به گزارش خبرگزای کتاب ایران (ایبنا) نشست «هزار و یک شب در کتابهای کودک و نوجوان» با حضور مریم جلالی، محمدکاظم مزینانی و علی بوذری عصر سهشنبه 22دیماه 94 در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
علی بوذری در این مراسم به پیشینه «هزار و یک شب» اشاره کرد و گفت: نخستین بار آنتوان گالان در قرن هیجدهم میلادی از روی نسخه خطی سه جلدی که در سوریه پیدا کرد و همچنین نسخههای خطی دیگر کتاب هزار و یک شب را به فرانسوی ترجمه و منتشر کرد.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: بر اساس منابع موجود داستانهای این کتاب از کشور هند آغاز شده و بعد به ایران و بعد به کشورهای عربی رفته و داستانهایی به آن اضافه شده و تغییراتی در آن ایجاد شده و به تدریج لباس اسلامی به آن پوشیده شده است.
وی در ادامه به پیشینه این کتاب در ایران اشاره کرد و گفت: هزار و یک شب 170 سال پیش با ترجمه از روی نسخه عربی توسط عبدالطیف تسوجی به ایران آمد. البته تسوجی در ترجمه کتاب، زبان آن را پالوده و پاکیزه کرده است. همچنین این کتاب دارای اشعار سادهای بود که سروش اصفهانی اشعار فاخری به ان اضافه کرد. این کتاب در سال 1261 به شیوه چاپ سنگی در ایران چاپ شد و سپس در دوره قاجار این کتاب هشت بار به شکل مصور منتشر شد.
کودکان از ابتدا در خواندن داستانهای هزار و یک شب با بزرگسالان شریک بودند
مریم جلالی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان نیز در این نشست گفت: بر اساس کتاب تاریخ ادبیات کودک در ایران، ارتباط داستانهای هزار و یک شب با کودکان به سالهای بسیار قبل بازمیگردد، زمانی که داستانهای هزار و یک شب سینه به سینه بیان میشد و ازجمله متونی بود که از ابتدا کودکان با بزرگسالان در خواندن آن شریک بودند.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: نخستین داستانی که از این کتاب برای کودکان و نوجوانان اقتباس شد در سال 1308 از سوی بنگاه محمد رمضانی به صورت بازنویسی یکی از داستانهای این کتاب بود که «حاجی لک لک» نام داشت. سپس همین بنگاه در سال 1316 دو داستان دیگر از هزار و یک شب را با نامهای «دو هم درسی» و «آموزگار نادان» را انتخاب و منتشر کرد. بعد از آن در سال 1334 هفته نامه اطلاعات به مدت یک سال اقدام به چاپ داستانهای هزار و یک شب کرد که به صورت هفتگی انجام میشد. بعد از آن نیز داستانهایی از این کتاب برای کودکان ونوجوانان از سوی اشخاص مختلف مانند شمسالملوک مصاحب، محمدعلی سپانلو و افراد دیگر منتشر شد.
وی در ادامه به روند پرداختن به داستانهای هزار و یک شب برای کودکان در دوران بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: این بعد از انقلاب هم بیش از 160 بازنویسی و بازآفرینی از این اثر منتشر شد اما سرعت کار تا سال 1370 به کندی پیش رفت. در دهه 70 نویسندگان زیادی مانند آذریزدی و عابدی و شکوه قاسمنیا اقدام به بازنویسی و بازآفرینی این داستانها کردند اما در نیمه نخست دهه 80 دوباره این وضعیت دچار رکود شد. از 1385 تا 1390 اقبال نویسندگان بیشتر شد تا اینکه در دهه 90 سیلی از نویسندگان و مترجمان به این حوزه روی آوردند.
