بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم بزرگداشت محسن سلیمانی، نویسنده و مترجم معاصر با حضور مجید غلامی جلیسه، امير مسعود شهرام نيا، مهدي قزلي، مصطفی رحماندوست، فریدون عموزاده خلیلی، پیروز قاسمی، علیاصغر محمدخانی، مهدی قزلی، مجید قیصری، افشین شحنهتبار، الهام فلاح، شقایق قندهاری، قاسمعلی فراست، شهرام شفیعی، شهلا آبنوس، مصطفي جمشيدي، شاهرخ تندر صالح، ابراهيم زاهدي مطلق، رضا هاشمینژاد، شهرام اقبالزاده، فاطمه راکعی، محسن طائب، بیوک ملکی، مجتبی سلیمانی، ابوالحسن خلج منفرد، اسدالله امرایی و جمعی از نویسندگان، مترجمان و اهالی فرهنگ عصر امروز چهارشنبه (11 بهمن) در سرای کتاب موسسه خانهکتاب برگزار شد.
فریدون عموزاده خلیلی در این مراسم به بیان خاطراتش با محسن سلیمانی پرداخت و گفت: صحبت درباره کسی که بیش از 30 سال با او خاطره داری بسیار سخت است. من از سال 1359 محسن را میشناختم و بیش و پیش از هرکسی باید به خودمان تسلیت بگوییم چون شخصیت واقعی محسن سلیمانی پشت چهره او نهفته بود که در این سالها دیده نشده و من این شانس را داشتم که در زمان حیاتش در شرایط مختلف با او همراه باشم. ما چندسالی را نیز باهم همسایه بودیم و در یک ساختمان زندگی میکردیم.
این نویسنده و مدرس داستاننویسی در ادامه بیان کرد: ما در سال 1359 باهم در حوزه هنری بودیم. حوزه هنری در آن سالها فراز و نشیبهای زیادی داشت و ما در سختترین شرایط در حوزه همراه هم بودیم. ما گروهی از نویسندگان بودیم که بحث عدالتطلبی را دنبال میکردیم و همین ایمان و اعتقاد سبب شد در آن سالها از حوزه اخراج شویم. شرایط بسیار دشواری بود مخصوصا برای محسن که تازه ازدواج کرده بود و با موقعیتی مواجه بود که بسیار سخت بود. البته من در شرایط سختتری هم با محسن همراه بودهام و همیشه شخصیت او را بسیار محکم دیدم ما در آن سالها به جبهه اعزام شدیم و حدود یکسال باهم بودیم.
عموزاده خلیلی به سه ویژگی بارز محسن سلیمانی اشاره کرد و گفت: در همه این سالها سه ویژگی در محسن دیدم؛ نخست سختکوشی او بود. او در منطقه جنگی کتابهایی در حوزه رمان را با خود به جبهه میآورد و هر وقت فرصتی پیدا میکرد لغتها و واژههای انگلیسی را مینوشت و به دیوارهای سنگر میچسباند. کولهپشتی محسن همیشه پر بود از رمان و یک کتاب دیکشنری. علاوه بر این محسن بسیار فروتن بود به قدری که در همه ابعاد از جمله لباسپوشیدن، دیالوگش با دیگران و برخوردش با هنرجویانش در کلاسهای داستاننویسی این فروتنی نمود مییافت.
هنوز کتابهای محسن برای من مرجع است
این نویسنده افزود: او در زمانی کاربردیترین کتابهای تئوری داستاننویسی را ترجمه میکرد که کتابهای زیادی در این حوزه وجود نداشت و بعد از آن نیز ترجمه کتابهای کاربردی در داستاننویسی را ارایه داد و کتابهایی در این زمینه نوشت. خیلی از کتابهای محسن هنوز برای من مرجع است و از آنها استفاده میکنم. مخصوصا کتاب «تغییر زاویه دید داستان». محسن هیچ وقت ادعا نکرد که من اولین کسی بودم که بحث «زاویه دید» در ادبیات فارسی را بیان کردم و هیچوقت بیان نکرد که بسیاری از نویسندگان مطرح امروز روزی شاگرد من بودهاند.
وی در ادامه سواد بالای محسن سلیمانی را ویژگی دیگری از او برشمرد و گفت: سلیمانی، فرد بسیار فرهیختهای بود و کمتر از چیزی که در سینه داشت نشان میداد و در وهله اول نمیشد دانش زیاد او را در ظاهر دید. او بیوقفه کتاب میخواند و معلومات زیادی داشت. برهمین اساس صحبت درباره چنین شخصیتی با چنین ابعادی بسیار سخت است و حس میکنم نزدیکترین برادرم را از دست دادهام و خبر نبودش برایم نابود کننده بود.
لزوم توجه به اهالی فرهنگ در زمان حیاتشان
قاسمعلی فراست نیز در این مراسم بیان کرد: بسیاری از هنرمندان ما با اثری که تولید میکنند روی ما تاثیر میگذارند و زندگی ما را عوض میکنند و بیش از این باید مورد توجه قرار گیرند. همچنین گروهی از آنها جدای از کار هنری که انجام میدهند جریانسازند مثلا شعر ساعد باقری بهگونهای است که هم از شعرش میتوان لذت برد و هم از جریانی که میسازد.
این نویسنده و منتقد ادبی افزود: دوستان خصایص فرهنگی محسن سلیمانی را برشمردند اما من میخواهم به مسئله دیگری اشاره کنم و آن این است که چه خوب است توجه به نویسندگان و اهالی فرهنگ و هنر در زمان حیاتشان انجام شود و قبل از رفتن دوستان درباره آنها و خدمات و آثارشان صحبت کنیم قبل از اینکه آنها را از دست بدهیم. چه خوب است ارتباط هامان را نزدیکتر بکنیم.