به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دومین همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی» با عنوان «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» با حضور مجید غلامی جلیسه، مديرعامل موسسه خانه كتاب، نوشآفرین انصاری، دبير شورای كتاب كودک، حسین شیخرضایی، دبير علمی همايش، كريستين ارياستر و آسه ماريا آماندسن از نروژ و جمعی از نویسندگان، پژوهشگران و دستاندرکاران ادبیات کودک، صبح چهارشنبه (پنجم آبانماه 1395) در موسسه خانه کتاب آغاز شد و تا عصر پنجشنبه (ششم آبانماه 1395) ادامه دارد و مقالات منتخب در این همایش در قالب 6 پنل در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ارائه میشود.
سميه نادی راوندی در این همایش به ارائه مقالهای با عنوان «استفاده از لذت خواندن قصه در درمان: بررسی مطالعات انجام شده در ايران» پرداخت و گفت: این پژوهش را به همراه مليحه دليلی صالح و سحر عباسی با استفاده از روشی ساختاریافته در سه بخش جستوجو، ارزیابی و انتخاب دادهها انجام دادیم. در مجموع با کلید واژه سلامت و درمان در بخش فارسی و کلیدواژه مشابه در حوزه انگلیسی مقالات را بررسی کردیم که در مجموع 752 مقاله و 33 پایاننامه را در حوزه ایران بدست آوردیم و بعد از ارزیابی براساس معیارهای ورود و خروج و کیفیت مقالات، 15 مقاله و 9 پایاننامه را در حوزه ایران انتخاب کردیم. این مقالات و پایاننامهها از سوی دو پژوهشگر دوباره مورد بررسی قرار گرفتند و به استخراج دادهها با استفاده از روش «استروپ» پرداختیم. برای این پژوهش 701 کودک را در سطح خانههای کودک، مهدکودکها و مدارس در 14 شهر مختلف در ایران در رده سنی 7/5 تا 9/5 سال بررسی کردیم که دخترها جنس غالب بودند و روش مطالعات نیز نیمهتجربی و پیش آزمون بود.
به گفته این پژوهشگر، قصه درمانی برای درمان 18 اختلال مختلف مورد استفاده قرار میگیرد که از آنجمله میتوانیم به اختلالات سلوک، پرخاشگری، اضطراب اجتماعی، خودپنداری، خشم، ناسازگاری، ناامیدی، پرخاشگری و مشکلات زمان خواب اشاره کنیم.
وی در ادامه بیان کرد: یافته نهایی این تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری میان میانگین نمره اختلال مورد بررسی در میان گروه قصه درمانی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون و نسبت به گروه کنترل در تمام مطالعات بوده و در گروههایی که پیگیری انجام شده، پایدار بودن مطالعه را نشان داده است.
نادی راوندی با بیان اینکه قصه درمانی با لذت و همزادپنداری همراه است، گفت: قصهدرمانی میتواند در درمان طیف وسیعی از اختلالات همراه باشد و میتوانیم نتایج را با سهلگیری تعمیمپذیر بدانیم و گرچه نوع اختلال مورد بررسی، شیوه کاربرد و ساختار قصهها متفاوت بوده، بهطورکلی نتیجه میگیریم که قصه بهعنوان تسهیل سازوکار تغییر نقش ایفا میکند و با ایجاد لذت و برانگیختن حس کنجکاوی میتواند رفتار کودک را تغییر دهد.
بلندخوانی سبب ارتقای سواد رسانهای میشود
وحيده شاهحسينی نیز در ادامه این همایش به ارائه مقالهای با عنوان «نقش دورههای بلندخوانی در ارتقای سواد رسانهای كودكان» پرداخت و افزود: سواد رسانهای توانایی درک، تحلیل، ارزیابی و پردازش فعال اطلاعات در اشکال مختلف پیامهای مکتوب، دیداری و شنیداری است. آگاهی از نحوه عملکرد رسانهها و چگونگی تاثیر آنها بر مخاطب سبب میشود که کنترل بیشتری بر تاثیرات رسانهای داشته باشیم و نهایتا جدا شدن از طیف مخاطبان معمولی رسانهها که برنامهریزی بخش عظیمی از زندگی خودشان، نحوه نگریستن، انتظاراتشان از موفقیت، شهرت، سلامت و بهطور کلی برنامه زندگیشان را برعهده رسانهها گذاشتهاند.
این پژوهشگر ادامه داد: نکته مهم این است که سواد رسانهای جنبش ضد رسانهای نیست، بلکه هدف از آن ایجاد دیدگاهی انتقادی در همه افراد است و به مردم کمک میکند که به شهروندانی آزموده و باتجربه تبدیل شوند و این سواد رسانهای اکتسابی است و با تمرین و تکرار و گفتوگوی منظم بوجود میآید.
وی در ادامه به بیان توضیحاتی درباره بلندخوانی و فواید آن پرداخت و گفت: بلندخوانی شامل مجموعه دانشها و مهارتهایی است که پیشنیاز آموزش و مهارتهای خواندن و نوشتن است و کسب این مهارتها سبب موفقیتهای بعدی افراد در کسب سواد خواندن میشود و با قصهخوانی تفاوت دارد. بلندخوانی فواید زیادی دارد و سبب افزایش دایره لغات، افزایش توانایی تشخیص لغات، آشنایی با جریان روایت و استفاده از تخیل برای کشف مردم و مکانها و اتفاقات و افزایش زمینه دانشی افراد میشود.
بلندخوانی زمان تمرکز بچهها را برای فهمیدن افزایش میدهد
به گفته شاهحسینی، دورههای بلندخوانی در ارتقای سواد رسانهای نقش دارد، زیرا بلندخوانی عامل تحریککننده و انگیزهدهنده برای خواندن است و علاقه به خواندن را در فرد افزایش میدهد و مانند تبلیغات رسانهای برای کتابخوانی است. با لذت بخش کردن زمانهایی که برای بلندخوانی برای کودکان داریم میتوانیم آنها را بیشتر جذب کنیم. همچنین خواندن یک امر اکتسابی است و هرچه کودکان بیشتر بخوانند بهتر میفهمند و درک بهتری خواهند داشت. از سویی دیگر بلندخوانی زمان تمرکز آنها را برای فهمیدن افزایش میدهد.
این پژوهشگر همچنین بیان کرد: باتوجه به گونهشناسی سواد رسانهای که پاتل مطرح میکند، سن فراگیری روایت بین سه تا پنج سالگی اتفاق میافتد و در این سن است که تفاوت بین داستان و غیرداستان و واقعی از غیرواقعی را افراد میآموزند و شیوه برقراری ارتباط بین عناصر داستان، شخصیتهای روایت، زمان و مکان داستان را میآموزند.
شاهحسینی درپایان با اشاره به نتایج این پژوهش گفت: در جلساتی که در ارتباط با بچهها داشتیم، متوجه شدیم که تمرکز بچهها در چند جلسه بلندخوانی افزایش مییابد و کمکم پیگیر روند داستان میشوند و توانایی تشخیص سلسله مراحل داستان و پیرنگ داستان را پیدا میکنند و توانایی پاسخ به سوالات درک مطلبی را به تدریج کسب میکنند. همچنین افزایش علاقه کودکان به خواندن و افزایش توانایی تفکری درک مطلبی و انتقادی نیز از مواردی بود که در این پژوهش در اثر جلسات بلندخوانی ایجاد شد.