شهرزاد مهره اندیشه و پادشاه روند تکرار در جامعه است
جلالی بیان کرد: در داستانهای هزار و یک شب شهرزاد شخصیتی مهم و کلیدی است. شهرزاد توانست قطعیتهایی که در جامعه آن زمان نسبت به زن وجود داشت را درهم شکند و نسبیگرایی را در داستانها ایجاد کند. او نگاه قطعی که نسبت به زن به عنوان موجودی که هیچ دخل و تصرفی در دنیای مردانه و تصمیم گیریها نداشته و کاملا در حاشیه است را کنار میزند و در قصر، کنار پادشاه قرار گرفته و با سخنانش ذهنیت پادشاه را دگرگون میکند. درواقع در داستانهای هزار و یک شب شهرزاد مهره اندیشه و پادشاه روند تکرار در جامعه است. شهرزاد با کلامش که حکم اندیشه دارد میتواند در ذهن پادشاه نفوذ کرده و آن را تغییر دهد.
درک داستانهای اصلی هزار و یک شب برای کودکان مشکل است
کاظم مزینانی، شاعر و نویسنده نیز در این نشست گفت: داستانهای هزار و یک شب تصویری از گذشته و فضاهایی است که در قدیم وجود داشته است و کودک امروز به هیچ وجه نمیتواند آنها را درک کرده و با فضای امروز مطابقت دهد. زیرا در زمان گذشته جن و پری وجود داشت و اشیاء با انسانها زندگی میکردند و به همراه آنها پیر میشدند و فضا به گونهای بود که امکان باورپذیری داستانهای سحر و جادو فراهم بود و داستانها قابل حس و قابل درک بودند. اما وقتی جامعه ایران در دوران پهلوی دچار تغییر و تجدد شد و فضای زندگیها تغییر کرد در نتیجه امکان فهم و درک این داستانها نیز در بین بچهها کاهش یافت.
وی ادامه داد: بر این اساس نویسنده باید تلاش کند فضا و شخصیتی را برای کودکان امروز خلق کند که بچهها بتوانند آن را حس کرده و درک کنند. بنابراین باید تلاش کند که موانعی که بر سر راه بازآفرینی و بازنویسی ایجاد میشود را بردارد. ازجمله موانعی که در بازآفرینی و بازنویسی هزارویک شب وجود دارد عنصر «زن» است. شخصیت زن در داستانهای هزار و یک شب به گونهای به تصویر کشیده شده است که بسیار تحت ظلم و ستم و در سایه مردان زندگی میکرده و هویت مستقلی از خود نداشته است. درحالی که در این جامعه مردانه شهرزاد به عنوان یک زن به قصر پادشاه راه یافته و با سخنانش او را فریب میدهد.
شهرزاد وارث جادو و سحر تاریخی در ایران است
این نویسنده در ادامه سخنانش به شخصیت شهرزاد در داستانهای هزار و یک شب اشاره کرد و گفت: موضوع مهمی که در بازآفرینی و بازنویسی هزار و یک شب برای کودکان مهم است درک شخصیت شهرزاد برای نویسنده کتاب است. نویسنده خودش در درجه اول باید بتواند شخصیت شهرزاد را درک کند تا بتواند تصویر درستی از آن به مخاطب منتقل کند. شهرزاد وارث جادو و سحر تاریخی در ایران است و نقش زنی ساحر و آفریننده و خالق را ایفا میکند.
مزینانی همچنین درباره آثارش در این زمینه توضیح داد: من در دو مجموعهای که از هزار و یک شب برای کودکان و نوجوانان کار کردم، تلاش کردم به هیچ عنوان نمودی از نگرشی که نسبت به زن در این داستانها وجود دارد، بیان نکنم. دومین مساله، ظلم و ستمی است که انسانها در جایگاههای مختلف اجتماعی به هم روا میکنند. این ظلم از پادشاه گرفته تا قاضی و بقال و دلاک و غیره در حق دیگران دیده میشود. باید تلاش کنیم فضای داستان را به صورتی قابل فهم برای مخاطب درآوریم. البته در داستانهای هزار و یک شب دو تکنیک ناب وجود دارد یکی تکنیک جهانشمول و بهترین روایت داستانی و دیگری درون مایه نابی است که در داستانها وجود دارد.