.
وی افزود: زبان افسانه ساده است و پیچیدگی ندارد و کودکان و بزرگسالان میتوانند آنرا درک و با آن رابطه برقرار کنند. افسانهها میتواند یکی از ابزار تربیتی برای کودکان و نوجوانان باشد که غیرمستقیم نکات و پندها را از آنها بیاموزد.
این پژوهشگر ادامه داد: کودکان بسیاری از صفات پسندیده را غیرمستقیم از افسانه رستم و اسفندیار آموختند؛ آنها با شنیدن افسانههای عامیانه با فراز و نشیبهای اساسی زندگی و راههای روبهرو شدن با آنها آشنا میشوند. صلحطلبی، وفاداری، ایثار و جوانمردی از جمله صفاتی است که در تعامل با حماسهها مورد توجه کودکان قرار گرفته بود.
امینی بیان کرد: امروزه کودکان ما تشنه و نیازمند خوراک فکری و فرهنگی متناسب با فرهنگ، هویت دینی و ملی هستند. بنابراین نویسندگان با استفاده متون کهن و تطبیق آنها با ذائقه کودکان امروزی میتوانند رشد فکری و اجتماعی آنها را ارتقاء دهند و از گرایشهای آنها به قهرمانهای غیرایرانی که با فرهنگ ما بیگانه هستند، جلوگیری کنند.
وی افزود: چنانچه قصه و قصهگویی از سوی اهل فن ترویج و قصه متناسب با گروه فکری موردنظر انتخاب شود، میتواند به پویایی و خلاقیت ذهن کودکان و نوجوانان کمک کند. متاسفانه امروز بازیهای یارانهای، برنامهها و فیلمهای تلویزیونی قدرت تخیل را از کودکان ربوده و بسیاری از آنها از لحاظ روانی دچار مشکل شدند. بنابراین با احیای فرهنگ قصهگوی در میان خانوادهها و استفاده مناسب از قصههای حماسی میتوان آیندهای سرشار از آرامش فراهم کرد.